برایتان اینگونه #آرزو میکنم: آن زمان که در #محشر، خدا بگوید چه داشتی؟
حسین سربلند کندوبگوید حساب شد! مهمان من است
اللهم ارزقنی #شفاعة_الحسین یوم الورود
#چند_خاطره
🔸چند روایت کوتاه از زندگی شهید محمود مظاهری
🌼 #مبارز_شجاع|یکی از آشناها که اتفاقاً از مأمورین رژیم شاه بود، اومد خونهمون. محمود رو صدا زدم و بهش گفتم: این آقا مأمور رژیمه؛ مراقبِ حرفزدنت باش... بیاعتنا به حرفام رفت پیششون. بابام پرسید: محمود کجا بودی؟ گفت: رفتم تظاهرات! تیراندازی شد؛ منم فرار کردم. مأمور رژیم گفت: اومدم بگم خیال نکنی من یه مأمورم و اگه دستگیر شدی کاری برات انجام میدم، نه! اصلا از این صحبتها نیست. محمود هم رو به رویش ایستاد و با شجاعت گفت: ما هدفمون بالاتر از این حرفاست؛ خدا با ماست و دلمون نمیخواد آدمایی مثل شما کمکمون کنید.
🌼 #آرزو|داشتم قرآن میخوندم، که چشمم خورد به برگهی لای قرآن. محمود روی برگه نوشته بود: دوست دارم شهید بشم و در رکاب امام زمان (عج) باشم... بالاخره هم به آرزوش رسید...
🌼 #مثل_حُر|مادرم میگفت: میترسم! دشمن به مردم رحم نمیکنه. محمود خندید و گفت: اگه ما کردستان نریم بخاطر خطرناک بودنش، یه جوون دیگه میره؛ اون جوون مادر نداره تا براش دلتنگ بشه؟ مادرم اشکاش رو پاک کرد. محمود ادامه داد: خودت دوست داشتی مثل مادرِ حُر جوونت رو بفرستی جبهه، مگه یادت رفته؟ محمود با صحبتهاش همهمون رو راضی کرد و رفت جبهه...
🌼 #مکاشفه|سر مزار محمود گریه میکردم، که یهو خانومی اومد و بهم گفت: چرا گریه میکنی؟ منم شهید دادم. مگه پسرت رو از ته دل نفرستادی؟ هر چه گشتم دیگه ندیدمش. حتی دخترم که کنارم بود، هم میگفت: اون خانوم رو ندیده...
📚 منبع: نویدشاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران"
#شهــــــدآء
✨*⃝💛
[🌼] @hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫