eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
110 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
8.7هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🎙 اگر حاج قاسم در مجاهدت خسته شد ما هم خسته خواهیم شد شهید آیت الله رئیسی ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
🌷 🌷 !! 🌷اولین ماه مبارک رمضان در اسارت آغاز شده بود با هوایی بسیار گرم و طاقت فرسا. نه خبری از آب خنک در سحر و افطار بود و نه وسیله­ خنک‌کننده‌ای برای روزهای گرم ماه رمضان وجود داشت. باید آفتاب داغ و گرمای شدید را با زبان تشنه و شکم گرسنه تحمل کرد. چند روزی از ماه رمضان به این ترتیب گذشت بعد از آن اسرا از فرمانده عراقی خواستند به خاطر ماه رمضان غذای ظهر را نصف کنند، نصفش را سحر و نصفش را افطار بدهند و اگر ممکن است، چند قالب هم یخ بیاورند. فرمانده عراقی چیزی نگفت و رفت. یادم می‌­آید.... 🌷یادم می‌­آید روزهایی که برادران روزه­‌دار بعد از ظهرها از شدت گرما بدن‌هایشان را بر روی زمین نم‌دار آسایشگاه می‌چسباندند تا شاید عطش آن‌ها کمتر شود، بعد از نماز مغرب بود که بعثی‌ها آمدند و گفتند ۱۰ نفر بیایند برای گرفتن غذا. مدتی طول کشید اما از غذا خبری نشد. یک‌دفعه متوجه شدیم که آن نامردها به جای دادن غذا، آن ۱۰ نفر را برده و در گل قرار داده و داخل گوش و دهان آن‌ها را لجن کرده‌اند. وقتی برادران را با آن وضع به آسایشگاه برگرداندند، سربازها درحالی‌که می­‌خندیدند، گفتند: همه غذاها را این­‌ها خورده­‌اند! اگر کس دیگری هم هوس غذا خوردن کرده خبر بدهد! 🌷....با وجود این، ماه رمضان با تمام مشکلات سپری شد.... : آزاده سرافراز ارسلان ساجدی سابق ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
محور‌ همهٔ‌ فعالیت‌ های‌ ابراهیم‌ نماز‌ بود در‌ سخت‌ترین‌ شرایط نمازش‌ را‌ اول‌ وقت‌ می‌خواند در‌ سفر یا در جبهه‌ یا در زورخانه وقتی‌ موقع‌ اذان‌ میشد همهٔ‌ کارها را متوقف‌ می‌کرد‌ و‌ اول‌ نمازش‌ را می‌خواند رفتار‌ او‌ ما‌ را به‌ یاد جمله‌ی‌ شهید‌ رجائی‌ می‌انداخت به نمــاز نگوییــد کار دارم به کار بگویید وقـته نماز اســت» ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اسم من رو قدرت الله انتخاب کرده بودند... ┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی فاطمه ناکام برونسی و راز آن شب 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ همسر شهید برونسی سال هزار و سیصد و چهل و هفت بود روزهای اول ازدواج ،شیرینی خاص خودش را داشت هرچند بیشتر از زندگی مشترک مان می گذشت با اخلاقیات و روحیه او بیشتر آشنا می شدم کم کم می فهمیدم چرا با من ازدواج کرده پدرم روحانی بود و او هم دنبال یک خانواده مذهبی می گشته است. آن وقت ها توی روستا کشاورزی می کرد خودش زمین نداشت حتی یک متر، همه اش برای این و آن کار می کرد به همان نانی که از زحمتکشی در می آورد قانع بود و خیلی هم راضی. همان اول ازدواج رساله ی حضرت امام را داشت رساله اش هم با رساله های دیگر که دیده بودم فرق می کرد؛ عکس خود امام روی جلد آن بود اگر می گرفتند مجازات سنگینی داشت. پدرم چندتایی از کتاب های امام را داشت آنها را می داد به افراد مطمئن که بخوانند کارهای دیگری هم تو خط انقلاب می کرد. انگار این ها را خدا ساخته بود برای عبدالحسین. شب ها که می آمد خانه ،پدرم براش رساله می خواند و از کتاب های دیگر امام می گفت، یعنی حالت کلاس درس بود. همین ها گویی خستگی یک روز کار را از تن او بیرون می کرد. وقتی گوش می داد تو نگاهش ذوق و شوق موج می زد. خیلی زود افتاد تو خط مبارزه حسابی هم بی پروا بود برای این طور چیزها سر از پا نمی شناخت. یک بار یک روحانی آمده بود روستای ما تو مسجد سخنرانی کرد علیه رژیم .شب، عبدالحسین آوردش خانه خودمان. سابقه این جور کارهاش بعدها بیشتر هم شد. شاید بیراه نباشد اگر بگویم اصل مبارزه اش از موقعی شروع شد که صحبت تقسیم اراضی پیش آمد. آن وقت ها بچه دار هم شده بودیم یک پسر که اسمش را گذاشته بود حسن بعضی ها از تقسیم ملک و املاک خیلی خوشحال بودند. او ولی ناراحتی اش را همان روزها شروع شد حتی خنده به لبش نمی آمد خودش، خودش را می خورد من پاک گیج شده بودم پیش خودم می گفتم :«اگه بخوان به روستایی ها زمین بدن که ناراحتی نداره! »کنجکاوی ام وقتی بیشتر می شد که می دیدم دیگران شاد هستند. 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی فاطمه ناکام برونسی و راز آن شب 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ یک بار که خیلی دمغ بود، به اش گفتم:«چرا بعضی ها خوشحال هستن و شما ناراحت؟» اخم هایش را کشید به هم جواب واضحی نداد فقط گفت:« همه چی خراب میشه همه رو می خوان نجس کنن!» بالاخره صحبت تقسیم ملک ها قطعی شد یک روز چند نفر از طرف دولت آمدند روستا همه اهالی را گفتند: «بیاین تو مسجد آبادی.» خانه ها را یک به یک می رفتند و مردها را می خواستند نه اینکه به زور ببرند، دعوت می کردند بروند مسجد تو همان وضع و اوضاع یکدفعه سر و کله عبدالحسین پیدا شد. نگاهش هیجان زده بود. سریع رفت تو صندوقخانه دنبالش رفتم تازه فهمیدم می خواهد قایم شود، جا خوردم. رفت تو یک پستو و گفت: «اگه اینا ،اومدن بگو من نیستم چشام گرد شده بود. «بگم نیستی؟!» «آره، بگو نیستم اگرم پرسیدن کجاست، بگو نمی دونم.» این چند روزه ،بفهمی نفهمی ناراحت بودم آن جا دیگر درست و حسابی جوش آوردم به پرخاش گفتم: «آخه این چه بساطیه؟! همه می خوان ملک بگیرن آب و زمین بگیرن، شما قایم می شی؟!» جوابم را نداد. تو تاریکی پستو چهره اش را نمی دیدم ولی می دانستم ناراحت است. آمدم بیرون.چند لحظه نگذشته بود در زدند. زود رفتم دم در آمده بودند پی او گفتم «نیست.» رفتند.چند دقیقه ی بعد بزرگترهای ده آمدند دنبالش ،آنها را هم رد کردم آن روز راحتمان نگذاشتند.سه، چهار بار دیگر هم از مسجد آمدند، گفتم: «نیست.» «هرچه می پرسیدند کجاست؟ می گفتم نمی دونم» تا کار آنها تمام نشد خودش را تو روستا آفتابی نکرد بالاخره هم تمام ملک ها را تقسیم کردند.خوب یادم نیست حتی پدر و برادرش آمدند پیش او ،بزرگترهای روستا هم آمدند که دو ساعت ملک ۱ به اسمت در 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 آیت الله جوادی آملی 🔸اتمام حُجَّت بر همه 🔹درست انتخاب کنیم 🔸حفظ نظام اسلامی واجب عینی است
𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐 🕊️⃢🌸 تعویذ روز سه‌شنبه: ♦️تعویذ، به معنای پناه‌دادن، و دعای حفظ برای کسی کردن، و حرز آویختن می‌باشد، چون کسـی خواهد در روز امورات بر وفق مراد او باشد و گره‌ها و گرفتاری‌ها از او رفع گردد در هـر روز تعویذ آنروز را بخواند ان‌شـاءالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید. بِسْم‌ِٱللّٰه‌ِٱلرَّحْمٰن‌ِٱلرَّحیٖمِ 💮اُعـیٖـذُ نَـفْـسـیٖ بِـٱللّٰـهِ ٱلْـاَكْـبَـرِ رَبِّ ٱݪــسَّـمـٰاوٰاتِ ٱلْـقـٰائِـمـٰاتِ بِـلَا عَـمَـدٍ وَ بِـٱݪّــَذیٖ خَـلَـقَـهـٰا فـیٖ یَـوْمَـیْـنِ به‌نام خداوند بخشنده‏ی مهربان، جانم را پناه می‏دهم به خدای بزرگ، پروردگار آسمان‌های بدون ستون برافراشته شده، و به آنکه آن‌ها را در دو روز آفرید 🛑 وَ قَـضـیٰ فـیٖ كُـلِّ سَـمـٰاءٍ اَمْـرَهـٰا وَ خَـلَـقَ ٱلْـاَرْضَ فـیٖ یَـوْمَـیْـنِ و در هر آسمان امرش را جاری ساخت، و زمین را در دو روز آفرید 💮 وَ قَـدَّرَ فـیٖـهـٰا اَقْـوٰاتَـهـٰا و در آن روزی‌ها را مقدر کرده 🛑 وَ جَـعَـلَ فـیٖـهـٰا جِـبـٰالًا اَوْتـٰاداً و در آن کوه‏های محکم بنیان نهاد 💮 وَ جَـعَـلَـهـٰا فِـجـٰاجـاً سُـبُـلًا و در آن‌ها شکافها و راه‏هایی مقرر کرد 🛑 وَ اَنْـشَـأَ ٱݪــسَّـحـٰابَ ٱݪــثِّـقـٰالَ وَ سَـخَّـرَهُ و ابر را آفریده و مسخّر خود نمود 💮 وَ اَجْـرَۍ ٱلْـفُـلْـکَ و کشتی‌ها را به حرکت درآورد 🛑 وَ سَـخَّـرَ ٱلْـبَـحْـرَ و دریا را مسخر خود کرد 💮 وَ جَـعَـلَ فِـۍ ٱلْـاَرْضِ رَوٰاسـیَٖ وَ اَنْـهـٰاراً و در زمین کوه‏های استوار و نهرها جاری ساخت 🛑 مِـنْ شَـرِّ مـٰا یَـكُـونُ فِـۍٱݪــلَّـیْـلِ وَ ٱݪــنَّــهـٰارِ خود را پناه می‏دهم از شر آنچه در شب و روز می‏باشد 💮 وَ تَـعْـقِـدُ عَـلَـیْـهِ ٱلْـقُـلُـوبُ وَ تَـرٰاهُ ٱلْـعُـیُـونُ مِـنَ ٱلْـجِـنِّ وَ ٱلْـاِنْـسِ و قلب‌ها بر آن گره خورده و چشم‌های جن و انس آن را می‏بیند ✨ كَـفـٰانَـٱ ٱللّٰـهُ ✨ كَـفـٰانَـٱ ٱللّٰـهُ ✨ كَـفـٰانَـٱ ٱللّٰـهُ 🛑 لٰا اِلـٰهَ اِلَّٱ ٱللّٰـهُ مُـحَـمَّـدٌ رَسُـولُ ٱللّٰـهِ صَـلَّــۍٱللّٰـهُ عَـلَـیْـهِ وَ آلِـهِ ٱݪــطّـٰاهِـریٖـنَ وَ سَـلَّـمَ تَـسْـلـیٖـماً خدا ما را کافی است خدا ما را کافی است خدا ما را کافی است معبودی جز او نیست، محمد پیامبر خداست، و درود و سلام خدا بر او و بر خاندان پاکش باد. 𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐𖣐
هدایت شده از شهدا ی جاویدالااثر
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸ه خداخالق عشقه🌸 محمدگل عشقه🌸 علی مظهرعشقه🌸 زهرا وجودعشقه🌸 حسن نمادعشقه🌸 حسین سالارعشقه🌸 عباس ساقی عشقه🌸 زینب شاهد عشقه🌸 سجاد راوی عشقه🌸 باقر عالم عشقه🌸 صادق احیای عشقه🌸 کاظم صابرعشقه🌸 رضا ضامن عشقه🌸 تقی جمال عشقه🌸 نقی پاکی عشقه🌸 حسن بقای عشقه🌸 اینم دعای عشقه🌸 اللهم عجل لولیک الفرج🌸 🍃🌸برای شادی و ظهور حضرت مهدی(عج) صلوات🌸🍃 🌸🍃کپی کن تاهمه برای شادی وظهورش صلوات بفرستن🌸🍃
✨إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي ✨بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ ﴿۹۶﴾ ✨در حقيقت نخستين خانه‏ اى كه براى عبادت ✨مردم نهاده شده همان است كه ✨در مكه است و مبارك و براى ✨جهانيان مايه هدايت است (۹۶) ✨فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ ✨وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ ✨حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا ✨وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ ﴿۹۷﴾ ✨در آن نشانه‏ هايى روشن است ✨از جمله مقام ابراهيم است و هر كه ✨در آن درآيد در امان است و براى خدا ✨حج آن خانه بر عهده مردم است ✨البته بر كسى كه بتواند به سوى آن ✨راه يابد و هر كه كفر ورزد يقينا ✨خداوند از جهانيان بى ‏نياز است (۹۷) 📚سوره مبارکه آل‌ عمران ✍آيات ۹۶تا ۹۷