eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
7.9هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ «اول هفته»پس از گفتن یک بسم الله از دل و جان تو بگو «حسین اباعبدالله» أَلسَّلامُ عَلى ساکن التّربةِ الزّاکیة سلام برآن جاى گرفته در خاک پاک
یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند تسکین دردهای دل مضطرم حسین یااباعبدالله
💢اﻧﻌﮑﺎﺱ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﺵ ڪﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻋﺸق ﺑﻮﺭﺯ ﺍﮔﺮ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﺑﺎﺵ ﺍﮔﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ ...
ظاهر‌‌فریبنـده‌دنیا‌حریـف‌شان‌نشد؛ قھـرمانان‌واقعۍ‌شھـدا‌هستنـد🌱'! 🕊• 🪴•
من‌دلم‌را.. به‌جنگ‌نفس‌فرستاده‌ام‌و‌هدفش را‌شھادت‌تعیین‌کرده‌ام..! 🕊• 🦋✨
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
ــــــــــــــــــ☫﷽☫ــــــــــــــــــ            🦋 ذڪرِ روزانه 🦋 📗تفسیر 📖 هـرروز انس با قرآن مجید 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 ❀‏ موضوع ❀‏ ✍ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ📜 📖❀‏سوره الروم/آیہ(۱۸و۱۷و۱٦) اَعُوذُبِٱللّٰه‌ِمِن‌َٱلشَیْطٰان‌ِٱلرَّجیٖمْ بِسْم‌ِٱلله‌ِٱلرَّحْمٰن‌ِٱلرَّحیٖمِ 🔺«١٦» ﻭَﺃَﻣَّﺎ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻛَﻔَﺮُﻭﺍْ ﻭَﻛَﺬَّﺑُﻮﺍْ ﺑِﺂﻳَﺎﺗِﻨَﺎ ﻭَﻟِﻘَﺂﻱِ ﺍﻟْﺂﺧِﺮَﺓِ ﻓَﺄُﻭْﻟَﺌِﻚَ ﻓِﻲ ﺍﻟْﻌَﺬَﺍﺏِ ﻣُﺤْﻀَﺮُﻭﻥَ 🔻ﻭ ﺍﻣّﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﻭ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﭘﺲ ﺍﺣﻀﺎﺭﺷﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﻋﺬﺍﺑﻨﺪ. 🔺«١٧» ﻓَﺴُﺒْﺤَﺎﻥَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺣِﻴﻦَ ﺗُﻤْﺴُﻮﻥَ ﻭَﺣِﻴﻦَ ﺗُﺼْﺒِﺤُﻮﻥَ 🔻ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻨﺰﻳﻪ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺐ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﺒﺢ ﺩﺭﻣﻲ ﺁﻳﻴﺪ. 🔺«١٨» ﻭَﻟَﻪُ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﻮَﺍﺕِ ﻭَﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَﻋَﺸِﻴّﺎً ﻭَﺣِﻴﻦَ ﺗُﻈْﻬِﺮُﻭﻥَ 🔻ﻭ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﻫﻨﮕﺎم ﺷﺐ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻇﻬﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﺪ، ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺍﻭﺳﺖ. 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🔍❀‏ تفسیرنور❀‏📚 🔹✍🏻ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎ:💠 ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﺑﻪ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﻱ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺻﺒﺢ ﻭ ﻇﻬﺮ ﻭ ﺷﺎم ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ «ﻓﺴﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ» ﻭ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ «ﻟﻪ ﺍﻟﺤﻤﺪ»، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻭ ﺣﻤﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﺧﺒﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 📌ﭘﻴﺎم ﻫﺎ: ١- ﺑﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ، ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﺎ ﺗﺸﻮﻳﻖ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﻱ ﻫﺎ ﭘﺮﻫﻴﺰ ﺩﻫﻴﻢ. «ﻓﺎﻣّﺎ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﺁﻣﻨﻮﺍ... ﻭ ﺍﻣّﺎ ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻛﻔﺮﻭﺍ...» ٢- ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺁﻳﺎﺕ ﻭ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﺍﺯ ﻛﻔﺮ ﻭ ﻋﻨﺎﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ. «ﺍﻟّﺬﻳﻦ ﻛﻔﺮﻭﺍ ﻭ ﻛﺬّﺑﻮﺍ ﺑﺂﻳﺎﺗﻨﺎ ﻭ ﻟﻘﺎء ﺍﻟﺂﺧﺮﺓ» ٣- ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ. «ﻛﻔﺮﻭﺍ ﻭ ﻛﺬّﺑﻮﺍ... ﻓﺎﻭﻟﺌﻚ ﻓﻲ ﺍﻟﻌﺬﺍﺏ» ٤- ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ ﻱ ﻧﻤﺎﺯ، ﺫﺍﺕ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﻟﻬﻲ ﻧﻴﺰ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ. «ﻓﺴﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ ...» ٥ - ﺑﻌﻀﻲ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ، ﺑﺮﺍﻱ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. «ﺣﻴﻦ ﺗﻤﺴﻮﻥ ﻭ ﺣﻴﻦ ﺗﺼﺒﺤﻮﻥ» ٦- ﺗﻨﺰﻳﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﭘﺎﻙ ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻋﻴﺐ ﻫﺎ، ﺑﺮ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺍﻭ ﺗﻘﺪّم ﺩﺍﺭﺩ. «ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠّﻪ - ﻟﻪ ﺍﻟﺤﻤﺪ» ٧- ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻭ ﺣﻤﺪ، ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻱ ﻣﻜﺎﻥ ﻫﺎ (ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ) ﻭ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻳﻚ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ. «ﺗﻤﺴﻮﻥ - ﺗﺼﺒﺤﻮﻥ - ﺍﻟﺴّﻤﻮﺍﺕ ﻭﺍﻟﺎﺭﺽ» 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃 ༅࿐🌸 🔹❀‏ حدیث روز 🔹❀‏ 🕋 رسول خدا صلي الله عليه و آله : 🔺ثَلاثَةٌ يُحِبُّهَا اللّه ُ سُبحانَهُ : القِيامُ بِحَقِّهِ ، وَالتَّواضُعُ لِخَلقِهِ ، وَالإِحسانُ إلى عِبادِهِ . 🔻خداوند سبحان ، سه چيز را دوست مى دارد : به جا آوردن حقوقش ، فروتنى براى خلقش و نيكوكارى به بندگانش . 📚✍تنبيه الخواطر : 2 / 121. 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃 ༅࿐✾🌸 🗓️ امروز: شنبہ     ☀️۲۸/بهمن/١٤٠٢/۱۱           🌙 ۰۷/‌شعبان/١٤٤۵/۰۸           2024/02/Feb/17🌲 🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 💠 ذڪـرِ روز 🕋 یا رب العالمین  اے پروردگار جهانیان ذکرخاص روز شنبه 💠 یاحی یاقیوم. ۱۰۰۰ مرتبه 🔷🔸ذڪر روز شنبه موجب بے نیازے مے شود. ذڪر روز شنبه به اسم 🌹 رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. روایت شده ڪه در این روز زیارت حضرت رسول الله(صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله) خوانده شود.. 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ 🤲اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ  💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨ ✋🏻 سـلام میدهیم به ارباب بی کفن:🚩 🚩اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ          🌸 ‎‌‌‎‌‌‎‌‌✾࿐༅✧🍃🌺🍃✧ ༅࿐✾🌸 🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐 🕊️⃢🌸 تعویذ روز شنبه: ♦️چون کسـی خواهد در روز امورات بر وفق مراد او باشد و گره ها و گرفتاری ها از او رفع گردد در هـر روز تعویذ آنروز را بخواند ان شـاءالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید. تعویذ روز شنبه: بِسْمِ ٱݪلّٰهِ ٱݪرَّحْمنِ ٱݪرَّحِیمِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ وَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ قَاهِرَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کُفَّ عَنِّی بَأْسَ الْأَشْرَارِ وَ أَعْمِ أَبْصَارَهُمْ وَ قُلُوبَهُمْ وَ اجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ حِجَاباً إِنَّکَ رَبُّنَا وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ تَوَکُّلَ عَائِذٍ بِهِ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّةٍ رَبِّی آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا وَ مِنْ شَرِّ ما سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُوءٍ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلَّم ◖◗◖◗◖◗◖◗◖◗◖◗ 💠
🗒 ‌‌‌‌ آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌«‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🌸پروردگارا! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را یعنی مجاهدین و شهدای این راه به من ارزانی داشتی🤲🌿 💖خداوندا!‌ ای قادر عزیز و ‌ای رحمان رزّاق، پیشانی شُکر شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابیطالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛😭 🌷چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمت‌هایت است؛ نعمتی که در آن «نور» است، معنویت، بی قراری که در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، غمی که آرامش و معنویت دارد. 🍃🌅❣ ▪️خداوندا! تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهره‌مند نمودی❤️ از تو عاجزانه می‌خواهم آن‌ها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما.🤲 ▪️خدایا! به عفو تو امید دارم ‌ای خدای عزیز و‌ ای خالق حکیم بی همتا! 🍂دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو می آیم. من توشه‌ای برنگرفته ام؛ چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!🍀🍃. ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
🌹سلام بر شعبان و اعیادش 🍀سلام بر حسین و عباسش 🌹سلام بر سجاد و سجودش 🍀سلام بر نیمه ‌شعبان و ظهورمولودش 🌹تنهاماهےکه درآن 🍀شهادت واقع نشده 🌹ماه شعبان است 🍀ماهی سرتاسر شادی 🌹خیروبرکت 🍀که تولدعلمدارکربلاحضرت عباس علیه السلام 🌹امام سجاد علیه السلام 🍀تولد حضرت علی اکبر 🌹تولدامام حسین علیه السلام 🍀وحضرت مهدی علیه السلام است 🌹ماه شعبان مبارک 🍀فرارسیدن ماه شعبان المعظم 🌹برهمه عاشقان مبارک باد
1_2005596390.m4a
3.42M
زیارت آقا امام حسین علیه السلام از راه دور ⚫️این زیارت کوتاه و بسیار پر محتوا را هر روز بعد از خواندن نمازهایمان بخوانیم این زیارت در مفاتیح نوین آیت الله مکارم آمده است 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ*
سلام بر تنهایی که قامت راست کردند تا ماقامت نکنیم و به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم و بر آنهایی که رفتند تا بمانند و که بمیرند https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
AUD-20240217-WA0006.mp3
11.57M
‏فایل صوتی از طرف aliakbariebrahim049
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
* ۲۴۸* ** ** *▪️مسخره‌ است!* *این ترس‌ها و دلشوره‌ها و اضطراب‌هایی که قلب منو درگیر می‌کنه، خیلی مسخره و کودکانه است!* *▪️من میدونم اینها اصلا ارزش فکر کردن ندارن، اما نمی‌تونم قلبمو از چنگالشون بکشم بیرون!* *┄┅┅٭❅✨🕋✨❅٭┅┅┄* *أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج* *انـدکی صبـر فـرج نزدیک است* 🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋
هدایت شده از نشر احادیث معصومین.کلام امیر
*✾࿐༅••••☆🕋 ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ🤍☆••••༅࿐✾* *🔸 ◎﷽◎ 🔸* *✥☜داستـ📖ـانهای بحارالانوار☟✥* *✴️✴️ قضاوت درباره‌ی برادران مسلمان* *🔰↓مردی خدمت امام موسی کاظم علیه السلام آمد و عرضه داشت: فدایت شوم از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که من آن را ناخوش داشتم، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالی که جمعی از افراد موثق و قابل اعتماد این مطلب را از او نقل کردند.* *✳️ حضرت امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند: گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن حتی اگر پنجاه نفر قسم خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او قبول کن و از آنها نپذیر ، هرگز چیزی که مایه عیب و ننگِ اوست و شخصیتش را از بین می برد در جامعه منتشر نکن که از آنها خواهی بود که خدا در موردشان فرموده:* *"إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ*   *《کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مۆمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند."》(نور آیه ۱۹)* *📚↲ بحارالأنوار، ج 72، ص 365، ح 77.* ** *┄┅┅٭❅✨🕋✨❅٭┅┅┄* *أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج* *انـدکی صبـر فـرج نزدیک است* 🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 2 ماجرا از عاقبت هوسرانی و پاکدامنی سخنران شهید کافی ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🕊••• 🎥آخرین وداع دختر شهید مدافع حرم حاج مصطفی زال نژاد حالا بگویید قیمت این لحظه چند؟؟؟! شهید ❤️ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🎊🎉 🎊🎉 ✈️فرزند ششم ✈️ بعد از دو روز تحمل درد و ناراحتی، خانم مهری آمپولی به من زد و به خانه برگشتم و با همان حال مشغول کارهای خانه شدم نزدیک اذان‌مغرب حالم به قدری بد شد که حتی نتوانستم خودم را به خانه مادرم برسانم. جعفر رفت و جیران را آورد. در غروب یک شب گرم خرداد ماه، برای ششمین بار مادر شدم. که خدا یک دختر قشنگ قسمت و نصیبم کرد جیران به نوبت او را در بغل بچه ها گذاشت و به هر کدامشان یک شکلات داد. پسر بزرگم مهران بیشتر از بقیه بچه ها ذوق خواهر کوچکش را داشت. هر کدام از بچه ها که به دنیا می آمدند، جعفر یا مادرم به نوبت برایشان اسم انتخاب می کردند. من هم این وسط مثل یک آدم هیچ کاره سکوت می کردم. جعفر بابای بچه بود حق پدری داشت. از طرفی مادرم هم یک عمر آرزوی مادر شدن داشت و همه دلخوشی زندگیش من و بچه هایم بودیم نمی‌توانستم دل مادرم را بشکنم او که خواهر و برادری نداشت. من را زود شوهر داد تا بتواند به جای بچه‌های نداشته اش، نوه هایش را بغل کند. جعفر هم به جز مادر و تنها خواهرش کسی را نداشت تقریباً هر دوی ما بی کس و کار بودیم و فامیل درست حسابی نداشتیم. جعفر اسم پسر اولم را مهران گذاشت او به اسم های اصیل ایرانی علاقه داشت. مادرم که طبعش را می‌دانست اسم پسر دومم را مهرداد گذاشت تا دامادش هم از این انتخاب راضی باشد و شانس اسم گذاری بچه ها را از او نگیرد. جعفر اسم دختر اول مرا مهری و مادرم اسم بعدی را مینا گذاشت. جعفر اسم پنجمین فرزندمان را شهلا و مادرم هم آخرین دخترم را میترا گذاشت. من نه خوب می گفتم و نه بد دخالتی نمی کردم. همیشه سعی می کردم کاری کنم که بین شوهرم و مادرم اختلاف و ناراحتی پیش نیاید. تنها راه برای سازش آنها گذشتن از حق خودم بود و بس. این روش همیشه ادامه داشت کم کم به نادیده گرفتن خودم در همه زندگی عادت کردم. مادرم اسم‌ میترا را برای دخترم انتخاب کرد اما بعدها که میترا بزرگ شد به اسمش اعتراض داشت بارها به مادرم می گفت :مادر بزرگ، اینم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگه تو اون دنیا از شما بپرسن چرا اسم من رو میترا گذاشتی چه جوابی میدی؟ من دوست دارم اسمم زینب باشه می خوام مثل حضرت زینب باشم. زینب که به دنیا آمد سایه بابام هنوز روی سرم بود در همه سال‌هایی که در آبادان زندگی کردم او مثل پدر و حتی بهتر از پدر واقعی، به من و بچه هایم رسیدگی می کرد. او مرد مهربان و خداترسی بود و از ته دل دوستش داشتم. بعد از ازدواجم هر وقت به خانه مادرم می رفتم بابام به مادرم میگفت: کبری تو خونه شوهرش مجبور هرچی هست بخوره اما اینجا که میاد تو براش کباب درست کن تا قوّت بگیره. شاید کبری خجالت بکشه از شوهرش چیزی بخواد. اینجا که میاد هر چی خواست براش تهیه کن. ‌دور خانه های شرکتی شمشاد های سبز و بلندی بود. بابام هر وقت که به خانه ما می آمد در می زد و پشت شمشادها قایم می‌شد. در را که باز میکردیم می‌خندید و از پشت شمشاد ها خودش را نشان می‌داد همیشه پول خُرد در جیب هایش داشت و به دخترها سکه می‌داد. بابام که امید زندگی و تکیه گاه من بود، یک سال بعد از تولد زینب از دنیا رفت. مادرم به قولی که سالها قبل در نجف به بابام داده بود عمل کرد خانه اش را فروخت و با مقداری از پول فروش خانه جنازه بابای عزیزم را به نجف برد و در زمین وادی السلام دفن کرد. در سال ۴۷ یک نفر که کارش بردن اموات به عراق و خاکسپاری آنها در آنجا بود سه هزار تومان برای این کار از مادرم گرفت در بین آبادانی ها خیلی از مردها وصیت می‌کردند که بعد از مرگ در قبرستان وادی السلام قم یا نجف دفن شوند مادرم بعد از دفن بابام در نجف سه روز به نیابت از او به زیارت دوره ائمه رفت. تحمل غم مرگ بابام برای من سنگین بود پیش دکتر رفتم. ناراحتی اعصاب گرفته بودم و به تشخیص دکتر شروع کردم به خوردن قرص اعصاب. حال بدی داشتم. افسرده شده بودم. زینب یک ساله بود که یک روز سراغ قرص های من رفت و آن ها را خورد ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
شب خواستگاری بود برای خواستگاری به منزل خواهرم آمده بود صحبت ها تا آخر شب طول کشید. مراسم که تمام شد موقع رفتن موتورش را تا سر خیابان کشاند و بعد روشن کرد تا برای همسایه ها مزاحمتی نباشد همین رعایت حق الناس او مورد توجه خانواده ام قرار گرفت. ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 «آدم ها دو دسته اند غیرتی، قیمتی غیرتی ها با خدا معامله کردند و قیمتی ها با بنده خدا» ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🌷 آقای سپهوند می‌گفت: یک شب بیرون سنگر رفتم. دیدم پشت سنگر، علی‌عباس چفیه‌اش را پهن کرده و مشغول نماز شب است. او حال عجیبی داشت. گرم راز و نیاز بود. او در پشت سنگر طوری نماز می‌خواند که زیاد جلوی دید دیگران نباشد و برای بچه‌ها مزاحمت ایجاد نشود. دیدم دارد راز و نیاز می‌کند. من هم به داخل سنگر آمدم. خیلی تحت تآثیر او قرار گرفته بودم. از آن به بعد سعی کردم مانند او باشم. به نقل از کتاب ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ی ابوالشهید سخی غلامی (علیزاده) از فرزند شهیدش شهید 🕊🌹 ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🎊🎉 🎊 🎉 🌺🌺 زینب با خوردن قرص ها به تهوع افتاد. باباش سراسیمه او را به بیمارستان شرکت نفت رساند. دکتر معده زینب را شست وشو داد و او را در بخش کودکان بستری کرد. تا آن روز هیچ وقت چنين اتفاقی برای بچه های من نیفتاده بود. خوردن قرص های اعصاب، اولین خطری بود که زندگی زینب را تهدید کرد. شش ماه بعد از این ماجرا، زینب مریضی سختی گرفت که برای دومین بار در بیمارستان شرکت نفت بستری شد،پوست و استخوان شده بود. چشم ترس شده بودم. انگاریکی می خواست دخترم را از من بگیرد. بیمارستان شرکت قوانین سختی داشت. مديرهای بیمارستان اجازه نمی دادند کسی پیش مریضش بماند. حتی در بخش کودکان مادرها اجازه ماندن نداشتند. هر روز برای ملاقات زینب به بیمارستان می رفتم. قبل از تمام شدن ساعت ملاقات، بالای گهواره اش می نشستم و برایش لالایی می خواندم و گریه می کردم. بعد از مدتی زینب خوب شد و من هم کم کم به غم نبودن بابام عادت کردم. مادرم جای پدر و خواهر و برادرم را گرفت و خانه اش خانه امید من و بچه هایم بود. بعد از مرگ بابام، مادرم خانه ای در منطقه کارون خرید که چهار اتاق داشت و برای امرار معاش، سه اتاق را اجاره داد. هر هفته، یا مادرم به خانه ما می آمد یا ما به خانه او می رفتیم. هرچند وقت یک بار بابای مهران ما را به باشگاه شرکت نفت می برد. بچه ها خیلی ذوق می کردند و به آنها خوش میگذشت. باشگاه شرکت، سینما هم داشت. بلیط سینمایش دو ریال بود. ماهی یک بار به سینما می رفتیم. بابای مهران با پسرها ردیف جلو بودند و من و دخترها هم ردیف عقب پشت سر آنها می نشستیم و فیلم میدیدیم. همیشه چادر سرم بود و به هیچ عنوان حاضر نبودم چادرم را در بیاورم. پیش من چادر سرنکردن، گناه بزرگی بود. بابای بچه ها یک دختر عمه به نام بی بی جان» داشت. او در منطقه شیک و معروف بیمه زندگی می کرد. شوهرش از کارمندهای گرد بالای شرکت نفت بود. ما سالی یک بار برای عید دیدنی به خانه آنها می رفتیم و آنها هم در ایام تعطیلات عید یک بار به ما سر می زدند، تا سال بعد و عید بعد، هیچ رفت وآمدی نداشتیم. اولین بار که به خانه دختر عمه جعفر رفتیم، بچه ها قبل از وارد شدن به خانه طبق عادت همیشگی، کفش هایشان را درآوردند. بی بی جان بچه ها را صدا زد و گفت: «لازم نیست کفشاتون رو دربیارید، بچه ها با تعجب کفش هایشان را پا کردند و وارد خانه شدند. آن ها با کفش روی فرش ها و همه جای خانه راه می رفتند خانه پر بود از مبل و میز و صندلی، حتی در باغ خانه یک دست میز و صندلی حصیری بود. اولین باری که قرار بود آن ها خانه ما بیایند، جعفر از خجالت و رودرواسی با آنها، رفت و یک دست میز و صندلی فلزی اجاره خرید. او می گفت: «دخترعمه م و خونواده اش عادت ندارن روی زمين بشینن. تا مدت ها بعد ان میز و صندلی را داشتیم، ولی همیشه آن ها را تا می کردیم و کنار دیوار برای مهمان می گذاشتیم و خودمان مثل قبل روی زمین می نشستیم. در محله کارمندی شرکت نفت، کسی چادر سر نمی کرد. دختر عمه جعفر هم اهل حجاب نبود. هروقت می خواستیم به خانه بی بی جان برویم، همان سالی یک بار، جعفر به چادر من ایراد می گرفت. او توقع داشت چادرم را در بیاورم و مثل زن های منطقه کارمندی بشوم. یک روز آب پاکی را روی دستش ریختم و به او گفتم: «اگه یه میلیونم به من بدن، چادرم رو درنیارم. اگه فکر می کنی چادر من باعث کسر شأن تو میشه، خودت تنها برو خونه دختر عمه ت .) جعفر با دیدن جدّیت من بحث را تمام کرد و بعد از آن کاری به چادر من نداشت. ادامه دارد... ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
شب‌ها همیشه قبل خواب گوشی رو می‌گرفت دستش تا پیام‌هاش رو چک کنه. هر وقتی لطیفه جالبی می‌خوند اول خودش ریز می‌خندید بعد هم برای من تعریف می‌کرد و این‌بار با صدای بلندتر باهم می‌خندیدیم. می‌گفت: دلم نمیاد تنها بخندم... اینجوری حالش بیشتره. خیلی اهل شوخی بود. همیشه تمام سعیش رو می‌کرد که اطرافیانش رو بخندونه و شاد کنه. هر وقت می‌دیدمش روحیه می‌گرفتم... ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🗒 ‌‌‌‌ آسمانی ‌‌شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌«‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🌸پروردگارا! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونه‌های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را یعنی مجاهدین و شهدای این راه به من ارزانی داشتی🤲🌿 💖خداوندا!‌ ای قادر عزیز و ‌ای رحمان رزّاق، پیشانی شُکر شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابیطالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛😭 🌷چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمت‌هایت است؛ نعمتی که در آن «نور» است، معنویت، بی قراری که در درون خود بالاترین قرار‌ها را دارد، غمی که آرامش و معنویت دارد. 🍃🌅❣ ▪️خداوندا! تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاکی بهره‌مند نمودی❤️ از تو عاجزانه می‌خواهم آن‌ها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما.🤲 ▪️خدایا! به عفو تو امید دارم ‌ای خدای عزیز و‌ ای خالق حکیم بی همتا! 🍂دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو می آیم. من توشه‌ای برنگرفته ام؛ چون فقیر را در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!🍀🍃. ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌