#روضهخوانی_با_ریش_تراشیده_و_کروات!
🌷از اوایل کودکی تا نوجوانی و جوانى، همیشه در هیأت و مسجد حضور مییافت و علاقهی خاصی هم به اهل بیت داشت؛ خودش هم گهگاهی مداحی میکرد. از وقتی که با هم ازدواج کردیم، دائم منبر میرفت و در حین منبر، مداحی نیز داشت؛ اما خود من به جز دو یا سه بار بیشتر پای روضهی او نبودهام؛ اما خبر دارم که روضههای سوزناکی میخوانده به خصوص دربارهی حضرت علی اکبر امام حسین(ع) روضههایی میخوانده که من هنوز هم در هیچ جا مانند آن روضه را نشنیدهام.
🌷زمانی بود که متواری بودیم، منزلی در مشهد گرفته بودیم که یک اتاق داشت. به خاطر دارم که صاحبخانه، مجلس روضهخوانی داشت و دو تا از مداحهای مجلس نیامده بودند؛ شهید اندرزگو گفت: حالا که روضهخوانتان نیامده، خود من برای شما روضه میخوانم. در آن زمان به علت اینکه در حال فرار بودیم «سید» تغییر قیافه داده بود، ریشهایش را از ته تراشیده بود و کراوات هم زده بود!!
🌷در آن مجلس روضه با همان شکل و قیافه، شروع کرد به مداحی و خانم صاحبخانه باور نمیکرد که آدمی با این وضع و حال، اینقدر خوب بتواند مداحی کند. روضهی آن روز روضهی حضرت علی اکبر (ع) بود، همانطور که گفتم تا به حال آن نحوه روضه را نشنیده بودم. جالب این که خودش هم در حین روضه خواندن مثل باران بهاری اشک می ریخت....
🌹خاطره اى به ياد مبارز خستگیناپذیر شهید سیدعلی اندرزگو
راوی: همسر گرامی شهید
📚 ماهنامه خیمه - آبان ۱۳۸۲
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات