#روایت_عشق^'💜'^
🌿ࢪاھ ڪࢪبݪا ڪھ باز شـد بࢪمیگࢪدم!
⚘مادرش تعریف میکرد: چهار ساله بود...
مریضی سختی گرفت... پزشکان جوابش کردند...
گفتند: این بچه زنده نمیماند!
پدرش او را نذر آقا اباالفضــل(ع) کرد.
به نیت آقا به فقرا غذا میداد.
تا اینکه به طرز معجزهآسایی این فرزند شفا یافت!
⚘هرچه بزرگتر میشد ارادت قلبی این پسر به قمࢪبنےهاشــم بیشتر میشد...
تاریخ تولد شناسنامه را تغییر داد و به جبهه رفت! در جبهه آنقدر شجاعت از خود نشان داد که مسئول دسته گروهان اباالفضــل(ع) از لشگر امام حســین(ع) شد...
خوشحال بود که به عاشقان اربابش خدمت میکند...
⚘علیرضا کریمی شانزده سال بیشتر نداشت.
آخرین باری که به جبهه میرفت گفت: راه #کربلا که باز شد برمیگردم!
شانزده سال بعد پیکرش بازگشت. همان روزی که اولین کاروان بهطور رسمی به سوی کربلا میرفت!!!
⚘آمده بود به خواب مسئول تفحص، گفته بود: زمانش رسیده که من برگردم!!!
محل حضور پیکرش را گفته بود!! عجیب بود...
📚کتاب دست ساختههای فاطمه
#شهید_علیرضا_کریمی♥️🕊
🌺خداست که به وقت برکت میده🌺
آن روز، به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم. حالت عجیبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره میخواند مثل این که خدا را میبیند؛ ذکرها را دقیق و شمرده ادا میکرد.بعدها در مورد نحوهی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت:«اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع میخونیم و فکر میکنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون میره اونی که به وقتها برکت میده، فقط خود خداست.»
#شهید_علیرضا_کریمی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
وقت خداحافظی
مادر ازش پرسید:
علیرضا کی برمیگردی؟
گفت: وقتی راه کربلا باز شد..!
پیکر علیرضای ۱۶ساله، ۱۶ سال بعد
مصاف با اعزام اولین کاروان به کربلا
در فکهی شمالی پیدا شد ...
#مسافر_کربلا
#شهید_علیرضا_کریمی
#اربعین_نایب_الشهدا_باشیم
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫