🍃🌸
✍ #پيامبر اکرم (ص) فرمودند:
✅هرگاه #خدا بر امتي غضب كند و عذاب بر آنها نفرستد، آنها را به چند بلا مبتلا مي كند:
⇦ «ارزاني را از آنها گرفته»
⇦ «و عمرهايشان را كوتاه»
⇦ «و بازارگانانشان را بي سود»
⇦ «درختهايشان را بۍثمر»
⇦ «نهرها را بي آب»
⇦ «بارانها را بي موقع»
⇦ «و انساني بداخلاق را بر آنها
حاکم مي كند.»
📚خصال صدوق، ج ۲، ص ۴۱
❤️
⚜️غوطه ور شدن در شهوات؛نتیجه رویگردانی از نماز و یادخدا
چرا خداوند از میان تمام عبادات روی #نماز تأکید فرموده است؟
🍂نماز مانع اصلی از #گناهان است و و قتی این مانع برداشته شود و سد شکسته گردد،گمراهی و غوطه ورشدن در شهوات نتیجه قطعی است.
🍃یعنی همانطور که پیامبران ارتقا مقام خود را از یاد #خدا شروع کردند و با یاد خدا به خاک می افتادند و سجده
می کردند این گروه نیز سقوط و انحرافشان از فراموش کردن یاد خدا شروع می شود.
📘تفسیر نمونه،ج13،ص102
💚
هدایت شده از برادر شهیدم ابوالفضل 🌹🌹
•♥️🍃•
عاشق #خدا شدن سخت نيست،
مقدمهے آندشواراست...
مقدمهے عشقبهخدا،
دلبريدنازدنياوديگراناست...
مقدمهے عشقبه خدا،
گذشتنازخودوسپردنامور به اوست...🍃
#استادپناهیان
سلامتیامامزمان #صلوات🌹
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
#یاصاحبالزمان
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
🌷سه بار برایش
درجــه تشویقی آمــد، نگرفت.
تهِ دلش این بود که کار برای #خدا این حرف ها را ندارد
🌷بـی هیچ ادعایـی میگفت:
اگــر برای همهٔ بچه های لشکــر ، تشویقی آمد،
چشــم؛ من هم میگیرم...!
سردار بی ادعا #شهیدمحمودرادمهر 🌹
شهادت ۱۳۹۵ خانطومان ، سوریه
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
وقتی #محمدرضا از #جبهه می اومد
و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم .
میدیدم نماز #شب میخونه و حال عجیبی داره
یه جوری شرمنده #خداست و زاری میکنه که انگار بزرگترین #گناه رو در طول روز انجام داده
یه روز #صبح ازش پرسیدم :
چرا انقدر #استغفار میکنی
از کدام #گناه می نالی
جواب داد :
همین که این همه #خدا بهمون #نعمت داده و ما نمی تونیم #شکرش رو به جا بیاریم بسیار جای #شرمندگی داره...
راوی: #خواهر_شهید
#محمد_رضا_تورجی_زاده
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از برادر شهیدم ابوالفضل 🌹🌹
🌹#وصیت_شهید_مدافع_حرم:"من از هرکسی که به #ولایت_امام_خامنه_ای بدبین باشد برای همیشه #دلگیرم"
🌷#فرزند_شهید_محمدرضا_علیخانی از مدافعان حرم حضرت زینب سلام الله علیها ، دلنوشته ای را در مراسم تشییع پدر در جمع مردم شهید پرور باغملک قرائت کرد.
پاسدار شهید محمدرضا علیخانی سی و چهارمین شهید مدافع حرم خوزستانی در نبرد با تکفیریهای #داعش در سوریه به شهادت رسید ،
در زیر #دلنوشته_جانسوز دختر شهید علیخانی را می خوانید که در مراسم تشییع پدر قرائت شد.
از میان #مؤمنان مردانی اند که به آنچه با #خدا عهد بستند #صادقانه وفا کردند برخى از آنان به #شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند (#سوره_احزاب_آیه_۲۳)
#شهید_عزیزمان… مردان غیور و دلیر نریمیسا …#شهیدان_خسروی و #علیخانی و #براتی… #خدارحمی و #نوروزی و #کمایی…
#برخیزید… بابای دلاورم آمد …مردی از تبار #سلحشوران_کربلایی به مهمانی تان آمده است … به میزبانی #عباس_زینب بیایید …
به میزبانی لاله ی سرخ زمینی بیایید… #بوی_غربت و #اسارت_زینب میدهد… بوی #سه_ساله_ی_حسین میدهد
زنان ایل مان #مویه کنید، مردان ایل مان #ناله سردهید، فریاد برآرید
بابای خوبم ، بابای رشیدم ، بابای دلاورم ، #عباس_زینب شد…
اشک و بغض و غمم ترکیده، امانم را بریده ، مانده ام چه بگویم
ازدلاوری هایت در دوران هشت سال #دفاع_مقدس بگویم ، ازدلیری هایت در #فکه، #طلاییه، #شلمچه، #فاو و #کردستان بگویم
یا از شجاعتت در دفاع از حرم حضرت زینب بگویم ، یا از بغض ترکیده ات برای شهدای #دست_بسته_ی_غواص بگویم
بابای خوب و مهربانم ، شهید شاهدم شهد شیرین #شهادتت_گوارای_وجودت …
#سلام بر لباس های #خاکی جبهه هایت ، سلام بر لباس #سبزقامت رشیدت ، سلام بر بسیجیان بصیرت ، #سلام_خدا و #ملائکه بر #شهادتت
بابای مهربانم ، #مرد_جنگ و #جهادم
” می گویند شهدا اسراری دارند … می گویند شهدا را نمیتوان فهمید.. می گویند شهدا فرزندان #ولی_اند….”
” میدانم گمشده ای داشتی … میدانم از #کربلای_ایران_شلمچه تا #کربلای_دمشق حرم بانوی کربلا دنبالش بودی …”
وقتی خبردار شدی #روزنه_ای برای شهادت بازشده #بیقراری کردی ، با خود گفتی این بار از قافله جا نخواهم ماند ، با خود گفتی من #سرباز_امام_خمینی (ره) و #امام_خامنه_ای هستم…
میدانم دمشق را کربلایی تر کرده ای…
شهید شیرمرد شهرم ، روزهای زیادی با خود می گفتی اگر دیر آمدم مجروح بودم ، اسیر قبض و بسط روح بودم و باز زمزمه می کردی رفیقانم #دعا کردند و رفتند، مرا زخمی رها کردند و رفتند، بیا باز امشب این در بکوبیم ، بیا این بار محکم تر بکوبیم …
بابای خوبم ، دلت در سینه قفلی بود محکم ، کلیدش در دریاچه ی غم …
و چنان گفتی که شهدا دعایت را شنیده اند و به #استجابت رساندند ، ناله ات را شنیده اند و در #باغ_شهادت را گشوده اند
#باباجان ، #بابای_دلیرم ، #بابای_مهربانم، "#شهادتت_مبارک ”
اما یک جمله از وصیت نامه ی پدرم قبل از رفتن به سمت #حرم_ناموس_حسین (ع) را خوب گوش کنید "من به هر کسی که به ولایت امام خامنه ای #بدبین باشد برای همیشه #دلگیرم”🌷
🍃#والسلام
❤️#کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
💥بسیار جالب خواندن این خاطره رو از دست ندید💥
⭕️شـهـیـدی که وســوسـه ی شـیــطـان را عـمــلـی نڪـرد و #صـدای تـسـبـیـحـات ڪــوه و گـیــاهــان را شـنـیـد...⭕️
#شـهـیـد_احـمـدعـلـی_نـیـری
✍نفس عمیقی ڪشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم #دماوند.یڪی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این ڪتری رو آب ڪن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا #رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.
راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیڪ شدم تا #چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به #لـرزیـدن ڪرد نمیدانستم چه کار ڪنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک #گنـاه_بـزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین #دختـر_جـوان ڪه بـرهنـه مشغول شنا ڪردن بودند. من همان جا #خـدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن #شیطان من را وسوسه میڪند ڪه من نگاه کنم هیچ ڪس هم متوجه نمیشود اما #به_خاطر_تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد ڪتری خالی را از آن جا برداشتم و از #جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست ڪردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. #اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:🔸«هرڪس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور ڪه اشک میریختم گفتم از این به بعد #برای_خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن #امتحان_سختی ڪه در ڪنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا #مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تڪرار کردم #صدایی_شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. #از_سنگ_ریزهها_و_تمام_کوهها_و_درختها_صدا_میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم #ناباورانه به اطراف خودم نگاه ڪردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی ڪه از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات #عالم این صدا را میشنیدم!
احمد بعد از آن ڪمی سڪوت ڪرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم #درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی 🔸انسانی که گناه را ترک ڪند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نڪن.»
#خاطره
#فـرار_از_گنـاه
┄
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از برادر شهیدم ابوالفضل 🌹🌹
✍ #وصیت_نامه_شهید_جواد_حقایق_پور
🌷«مدتها در این اندیشه بودم که توفیقى حاصل آید، تا بتوانم وصیتنامه خود را براى شما پدر و مادر و همسرم بازگو نمایم تا بنا بر حدیث روایت شده از #امام_صادق (ع) عمل نمایم.
حضرت میفرمایند: «سزاوار نیست مسلمانى شب بخوابد و وصیتنامهاش #زیر_سرش نباشد.»
مادر جان! سعى کن اگر خداوند لطفى به من حقیر کرد و قبولم نمود که در راهش جان دهم، چون زینب (س) #صبور و #بردبار بوده و اقتدا به زینب (س) و زهرا (س) کنى.
هر وقت یاد من افتادى، به یاد مظلومیت حسین (ع) و یارانش باش که در صحراى کربلا چگونه جان دادند و هرگز تن به #خوارى و #ذلت ندادند.
#مادر_عزیز! به یاد آور که حسین (ع) على اصغرش را داد. برادرش را داد و پیرمرد ۹۰ سالهاش را داد؛ با این همه زینب (س) ایستادگى کرد و در مجلس یزید سخنرانى نمود و دشمن زبون را با سخنرانیاش به #لرزه درآورد.
مادر باید بسوزى و بسازى و با سوختنهاست که انسان آبدیده و محکم میشود.
#پدر_جان! شما براى فرزندانت بسیار فداکارى کردی و ما «خودم را میگویم» نتوانستیم دین خود را نسبت به شما ادا کنیم؛ از شما میخواهم #حلالم کنى و اگر از من بدى و سستى دیدى عفوم نمایی.
پدرم! کلیه زندگیام را در اختیار شما قرار میدهم. موقعى که از دنیا رفتم شما وکیل هستید تا از بچههایم پرستارى نمایید و آنان را #خوب و #مومن بار بیاورید.
سخنى با مردم و فامیل؛ اى مردم! نگویید که من به خاطر بعضى چیزها به #جبهه رفتهام؛ خیر فقط و فقط به خاطر #خدا و گسترش انقلاب اسلامى بوده که وظیفهاى بر گردن همگى ماست.
بعضیها میگویند، بگذار هر وقت واجب عینى شد، خواهیم رفت. اگر بخواهیم اینطور فکر کنیم تا به حال همه چیزمان رفته بود. چرا؟ چون اکنون جبهه نیاز به نیرو دارد. به هر جهت این انقلاب براى همگى ما حجت است و #فرداى_قیامت کسى نمیتواند عذر و بهانهاى بیاورد که من پیر بودم و یا بچه داشتم.
ضمنا قدر #بسیج_محل را بدانید و یاریشان کنید. شبها نگهبانى بدهید و اینها کسانى هستند که مظلومند و با کمترین امکانات کارهاى مهمى انجام میدهند.
خدایا! من #شهادت را پذیرفته و قبول کردهام. یعنى آن را درک کرده و فهمیدهام که شهادت چیست و براى چه #شهید میشوم. من در این راه قدم برداشتم و خدا مرا همراهى کرد. به امید پیروزى کامل در تمام جهان.»🌷
❤️#کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
2.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من از تــو مےخواهم
وقت هایـے کہ فراموش میکنم
#خـــدا نگاهم میکند
بـرایم خیلے دعا کنـے رفیق...💔✋🏻'!
#شهیدمصطفےصدرزاده
┄
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
اگهبهگناهۍمبتلاشدۍ
نذارقلبتبهشعادتڪنه!
±عادتبهگناه
اضطرابوترسِازگناهروازقلبتمیگیره
±اونوقتـــ
بهجاۍلذتبردناز #خدا
دیگهازگناهلذتمیبرۍ!
🏷 #شهیدانهزندگۍڪنیم
یهجامیگفتخدارواینجوری
صداکن:یاعُدَّتیعِندَشِدَّتی؛
ایذخیرهیمندرروزِسختی!
#خدا
💠مراقبِ شنیدنت باش!
🔅#امام_جواد_عليه_السلام:
✍️من اَصغی إلی ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ، فَاِن کانَ النّاطِقُ یُؤَدّی عَنِ اللهِ عزّوجلّ فَقَد عَبَدَالله، وَ إن کانَ النّاطِقُ یُؤَدّی عَنِ الشَّیطانِ فَقَد عَبَدَ الشَّیطانَ
🔴هر کس به سخن گوینده ای گوش فرا دارد او را بندگی کرده است. اگر گوینده سخن از #خدا می گوید، او خدا را بندگی کرده و اگر از زبان #شیطان سخن می گوید، شیطان را بندگی نموده است.
📚تحف العقول، ص ۴۵۶