eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
8.4هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅آیت‌الله‌ حاج‌آقا مرتضی تهرانی: این دو یادگاری را از من داشته باشید https://eitaa.com/joinchat/4182900766Cf3f70247c9 گروه مذهبی وصال سید الشهدا (ع ) https://eitaa.com/joinchat/795148319C3ca4f99a50 گروه حافظان انقلاب اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╮ ┄═﷽═┄ .☀️ تنفس‌صبح 📖 چهاردهمین (۱۴) صفحه نورانی  قرآن کریم .️ 🔷🔹 ️✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃  💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیه‌ام‌البنیین(سلام‌الله‌علیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم. ⏯️  سوره‌‌ مبارکه البقره  ✨✨ ‌🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═
6_1152921504624977641.mp3
989.9K
╭═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╮ ┄═﷽═┄ .☀️ تنفس‌صبح 📖 چهاردهمین (۱۴) صفحه نورانی  قرآن کریم .️ 🔷🔹 ️✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃  💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیه‌ام‌البنیین(سلام‌الله‌علیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم. ⏯️  سوره‌‌ مبارکه البقره  ✨✨ ‌🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═
(🌸)اللّهُمَّ 💞(🌸)صَلِّ 💞💞(🌸)عَلَی 💞💞💞(🌸)مُحَمَّدٍ 💞💞💞💞(🌸)وَ آلِ 💞💞💞💞💞(🌸) مُحَمَّدٍ 💞💞💞💞(🌸)وَ عَجِّلْ 💞💞💞(🌸)فَرَجَهُمْ 💞💞(🌸)وَ اَهْلِکْ 💞(🌸)اَعْدَائَهُمْ (🌸)اَجْمَعِین
15.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌳🌹 آغاز روزمان را مزین و منور میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن کریم..🌹🌳🌹 ۱۵-🌹اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن 🥀🤲 🌹خدايا قرار بده ما را از نمازگزاران به وسیله قرآن 🥀🤲 🌹-خدایا وجود ما را سرشار از فضایل و معارف قرآنی قرار بده 🥀🤲 الهی امین🤲🤲 استاد شحات_محمد_انور استاد جواد_فروغی 📆به ترتیب 1369 و 1370 🕌به ترتیب حسینیه ارشاد و بیت رهبری ✅تلاوت آقای فروغی در حضور خود استاد شحات انجام شده‌است. استاد ابوالعینین شعیشع و استاد سید متولی عبدالعال هم در این محفل حضور دارند.✅
⚘️🥀⚘️ ﷽ ⚘️🥀⚘️ 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️ 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️ 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️ 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️ 💐 (فرازی از دعای چهارم صحیفه سجادیه) 💞مــ♡ـــولای مــن لطفت را برای اصحاب پیامبرت به خاطر آنچه که برای تو و در راه تو از دست دادند، از نظر دور مدار؛ برای این‌که در راه تو از شهر و دیار و قوم خود هجرت کردند و از فراخی معاش، به تنگی و سختی دچار شدند و افراد زیادی که برای بزرگداشت دینت ستم‌ها تحمل کردند، پاداش عنایت کن. 🍁ای برآورنده حاجتها🍁 🥀⚘️التماس دعای خیرشما⚘️🥀 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️ 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️ 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️ 🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️🥀⚘️
⚘️🍃⚘️ ﷽ ⚘️🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ 🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ 🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️🍃⚘️ 🍃⚘️🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️ 🌲🌲 در برابر انتقادات اگر نادرست 🌲🌲 بود بی اعتنا باشید ، اگر 🌲🌲 غیر منصفانه بود عصبانی نشوید 🌲🌲 اگر از روی نادانی بود لبخند بزنید 🌲🌲 امّا اگر عادلانه بود از آن درس بگیرید 🍇❹❷توجیه غلط درانجام برخی گناهان🍇 7_⛔ رباخواری! ⚘️🍃⚘️ برو همه میخورند! 8_⛔ دیدن برنامه های مبتذل! ⚘️🍃⚘️آدم یه چیزی یادمیگیره! 🍃⚘️🍃روزقیامت کدام دلیل رادارید؟ 9_⛔ تهمت! ⚘️🍃⚘️تنهامن نمیگم همه میگویند! 10_⛔ مال حرام! ⚘️🍃⚘️پیش 3 میلیارد دلارچیزی نیست! 11_⛔ مجلس حرام! ⚘️🍃⚘️ یک شب هزارشب نمیشه! 🌳روز قیامت کدام دلیل را دارید؟🌳 ⚘️🍃التماس دعای خیر شما🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️ 🍃⚘️🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️🍃⚘️ 🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ 🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ ⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی تک ورها 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 به خط دب حردان اشاره کرد و گفت:«یادت هست اول جنگ با اسلحه «ام - یک" و "ام - دو"اومدیم این جا؟ یادت هست با چه زحمتی خاکریز زدیم و کیسه گذاشتیم و سنگر درست کردیم؟» زنده شدن خاطرات اول جنگ، شیرینی خاصی برام داشت به تأیید حرفش سرم را تکان دادم. «یادت هست همون وقتها پشت این خط آب ول کردیم؟» گفتم: «آره یادم هست.» «هنوز هم همون آبها مونده که الان نیزار درست شده.» گفتم:«حالا قضیه ی گریه ی شما چیه؟» گفت:«می دونی سید،ناراحتیم از اینه که چرا ما باید بعد از دو سال همون جای قدیم باشیم؟ ما الان باید خیلی جلوتر از این می بودیم غصه داره که این همه از خاک ما دست دشمن مونده.» به حال و هوای او، مثل همیشه غبطه می خوردم این همه غیرت برای دفاع از دین و میهن، واقعاً عجیب بود.بلند شد ایستاد. سینه خیز تا لب خاکریز رفت کمی آن طرف را نگاه کرد و برگشت پایین،حالش خیلی گرفته بود.این را از حالت چهره اش می خواندم یکدفعه با صدای گریه آلودش گفت:«برو بچه ها رو جمع کن.» نگاهم بزرگ شد با حیرت گفتم:«بچه ها رو ؟ برای چی جمع کنم؟!» «یک دعای توسلی بخونیم» «حواست کجاست حاجی؟» انگارتازه به خودش آمد،چپ و راستش را نگاهی کرد و زود گفت:«ها؟برای چی؟»«ناسلامتی این جا خط مقدمه، یادت رفته که با خاکریز دشمن صدمتر بیشتر فاصله نداریم؟ این جا که نمی شه دیگه بچه ها رو جمع کنیم.» کف دستش را گذاشت رو پیشانی اش، چشمهایش را بست و گفت:«حواس منو ببین! اصلا یادم نبود کجاییم.» 🌑🌕⚫️ 🌕🌑🌕⚫️🌕🌑 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❤️@hafzi_1❤️ شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫