eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
8.1هزار ویدیو
245 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷« » در تاریخ 1 دی سال 1345 در روستای شیخ حسن از توابع شهرستان نظرآباد دیده به جهان گشود و با رسیدن به سن هفت سالگی، شروع به تحصیل کرد و با تلاش فراوان مقطع ابتدایی و راهنمایی را به پایان رساند. ازآنجاکه وی همچون دیگر اولاد ذکور روستایی و و بود، به یاری پدر شتافت و شغل او یعنی رانندگی را به نحوی عالی فراگرفت و احساس کرد که غبار خستگی بر چهره پدر نشسته است لذا تصمیم گرفت از این راه عصای دست او شود تا مساعدتی برای امرار معاش خود و خانواده باشد. آن ایام که روزهای پر جنگ و جوش نوجوانی محسن بود، مصادف با آغاز جنگ تحمیلی شد. با اینکه سن کمی داشت اما نوای قلبش حکایت از این داشت که و دفاع از انقلاب نوپای اسلامی بسی مهم‌تر و خطیرتر است. وی اولین بسیجی نوجوان روستا بود و شخصیت جذابش موجب شده بود هم‌سالانش نیز شوند. محسن، دوستان هم سن خود مانند شهیدان کرمعلی و ابوالفتح آزاد فلاح و علی‌اصغر بذرپاچ را به بسیج کرد. این نوجوان دلاور پس از مدتی آموزش، راهی جبهه‌های جنوب ایران شد و در منطقه خونین خوزستان به نبرد با دشمن بعثی پرداخت. فصل رویش لاله‌ها، میعادگاه پرپر شدن این شقایق سراپا عشق شد و در تاریخ 22 فروردین سال 1362در منطقه فکه پیکر خود را نثار خداوند کرد و شد و پس از 10 سال، پیکرش روستا را عطرآگین کرد و در جوار سایر هم‌رزمانش شهیدش جای گرفت.🌷 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار🌷
” 🌷 فرزند علی‌‌اصغر در بیست‌ودومین روز از یازدهمین ماه سال ‌هزاروسیصدوسی‌وپنج در شهرستان شاهرود، در خانواده‌ای متوسط، و به دنیا آمد. در دامن پاک مادر و آغوش گرم پدر آرام‌‌آرام بالید و قد کشید و تا کلاس ششم ابتدایی را در شهرستان شاهرود درس خواند. بعد از آن با وجود سن‌‌وسال کمی که داشت به دنبال کار و کسب معاش رفت. دوران پرشور و نشاط نوجوانی و جوانی را سپری کرد و سال ‌هزاروسیصدوپنجاه‌وچهار به خدمت سربازی رفت. سال‌های اوج‌گیری انقلاب اسلامی فرارسید و او نیز مانند بسیاری از جوانان میهنش در همراه مردم شهرش شرکت می‌کرد و ندای آزادگی سر می‌داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ‌هزاروسیصدوپنجاه‌وهشت با دختری از سلالۀ سادات از شهرستان دامغان ازدواج کرد. حسین حالا برای خودش کسب‌‌وکاری راه انداخته بود و امورات خانواده‌اش را از طریق یک مغازۀ خواربارفروشی می‌گذراند. او ذاتاً فردی و در عین حال قانع و راضی بود. به ‌_وقت اهمیت می‌داد. بسیار و بود. با شروع جنگ تحمیلی و یورش ددمنشانه دشمنان به وطن عزیزتر از جانش درنگ را جایز ندانست و با وجود داشتن همسر و یک فرزند سه‌‌ماهه به صفوف دلاورمردان غیور میهنش پیوست و در دوازدهمین روز از آبان سال ‌هزاروسیصدوپنجاه‌ونه در منطقه کرخه نور براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای شاهرود دفن شد.🌷 “ ” اگه عاشق شهدایی کانال شهداء رو به دوستانتان معرفی کنید