یک بار با محسن سوار ماشین بودیم. گرم حرف بودیم که یک توپ بادی افتاد جلویمان. نتوانستم بکشم کنار. رفت زیر ماشین و ترکید. محسن گفت: بزن کنار! پیاده شد رفت سمت بچه ای که سر کوچه دمغ شده بود. دست کشید روی سرش و گفت: ناراحت نشو! برو با دوستات یه بازی دیگه بکن تا من برات توپ بخرم. جلوی یک مغازه ترمز کردم. دو تا توپ بادی خرید؛ مثل همان توپی که ترکیده بود. خوشحال بود که در این دوره و زمانه هنوز بچه هایی پیدا می شوند که دست از موبایل و بازی کامپیوتری بکشند و بیایند در کوچه خودشان را سرگرم کنند.
#شهید_محسن_حججی
@kooche_shohadaaوصیتنامه_شهید_محسن_حججی_به_فرزندش.mp3
زمان:
حجم:
8.04M
🌀حتما گوش دهید فوق العاده زیبا
🌹پادکست #اختصاصی #شهید_محسن_حججی(وصیت به فرزندش)🌹
┄❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
●موقع پرو لباس مجلسی بهم گفت:«هنوزنامحرمیم.تابپسندی برمیگردم» رفت با سینی آب هویج بستی برگشت.برای همه خریده بود جز خودش!گفت میل ندارم.
●وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لوداد که روزه گرفته است.ازش پرسیدم حالا چرا امروز؟!گفت میخواستم گره ای تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم.
✍️راوی: همسرشهیدمحسن حججی
📎پ ن: فرازی از وصیت نامہ #شهید_حججی
نمیدانم چہ شد ڪہ سرنوشت مرا بہ این راه پُرعشق رساند
بدون شڪ ،
شیر حلال مادرم ...
لقمہ حلال پدرم ...
و انتخاب همسرم ...
در آن اثر داشتہ
#شهید_محسن_حججی
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
●موقع پرو لباس مجلسی بهم گفت:«هنوزنامحرمیم.تابپسندی برمیگردم» رفت با سینی آب هویج بستی برگشت.برای همه خریده بود جز خودش!گفت میل ندارم.
●وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لوداد که روزه گرفته است.ازش پرسیدم حالا چرا امروز؟!گفت میخواستم گره ای تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم.
✍️راوی: همسرشهیدمحسن حججی
📎پ ن: فرازی از وصیت نامہ #شهید_حججی
نمیدانم چہ شد ڪہ سرنوشت مرا بہ این راه پُرعشق رساند
بدون شڪ ،
شیر حلال مادرم ...
لقمہ حلال پدرم ...
و انتخاب همسرم ...
در آن اثر داشتہ
#شهید_محسن_حججی
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شهیدحججی میـگفت:
یه وقتـایی دلکندناز
یه سری چیـزای "خـوب"
باعـثمیشه...
چیـزای بهتری
بدسـتبیاریم...
بـرای رسیـدن به
مهدی زهـرا"عج"
ازچـی دلکندیم؟!
#شهید_محسن_حججی
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
#شهید_محسن_حججی بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یڪ بسته ڪتاب هدیه داد ڪه یڪی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها ڪتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد.
✨ابراهیم الگوی محسن بود. شهید محسن حججی خالصانه و بدون_سر_و_صدا برای خدا زحمت ڪشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
📚 برگرفته از ڪتاب حجت خدا. داستان هایی از زندگی
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
🛑 50 کیلوتر از نجف آباد می رفت، حسینیه و دوباره شب بر می گشت، چرا که قدر و ارزش خادمی برای ابا عبدالله را به راستی، درک کرده بود.
🔺محسن گفته بود: مرا پشت حسینیه بزارید، تا در آنجا خدمت کنم، چرا که نمیخواهم دیده شوم و هر چه کار سخت هم هست، به من بدهید.
#شهید_محسن_حججی
#رفیق_شهیدم
درسےازشهدا 💌
👌🏼بندهی خدا بودن
🍃همیشهبرایخدابندهباشید!
کهاگراینچنینشدبدانیدعاقبتهمهےِشمابهخیرختممےشود.
#شهید_محسن_حججی🌷
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
درسےازشهدا 💌
👌🏼بندهی خدا بودن
🍃همیشهبرایخدابندهباشید!
کهاگراینچنینشدبدانیدعاقبتهمهےِشمابهخیرختممےشود.
#شهید_محسن_حججی🌷
•🕊•
عمریست شب و روزم را به عشق
شهادت گذرانده ام و همیشه اعتقادم
این بوده و هست که با شهادت به
بالاترین درجه بندگی میرسم.🌱
خیلی تلاش کردم که خودم را به
این مقام برسانم، اما نمیدانم که
چقدر توانسته ام موفق باشم. 🌿چشم
امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت
است و بس.✨
امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم
قبول کنند و به این بنده بد پرخطا
نظری از سر رحمت بنمایند که اگر
این چنین شد؛ الحمدالله رب العابدین🌷
اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر
سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را
جز کریمی و رحیمی خدا ندانید.🌷 اوست
که رو سیاهی، چون مرا هم میبخشد و
مرا یاری میکند...✨
📝برشی از #وصیت_نامه
🌷 #شهید_محسن_حججی
❤️🔥⃟⃟⃟⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟⃟⃟⃟🚀@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شروط خادمی محسن :
منو پشت هیئت بگذارید که در دید نباشم،
هرچی کار سخت هست به من بدید..
محسن نمیخواست بین۸۰۰نفر در هيئت
ديده شود خداهمگفت :حالا که نمیخوای
دیده بشی، به کل عالم نشونت میدم..!
#شهید_محسن_حججی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❤️🔥⃟⃟⃟⃟⃟⃟ ⃟⃟⃟⃟⃟⃟🚀@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌لحظات وداع با شهید مدافع حرم محسن حججی
🔸یک ساعت پیش از اعزام محسن، مادرم با من تماس گرفت و گفت: «محسن دارد به سوریه میرود.»
🔹همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم تا با محسن خداحافظی کنم.
▪️ما بسیار گریه و زاری میکردیم؛ اما محسن واقعاً صبور بود و عاشقانه بهسوی شهادت رفت.
راوی: خواهر شهید
#شهید_محسن_حججی
#سالروز_شهادت
#مدافع_حرم
[🌼] @hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫