eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
8.2هزار ویدیو
246 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مناجات شعبانیه با نوای حاج مهدی سماواتی درشت خط همراه با متن و ترجمه 🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
📜 روایت شماره ۱۴۰ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ لَمَّا مَرُّوا بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی رَقَبَتِهِ حَبْلٌ إِلَی زُرَیْقٍ ضَرَبَ أَبُو ذَرٍّ بِیَدِهِ عَلَی الْأُخْرَی ثُمَّ قَالَ لَیْتَ السُّیُوفَ عَادَتْ بِأَیْدِینَا ثَانِیَةً وَ قَالَ مِقْدَادٌ لَوْ شَاءَ لَدَعَا عَلَیْهِ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَالَ سَلْمَانُ مَوْلَایَ أَعْلَمُ بِمَا هُوَ فِیهِ . ابی حمزه گفت: از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: زمانی که ابوذر، مقداد و سلمان از کنار امیرالمؤمنین علیه السلام عبور کردند در حالی که در گردن علی علیه السلام طنابی (از جنس طناب آل زریق یا طناب زریق که از محکم ترین طناب هاست) بسته بودند. ابوذر دستش را بر دست دیگرش زد و گفت: ای کاش شمشیرها بار دیگر به دست ما بیافتد تا آنها را به مجازات عملشان برسانیم. مقداد گفت: اگر علی می‌خواست از پروردگارش در این کار یاری می‌خواست. و سلمان گفت: مولایم بهتر از ما به شرایط خود آگاه است. 📚 بحار ج ۲۲ ص ۳۵۲ ح ۷۹ ✍ این حدیث بیانگر سطح معرفت یاران امام و پیغمبر صلوات الله علیه و اله هست همونطور که مستحضرید جامعه ی مخاطب طیف های مختلفی بودند که این نوع پاسخ هاشون بیانگر نحوه تعامل و سطح معرفت و اندیشه شون با امام بوده فلذا به نظر می رسد انها بدون اذن امام مایل نبودند از پیش خودشان اقدامی کنند
🍎🌸نیایش_ ❤️‍🩹🍃خدايا 🍎🌸برايم نيرويى نيست كه خود را بوسيله آن 🍎🌸از عرصه نافرمانی ات بيرون برم، 🍎🌸مگر آنگاه كه به محبّتت بيدارم سازى، 🍎🌸و آنچنان كه خواستى باشم، ❤️‍🩹🍃خدایا 🍎🌸پس تو را شكر گذارم، 🍎🌸براى اينكه در آستان كرمت واردم كردى، 🍎🌸و هم اينكه دلم را از آلايه هاى غفلت 🍎🌸 از حضرتت پاك نمودى. ❤️‍🩹🍃إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ ❤️‍🩹🍃 بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي ❤️‍🩹🍃لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ ❤️‍🩹🍃بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ ❤️‍🩹🍃قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ ... 🍎🌸🍃اللَّهُمَّ صَلِّ      🍎🌸🍃عَلَى مُحَمَّدٍ          🍎🌸🍃وآلِ مُحَمَّدٍ              🍎🌸🍃وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸💚🌸 🌹اعمال مشترک ماه شعبان🌙 🌸روزه گرفتن 🍀صدقه دادن 🌸صلوات فرستادن 🍀خواندن مناجات شعبانیه 🌸هر روز هفتاد مرتبه ذکر  🍀اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود. 🌸هر روز هفتاد مرتبه ذکر  🍀اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ 🌸الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. 🍀در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ 🌸اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ » گفته شود. 🍀در هر پنج ‌شنبه این ماه دو رکعت نماز اقامه شود؛ 🌸که در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید 🍀و بعد از سلام صدبار صلوات فرستاده شود. 🌸هنگام ظهر و نیمه شب، 🍀صلوات شعبانیه که از امام سجاد(ع) 🌸روایت شده، خوانده شود. 🌸💚🌸
‹بِسْــــم‌ِاللَّھ‌ِ‌الرَّحمَٰن‌ِالرَّحِیمِ› ◗‌‌بِںــــم‌ِرَب‌مُنجـۍ‌ِدِلھـٰا‌🌸!'◖‌ ـ ـ ـ ـــــ♡ـــــ ـ ـ ـ
من‌نمیخواهم‌جهانی‌را که‌درآن‌نیستی . .🕊 کلِ‌دنیابی‌توازچشمانِ‌ من‌افتاده‌است..!♥️ العَجَـل‌یاصاحـب‌الزمان🌱 🌸•
این‌رامن‌به‌جوانھامیگویم... دنبال‌تعلقات‌پَست‌نباشیم همه‌ی‌ِما،راهیه‌به‌یک‌سمت‌هستیم!' سپھبدشھیدحاج‌قاسم‌سلیمانی 🕊 💔•
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 🌷✍ « » 🌷با سلام و درود بر ملت شهید پرور ایران و سلام و درود بر امام خمینى این ابر مرد جهان و بنیان‌گذار جمهورى اسلامى در ایران. آرى نوشتن وصیت‌نامه براى جوانى که چه آرزوها در پیش دارد چقدر مشکل است اما این مکتب اسلام است که این جوانان را این گونه براى جنگیدن و شهید شدن مى‌طلبد. اى ملت شهیدپرور ایران من که یک سرباز کوچک امام زمان در جبهه حق علیه باطل مى‌جنگم آرزو دارم که این کشور اسلامى نو پا روز بروز پیشرفت کند. و از شما مردم مى‌خواهم که به گفته امام: « باشید تا کشور آسیبى نبیند» و در آخر از شما می خواهم از اختلاف با هم دورى کنید و در یک خط واحد آن هم باشید.🌷 🌷خدایا کمک کن اگر در صف غایبیم، در صف پیام رسانان راهشان غایب نباشیم.. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات اللهّمَ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍوعَجِّلْ فَرَجَهُم ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مناجات شعبانیه با نوای حاج مهدی سماواتی درشت خط همراه با متن و ترجمه 🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
صلوات‌شعبانیه۩اباذرحلواجی.mp3
3.36M
📿 صلوات شعبانیه اباذر حلواجی ⏰Time=6/41 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌺🍃🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️نماز فوق العاده برای حاجت روا شدن! ویژه گرفتاران وحاجتمندان 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
🔔 👈ابلیس به ۵ علت شد: ➊اقــــرار به گـــــناه نڪرد ➋از ڪرده پشـــــیمان نشد ➌خــــود را مـلامـت نڪرد ➍تصـمیم به تـــوبه نگرفت ➎از رحـمت خدا نامید شد. 👈آدم به ۵ علت شد: ➊اقـــــرار به گـــــــناه ڪرد ➋از ڪرده پشـــــــیمان شد ➌خــــود را ســـرزنش ڪرد ➍تعـــجیل در تـــــوبه ڪرد ➎به رحمت حق امید داشت. 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
14.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | پنج نصیحت کوتاه از پیامبر (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دکتر رفیعی 🍃🌸🍃🌹🍃🌸🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
امام سجاد ( عليه‌السلام) برای عاقل شدن فرزند:🌷 ✨ إِلَهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ لِی فِی آجَالِهِمْ وَ رَبّ لِی صَغِیرَهُمْ وَ قَوّ لِی ضَعِیفَهُمْ وَ أَصِحّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ فِی جَوَارِحِهِمْ وَفِی کُلّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَى یَدِی أَرْزَاقَهُمْ وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِیَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِینَ مُطِیعِینَ لَکَ وَ لِأَوْلِیَائِکَ مُحِبّینَ مُنَاصِحِینَ وَ لِجَمِیعِ أَعْدَائِکَ مُعَانِدِینَ وَ مُبْغِضِینَ ، آمِینَ •┈┈•◈🌷🔮🌷◈•┈┈• ◽️ ✨🌷 جهت طلب فرزند این دو آیه را در سجده بخوانید🌷 🌸✨هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِـــي مِن لَّدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعــَاء 🌸✨ رَبِّ لا تَذَرْنی‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْـرُ الْـوارِثين 📓 جمال الاسبوع زمان 🌷❀أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ❀🌷 ‎‎  ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧❀🍃🌷🍃❀✧ ༅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 عظیم‌ترین عاشقانه‌ها در مناجات شعبانیه 🍃 الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای تمام عشق و مودت من ای تمام اعتقاد من یاحسین (عليه‌السلام)🌺 | | 🌹
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
JOZE 02.mp3
10.73M
🌺 🌺 🌺توسط # ❖═▩ஜ🍃🌺🍃ஜ▩═❖ 64Bit🚀10/1 :MB ⏰Time=59/03 🍃‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌻🍃🌺🍃🌻🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
💐من فاطمه 🎊بر اهل کسا نور دو عینم 💐من مــادر 🎉شاهـنشه بین الحـرمینم 💐از شهر مدینه 🎊بدهم مژده به عُشاق 💐یک روز فقط 🎉مانده به میلاد حسینم.. 💐پیشاپیش 🎊میلاد امام حسین (ع) و روز پاسـدار مبارک 💐
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
🌙طلوع ماه شعبان 💚ماه رسول خدا ( ص ) ✨مطلع النور 🌙ماه آماده‏ سازی روح برای وارد شدن 💚به ضیافت الله بر عموم شعبانیان مبارک‏باد  🍃💚اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍃💚مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍃💚وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 💚 💚 🍃 💚 🍃 💚 💚 🍃 💚 🍃 💚
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 🌷✍ « » 🌷با سلام و درود بر ملت شهید پرور ایران و سلام و درود بر امام خمینى این ابر مرد جهان و بنیان‌گذار جمهورى اسلامى در ایران. آرى نوشتن وصیت‌نامه براى جوانى که چه آرزوها در پیش دارد چقدر مشکل است اما این مکتب اسلام است که این جوانان را این گونه براى جنگیدن و شهید شدن مى‌طلبد. اى ملت شهیدپرور ایران من که یک سرباز کوچک امام زمان در جبهه حق علیه باطل مى‌جنگم آرزو دارم که این کشور اسلامى نو پا روز بروز پیشرفت کند. و از شما مردم مى‌خواهم که به گفته امام: « باشید تا کشور آسیبى نبیند» و در آخر از شما می خواهم از اختلاف با هم دورى کنید و در یک خط واحد آن هم باشید.🌷 🌷خدایا کمک کن اگر در صف غایبیم، در صف پیام رسانان راهشان غایب نباشیم.. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات اللهّمَ صَلّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍوعَجِّلْ فَرَجَهُم ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
یکی از برادرهام شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.  وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد. نزدیکی های غروب رسیدیم به لشکر. باران تندی هم می آمد. من رفتم دم چادر فرماندهی ، اجازه بگیرم برویم تو .  آقا مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»  صبح که داشتیم راه می افتادیم، مادرم بهم گفت« برو آقامهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..  توی لشکر این ور و اون ور می رفتم تا آقا مهدی را پیدا کنم. یکی بهم گفت «آقا مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»  گفتم « چرا ؟» ... گفت « دیشب توی چادر جا نبود. تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد... ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سید حسن نصرالله: [شهید سلیمانی] بسیار صادق بود، با اخلاص بود، اخلاص فراوان برای خدا داشت، و از حسن شهرت و مناصب دنیوی چیزی نمی‌خواست... ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
✍️ 💠 دیگر گرمای هوا در این دخمه نفسم را گرفته و وحشت این جسد نجس، قاتل جانم شده بود که هیاهویی از بیرون به گوشم رسید و از ترس تعرض دوباره انگشتم سمت ضامن رفت. در به ضرب باز شد و چند نفر با هم وارد خانه شدند. از شدت ترس دلم می‌خواست در زمین فرو روم و هر چه بیشتر در خودم مچاله می‌شدم مبادا مرا ببینند و شنیدم می‌گفتند :«حرومزاده‌ها هر چی زخمی و کشته داشتن، سر بریدن!» و دیگری هشدار داد :«حواست باشه زیر جنازه بمب‌گذاری نشده باشه!» 💠 از همین حرف باور کردم رؤیایم تعبیر شده و نیروهای سر رسیده‌اند که مقاومتم شکست و قامت شکسته‌ترم را از پشت بشکه‌ها بیرون کشیدم. زخمی به بدنم نبود و دلم به قدری درد کشیده بود که دیگر توانی به تنم نمانده و در برابر نگاه خیره فقط خودم را به سمت‌شان می‌کشیدم. یکی اسلحه را سمتم گرفت و دیگری فریاد زد :«تکون نخور!» 💠 نارنجکِ در دستم حرفی برای گفتن باقی نگذاشته بود، شاید می‌ترسیدند باشم و من نفسی برای دفاع از خود نداشتم که را روی زمین رها کردم، دستانم را به نشانه بالا بردم و نمی‌دانستم از کجای قصه باید بگویم که فقط اشک از چشمانم می‌چکید. همه اسلحه‌هایشان را به سمتم گرفته و یکی با نگرانی نهیب زد :« نباشه!» زیبایی و آرامش صورت‌شان به نظرم شبیه عباس و حیدر آمد که زخم دلم سر باز کرد، خونابه غم از چشمم جاری شد و هق هق گریه در گلویم شکست. 💠 با اسلحه‌ای که به سمتم نشانه رفته بودند، مات ضجه‌هایم شده و فهمیدند از این پیکر بی‌جان کاری برنمی‌آید که اشاره کردند از خانه خارج شوم. دیگر قدم‌هایم را دنبال خودم روی زمین می‌کشیدم و می‌دیدم هنوز از پشت با اسلحه مراقبم هستند که با آخرین نفسم زمزمه کردم :«من اهل هستم.» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، با عصبانیت پرسیدند :«پس اینجا چیکار می‌کنی؟» 💠 قدم از خانه بیرون گذاشتم و دیدم دشت از ارتش و نیروهای مردمی پُر شده و خودروهای نظامی به صف ایستاده اند که یکی سرم فریاد زد :«با بودی؟» و من می‌دانستم حیدر روزی همرزم‌شان بوده که به سمت‌شان چرخیدم و شهادت دادم :«من زن حیدرم، همون‌که داعشی‌ها کردن!» ناباورانه نگاهم می‌کردند و یکی پرسید :«کدوم حیدر؟ ما خیلی حیدر داریم!» و دیگری دوباره بازخواستم کرد :«اینجا چی کار می‌کردی؟» با کف هر دو دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و آتش مصیبت حیدر خاکسترم کرده بود که غریبانه نجوا کردم :«همون که اول شد و بعد...» و از یادآوری ناله حیدر و پیکر دست و پا بسته‌اش نفسم بند آمد، قامتم از زانو شکست و به خاک افتادم. 💠 کف هر دو دستم را روی زمین گذاشته و با گریه گواهی می‌دادم در این مدت چه بر سر ما آمده است که یکی آهسته گفت :«ببرش سمت ماشین.» و شاید فهمیدند منظورم کدام حیدر است که دیگر با اسلحه تهدیدم نکردند، خم شد و با مهربانی خواهش کرد :«بلند شو خواهرم!» با اشاره دستش پیکرم را از روی زمین جمع کردم و دنبالش جنازه‌ام را روی زمین می‌کشیدم. چند خودروی تویوتای سفید کنار هم ایستاده و نمی‌دانستم برایم چه حکمی کرده‌اند که درِ خودروی جلویی را باز کرد تا سوار شوم. 💠 در میان اینهمه مرد نظامی که جمع شده و جشن شکست آمرلی را هلهله می‌کردند، از شرم در خودم فرو رفته و می‌دیدم همه با تعجب به این زن تنها نگاه می‌کنند که حتی جرأت نمی‌کردم سرم را بالا بیاورم. از پشت شیشه ماشین تابش خورشید آتشم می‌زد و این جشن بدون حیدر و عباس و عمو، بیشتر جگرم را می‌سوزاند که باران اشکم جاری شد و صدایی در سکوتم نشست :«نرجس!» 💠 سرم به سمت پنجره چرخید و نه فقط زبانم که از حیرت آنچه می‌دیدم حتی نفسم بند آمد. آفتاب نگاه به چشمانم تابید و هنوز صورتم از سرمای ترس و غصه می‌لرزید. یک دستش را لب پنجره ماشین گرفت و دست دیگرش را به سمت صورتم بلند کرد. چانه‌ام را به نرمی بالا آورد و گره گریه را روی تار و پود مژگانم دید که حالم نفسش به تپش افتاد :«نرجس! تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟» 💠 باورم نمی‌شد این نگاه حیدر است که آغوش گرمش را برای گریه‌هایم باز کرده، دوباره لحن مهربانش را می‌شنوم و حرارت سرانگشت را روی صورتم حس می‌کنم. با نگاهم سرتاپای قامت رشیدش را بوسه می‌زدم تا خیالم راحت شود که سالم است و او حیران حال خرابم نگاهش از غصه آتش گرفته بود... ✍️نویسنده: ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹