‼️معیار تشخیص حقالله و حقالناس
حق، از نظر مصداق، در هر موردی اعتبار خاصی است که آثار مخصوص خود را دارد. مثلاً #حقالولایه همان اعتبار ولایت حاکم و پدر و جد است. از این رو، اضافه حق به ولایت اضافه بیانیه است و همین طور است حق التولیه و النظاره و الرهانه.
در این صورت، لفظ حق مشترک لفظی خواهد بود. ظاهراً کسی در آن زمان، با این نظریه موافق نبودهاست.
❗️تذکر دو نکته در اینجا بایسته است.
این تعاریف یا تعریف به اثر است، مانند تعریفی که حق را نوعی سلطنت به حساب میآورد و یا مانند تعریف مرحوم اصفهانی، تعریف به مصداق است.
حق این است که ارائه تعریف صحیحی به جنس و فصل برای حق که امری اعتباری است، غیرممکن است. از این رو، در اینجا به ذکر مقومات و برخی لوازم حق برای تشخیص آن میپردازیم.
♦️مقومات حق عبارتند از:
1⃣سلطنت
2⃣اعتبار
❗️لوازم حق نیز عبارتند از:
1⃣اضافه
2⃣اختصاص.
♦️تعریف حق از نظر اهل سنت:
در کتب متقدمان اهلسنت، تعریفی از حق نیامده است.اما متأخران آنان تعاریفی ارائه دادهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
✔️کندی: حق حکمی است که شارع آن را معیّن کرده است.
✔️استاد محمد الزرقاء: حق اختصاصی است که شارع آن را معیّن و از آن حمایت می کند.
✔️شیخ احمد ابوسنه: حق چیزی است که در شریعت برای انسان یا برای خدای تعالی بر کسی دیگر ثابت شدهاست.
♦️تعریف حق از نظر حقوقدانان
✔️پوفندورف (1696 ـ 1632م):
حق و سلطه یک چیزند با این تفاوت که سلطه صرفاً بر تصرف و استیلای بالفعل دلالت دارد و روشن نمیکند که استیلا از چه راه و چگونه حاصل شدهاست. در حالیکه حق متضمن معنای مشروطیت است و از طریقی قانونی حاصل شده است.
✔️جان استوارت میل (1873 ـ 1806م):
حق همیشه دربردارنده منفعتی برای صاحب حق است و بهتر است در تعریف جان آستین قید شود که انجام و یا ترک عمل باید به نفع صاحب باشد.
✔️رئالیستها:
حق برخلاف آنچه گفتهاند و شنیدهایم هیچ واقعیت عینی ندارد. یک آرمان و بلکه یک پندار با قدرت خیالی بیش نیست.
ادامه دارد....
🔴 کانال حقالناس
@hagholnas