✅دفاع تمام قد "جامعه مدرسین" از آیت الله یزدی:
#مجمع_عمومی_جامعه_مدرسین #حوزه_علمیه_قم در پی نامه آیت الله محمد یزدی به آیت الله العظمی شبیری زنجانی #بیانیه ای صادر کرد که بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
نامه حضرت آیت الله یزدی به مرجع عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (دامت برکاته العالیه) با واکنشهای متفاوت و البته کم سابقه گروههای فکری و سیاسی حوزوی و غیرحوزوی مواجه گردید، نامه ایشان که بصورت سرگشاده انتشار یافت داری سه بخش میباشد:
۱- احترام و ارادت به شخصیت و مقام مرجعیت حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(دامت برکاته) میباشد. مقام علمی و اخلاقی و منش رفتاری معظمله بر حوزویان محترم، شاگردان، مقلدان و ارادتمندان ایشان، پوشیده نیست که همواره مورد تکریم و احترام بزرگان و اعلام حوزههای علمیه بوده و هست.
۲- یادآوری افراد مسألهدار که میتوانند نسبت به جایگاه رفیع مرجعیت و شخصیت حضرت آیت الله العظمی شبیری، خدشه وارد کنند. این نگرانیِ حضرت آیت الله یزدی برآمده از تاریخ و تجربه نه چندان دور سالیان گذشته میباشد، که هر خواننده منصفی بر آن اذعان دارد و این دغدغه نه بخاطر مسائل جناحی است که به حتم و به دور از هرگونه پیشداوری، نامهای در این سطح از مخاطب محترم چگونه میتواند رنگ و بوی جناحی و سیاسی داشته باشد بلکه آنچه گفته شده از باب دلسوزی، حراست و صیانت از جایگاه مرجعیت است.
۳- بخش سوم نامه – علیرغم آنکه برخی لحن آن را تند میدانند – تقاضایی است از حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (دامت برکاته) مبنی بر شناخت خطرات این گروه مسأله دار که بازهم حاکی از حفاظت پایگاه رفیع مرجعیت و جایگاه منیع مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(دامت برکاته) میباشد.
با این اوصاف ظلم است که نامه مذکور را با کلماتی مانند؛ تحکم آمیز، آمرانه و…رمی کرد و مرقومهای که روح و جسم آن پاسداری از حریم مرجعیت است را با تعابیر، تفاسیر و تحلیلهای بیپایه و اساس وزن کِشی کرد و موضوعاتی بیربط که بعضاً برآمده از منافع جناحی میباشد را به این نامه و نگارنده محترم آن، نسبت داد.
حال که گویی برای برخی فرصتی پیش آمده تا به بهانه نامه مذکور، حملات خود را بر جامعه محترم و باسابقه مدرسین حوزه علمیه قم، شدت ببخشند(هر چند دوستان عزیز حوزوی و غیر حوزوی به این مسأله عنایت نداشتند که نامه از طرف شخص آیت الله یزدی بوده و نه به عنوان ریاست جامعه مدرسین) نکاتی را متذکر میشود:
۱- کسانی که آگاهی به سابقه طولانی روابط علما و گفتگو و مکاتبات آنان دارند، به خوبی میدانند که چنین نامه نگاریها با ضعف و شدت بیشتر میان اعلام امری مرسوم و معمول بوده و از محتوی همان برداشتی را داشتهاند که در متن آمده، و هرگز افزودن حاشیه و خروج از موضوع و تعمیق و توسعه ”بما لایرضیٰ صاحبه” در کار نبوده.
۲- به محض صدور نامه آیت الله یزدی، عدهای بیمهابا و گویی در ترصد چنین اقدامی بودهاند، هجمههای خود را علیه شخص آیت الله یزدی و جامعه محترم مدرسین آغاز نمودند، ضرب آهنک سخنان این بزرگواران چنان بلند و رنگ آن چنان تند بود گویی آقایان دغدغهای غیر از جایگاه مرجعیت دارند و این همان بستر افراطیگری است که دیگران را بدان متهم میکنند.
۳- به راستی آیا موضوع این نامه به اندازهای بود که برخی صدای ”وااسلاما، وامرجعا و برخی استرجاع”خوانند؟ گویی در همین چند روز قبل نبود که پیش نویس تساوی دیه زن و مرد در مجلس شورای اسلامی تهیه و جهت تصویب آماده شد، امری که در حیطه وظایف حوزه و حوزویان بود و باید اقدامی شایسته صورت میگرفت که فقط یکی از بزرگان حوزه بصورت جدّی ورود پیدا کردند. آری آن زمان نفسی نبود تا صدایی بلند شود و حتی اخمی در برابر آن کنند چه رسد به وااسلاما و…
۴- به راستی همانان که دیروز نقد معصوم(علیه السلام) را با بافتن هزار و یک دلیل در بوق کردند، چرا امروز از صدور این نامه خیرخواهانه و نه منتقدانه، خلاف آنچه بودند و گفتند، عمل میکنند؟
۵- و تعجب آنکه برخی از دولتیان، دلسوز جایگاه مراجع عظام(دامت برکاتهم) شدند، فارغ از اینکه در این مورد قابلیت جواب برای آنها دیده نمیشود، به آگاهی جنابشان میرساند: آیا در طول سالیان اخیر تذکرات مراجع بزرگوار تقلید در امور ملی، بین المللی، فرهنگی، معیشتی، حیثیتی را نشنیدند و آنجا از احترام و تکریم مراجع معظم چیزی نگفتند و تمکین نکردند ولی به یکباره دلسوز حوزه و مراجع گشتند چه آنکه تعجب از دوستان گرامی است که آیا اینگونه
دخالتها با استقلال حوزه منافات ندارد؟
ادامه دارد...
@hagigatevasel