روح و جسمش را چنان دوست داشتم که گویی وجودش ضرورت هستی من بود !

برای‌ آسمان ماه ‌و‌ برای ‌قلبم ‌تو.. 🤍

چقد مامور تو خیابونه

- چقد دختر موباز ِ عقده‌ای تو خیابونه !/=

تو را با یک بوسه تو را با یک بغل انتظار تو را با تمام دوست داشتن‌های مردانه ام به سپیده دم خورشید می‌سپارم... و من تمام آغوشم انتظار می‌شود تا تو بیایی و عطر صدایت را از گرمای تمام تن تو بو بکشم...

دلتنگتون بودم:)

مهم نيست اڪنون زندگۍ ام ،چگونه مۍ گذرد..! عاشق آن خاطراتۍ هستم ڪه ، تصادفۍاز ذهنم عبور مۍ ڪنند و باعث لبخندم مۍ شوند..

بی تــو مهتاب باز شــبی از آن کوچـــه گذشتمــ ، همه تَــن خیره چشم شدم ؛ خیــره بـہ دنبال تــو گشتم . ‌. !

تولدم مبارک:(-♥️

تو حق ِ منی !

-

میان ِ آفتاب های همیشه ، زیبایی ِ تو ، لنگری‌ست .. نگاهت ، شکست ِ ستم‌گری‌ست .. و چشمانت با من گفتند که فردا روز ِ دیگری‌ست ((: - حآمیم -

ای که در من می تپی ، از جان و دل بیرون نرو (: در رهت جان می دهم .. از قلب ِ من چون خون نرو (:

با تمام سال‌های قبل فرق میکرد؛ متفاوت بود برام، وقتی دیشب با کلی درد خوابیده بودم و کسی کنارم نبود، فکرای مختلفی به سراغم اومد،هرجوری بود خوابیدم ؛ صبحِ امروز تقریبا ساعت9صبح گوشیم زنگ خورد،بیدار که شدم ی شماره بود اهمیت ندادم خواستم برگردم بخوابم، ک اصن نتونستم .. یکم که گذشت، در اتاق باز شد؛ کیک و بادکنک دستش بود، مخندید و میگفت: تولد تولد تولدت مبارک! ی حس شادی با غم زیادی به سراغم اومد، خوشحال شدم از اینکه یادش بود و ناراحت شدم از اینکه قراره بره "ممنون ک بیادم بودی، ممنون ک مراقبم بودی و ممنون ک دوسم داری، هیچوقت از یاد نمیری و همچنان منتظرتم پس زود بیا" [ تولدم مبارك .. [ ¹⁴⁰¹.⁹.¹

- بسم ِ او - خب ؛ سلام . برای ِ اولین‌بار میخام تقدیمی بدم ؛ یک یا دوخط شعر ، با توجّه به محتوای ِ کانالتون . لازم به ذکر ِ با خط ِ [ گند ِ خودم ] مینویسم و تقدیمتون میکنم * اگه مایلید فور کنید ؛

میخوام برای اولین بار تقدیمی بدم .. - مداحی یا تیکه ایی از کتاب .. #فور

- تو احوال ِ مرا ناگفته دانی ..

ثارالله اباعبدالله .. نفس دادی ، که ذاکر شم .. ثارالله اباعبدالله همین روزاست که زائرشم (:

-

اینکه دائم میزنن تو سرم که چرا درونگرایی ، با کسی اُنس نمیگیری ، رفت و آمد نداری ، همش گوشه‌گیری می‌کنی ، همیشه تنهایی و .. جِداً یه شکنجست . وا بدین بابا

قشنگه !

-

دیرگاهیست که من در دل ِ این شام سیاه .. پشت ِ این پنجره بیدار و خموش ؛ مانده‌ام چشم به راه ..! - ابتھاج

عادیه انقدر لحظه‌ی غروب و دوس دارم ؟ با تمام ِ دلگیر بودنش ..

هرکه با بغض شبی پرسه زده ، حال ِ مرا میفهمد (:

و عشق خانه‌ایست که آدم‌ها از بهم چسباندن زخم‌هایشان می‌سازند.

همی ‌گذشت و نظر کردمش به گوشه چشم که یک نظر بربایم، مرا ز من بربود! -سعدی

حس میکنم این روزا زیادی به درس چسبیدم !

گفته‌بودند که عاشق بشوی میمیری! اولین تجربه‌ام بود چه میدانستم.. برایِ: 💛 @hagh_00