eitaa logo
️حقیقت واصل
1.2هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
460 فایل
🌹امام خامنه ای:عادت کنیم که همه اخلاص وفداکاری و محبت وهمه قلب خودرابه #امام_زمان علیه السلام تقدیم کنیم. تاسیس کانال حقیقت واصل درتلگرام ،۸ آذر ۹۵ تاسیس کانال حقیقت واصل درایتا،۱۱فرودین ۹۷ به مدیریت محمدلو با احترام تقدیم محضر امام زمان
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 : 📙عصر کلبه دیجیتال و با مختصاتی که شیوع ویروس کرونا رقم زده، در شرایطی قرار گرفته ایم که از سر اجبار و الزام هم که شده، در معرض حداکثری رسانه قرار گرفته ایم و زندگی را در کنار گوشی و تلویزیون و خانواده سپری می نماییم. کودکان پای درس های ، نوجوانان پای و آنلاین، جوانان هم بعضا پای درس و استرس کنکور و بعضا پای سریال های جنگی و و اکشن و آوانما و تلویزیون و تعداد قابل توجهی نیز پای روابط اجتماعی دوستانه عمیق تر از گذشته، روزگار کرونایی را از سر می گذرانند. تکلیف بزرگترها نیز با دورکاری های دیجیتال و الکترونیکی و البته سریال های رسانه مشخص شده و فصل مشترک همه ما، در سایه کرونا و رعایت بهداشت می باشد. آنچه که در کتاب موج سوم(۴۰سال پیش) بعنوان تاملات آینده پژوهانه نگاشته و از بعنوان سبک زندگی آینده بشر سخن گفته، با شرایط فعلی و ظهور نسل جدید فناوری های دیجیتال و البته شرایط بهداشتی_زیستی حاکم بر دنیا در حال رقم خوردن است. ؟ آنچه که محل تامل جدی است، مدیریت سیستم اقتصادی و آموزشی و سیاسی دنیاست که طرح دولت های الکترونیک و شهر دیجیتال و در این راستا بطور جدی و فراگیر در حال پیگیری در سطح بین المللی است. دغدغه جدی در هوشمند و دیجیتالی شدن شهرها و کشورها، فردیت بیش ازحد و افراطی زندگی است که به تعبیر فردیناندتونیس، و گمین شافت ها(اجتماع و روابط میان فردی و احساسات دوسویه) کاهش یافته و و گزل شافت ها(جامعه و روابط منفعت محور و حسابگرانه) افزایش صعودی تری نسبت به امروزمان خواهند یافت. آنچه که رخ خواهد داد، همان (انسان_هوشمند) این بار زیرچرخ های شهرهای هوشمندی است که از طریق مناسبات جدید بین المللی خواهد بود.سوژه هایی که بدلیل و و ، به مرگ ملایم در سطح خلاقیت و ارتباطات و حیات جمعی خواهد رسید. دیوید رایزمن که سه نوع شخصیت (تابع قواعدسنتی) ، (عقل محور و فعال) و (تحت تاثیر نیروهای بیرونی) را از هم تفکیک نمود، انسان دوره دگرراهبر را و می داند که وسایل ارتباط جمعی بطور دائم بر روی او اثر می گذارند تا وادارش کنند با جماعت همرنگ شود. این همرنگی جماعت نتیجه است که بدلیل نیاز و مصرف حداکثری رسانه و اعتمادحداکثری حاصل از آن و در نتیجه کنش انفعالی(سکوت) شهروندان رخ خواهد داد. ؟ اگر بخواهیم سراشیبی هوشمند شدن دنیا را کنیم و متناسب با فرهنگ خودی، از ابزار و سیستم های دیجیتال بهره حداکثری ببریم بایستی خود را در سطح راهبردی پررنگ کنیم و خود را با تحقق ببخشیم. در مرحله عملیاتی بایستی به فکر باشیم و و خلاق را بعنوان عامل احیای سوژه ها آموزش داده و حمایت نماییم. را بعنوان سپردفاعی عاملیت و در مقابل ساختارهای نامهربان و ناکارآمد را فعال و فراگیر کرده و (انتقادی بودن و مهارت تحلیل گری )در دنیای مجازی را رشد و تکثیر نماییم. جامعه و اندیشه بازگشت به سمت مبداهستی"خدا" و معاداندیشی را در سطح آموزشی و رسانه ای بعنوان یک رسالت جدی، عملیاتی و پیگیری نماییم. گام های مذکور می توانند بعنوان یک آفند درسطح راهبردی و همچنین پدافندغیرعامل در سطح عملیاتی عمل نموده و زمینه ساز یک جامعه دینی و نیز واقع شوند. علیرضامحمدلو @andisheengelabi
زبان، عشق، فضای مجازی 🔍به بهانه قتل یک دختر نوجوان۱۴ ساله به دست پدرش و در ادامه ارتباط با یک جوان تقریبا۳۰ ساله، بررسی کنیم که چه عواملی فضای مجازی و رسانه زمینه ساز چنین اتفاقات تلخی می شود. ▫️کاری با تحلیل های اجتماعی و بسترهای شکل گیری این واقعه دردناک فعلا نداریم و در متن مفصل تری می شود به آن پرداخت که عوامل پیدا و پنهان قضیه چه بوده و مقصران دولتی_خانوادگی_شخصیتی چه افراد یا نهادهایی هستند؟ ▫️سوال این است که در فضای مجازی و درسطح رسانه چه چارچوب زبانی حاکم است؟ نقش زبان‌رسانه چیست که باعث تفاهم انسان هایی با اختلاف سنی بسیار بالا می شود؟ چگونه با ۱۵سال اختلاف سنی، رسانه می تواند با ادبیات حاکم بر آن، و اقناع کافی برای یک ارتباط ایجاد نماید؟ 🔸از این زوایه سوال کنیم که به راستی عشق چیست؟ بقدری اطلاعات فراوانی با سرعت بسیار بالایی در حال رد و بدل شدن است که گاهی باید و تاملی نمود و بدیهیات را از نو بازدید و بازتعریف نمود. 🔸بلی باید پرسید که چیست؟ آیا محصول یک لحظه و یک نگاه است یا یک مقوله فرآیندی است و طی سلسله اتفاقات و یک سرسری علایم عاطفی_عملی سرکوچه دلی به تدریج به بهمن عشقی بدل می گردد؟ 🔸قبل از رواج فضای مجازی که برخی عشق ها سرکوچه ها و دم خیابان ها و مقابل مدرسه ها شکل می گرفت، و درلحظه و با یک نگاه، خوش عاقبت و فرهیختگانی نبود و معمولا مورد مذمت واقع می شد. 🔸بعد از رواج فضای مجازی که شخصیت ها پشت نقاب های نوشتاری و تصویری سنگر گرفتند و شکل گرفت، این پروفایل و متن و زبان یک شخص بود که به مرور و در طول زمان و نه در یک لحظه لزوما، ارتباطی را رقم بزند و عواطفی را درگیر نماید. چه اتفاقی در حال رخ دادن است و اساسا در مقوله روابط محبت آمیز، چه عنصر یا عناصری بعنوان عمل می نمایند؟ 🔹آنچه که از برخی بررسی ها و تحلیل ها به دست می آید، کارکرد زبان بعنوان عنصری جدی در می باشد. استفاده از مقوله شعر و ادبیات خاص و واژگان متفاوت و یونیک در فضای مجازی، هنرِ دوستی و یک شخص را معین می کند. 🔹زبان دیگر عامل انتقال صرفا نیست و فقط برای و خودافشایی به کار نمی رود. صرفا این نیست که بیان عواطفی رخ بدهد و دیگری از تمنای درونی واقعی انسان باخبر شود. زبان بعنوان برچسب هنرمندانه ای استفاده می شود که داشته و نفوذ در شخصیت دیگران‌را به مرور به انجام می رساند. 🔹زبان یک مدل کدگذاری حرفه ای است که برای دورزدن تمام گاردهای طرف مقابل استفاده می شود و باعث درونی شدن شخص در دل و ذهن مخاطب خاصش می شود. 🔻امروز اگر عاشق باشی و زبان ضعیفی داشته باشی یا از اول وارد بازی عاطفی نخواهی شد و یا بعد از ورود محکوم به از رقبای حرفه ای زبان باز و زبان دان خواهی شد که زمان زیادی را صرف یادگیری دلربایی و نموده اند. 🔺مراقب باشیم که در فضای مجازی به راحتی و باهر انسان حتی ظاهرالصلاح و سالمی وارد گفت و گو نشویم که هرگفت و گو و بیانی می تواند سراسر کدگذاری شده باشد و از هرعبارتی ردپاهایی در دل ها و ذهن ها کاشته شود که به مرور منجر به ایجاد یک خواهد شد. ☑️پس بایستی حواسمان به عبارات و جملاتی باشد که در فضای مجازی رد و بدل می شود و این فقط مخصوص نوجوانان و جوانان نیست که قربانی نشوند، چه بسا بزرگترها و صاحبان تجربه نیز اسیر و تجربه نگاری عبارات دیگران شده و به تدریج در قفس زبانی_عاطفی دیگری گرقتار گردند. ⏹ عباراتی مثل دلم خواست، متفاوت بود، متمایز و باشعور بود و این بابقیه فرق دارد و امثال ذلک صرفا می توانند طرح واره های شخصیتی یک انسان باشند که باعث ازبین رفتن مقابله با هجوم عاطفی دیگران گردند. 🖊علیرضامحمدلو نویسنده و محقق سوادرسانه، و مدیر کانال عصر جدید عصر رسانه 👇 @andisheengelabi @hagigatevasel
🔎فقدان رژیم مصرف و تاثیرات دهگانه رسانه بر مدیریت ذهن 💡برای اینکه از حضور روزانه ۴ تا ۶ ساعته نوجوانان و جوانان در فضای رسانه ای اعم از دیدن فیلم و سریال تا بازی های رایانه ای و چت کردن و حضور در شبکه های اجتماعی، ارزیابی دقیقی داشته باشیم و روش حل مساله و خط مشی گذاری درستی در سطح ۱.فرد و ۲.خانواده و ۳.جامعه، اتخاذ نمایبم، ده مورد از در افراد را باهم مرور می کنیم. ۱.پایین آمدن سطح تمرکز و توجه ذهنی در اثر مصرف زیاد و متنوع رسانه و بنوعی در برابر حوادث و رویدادها و مسائل زندگی است که بقولی کثرت دریافت اطلاعات رسانه ای، فقرتوجه و تمرکز بدنبال خواهد داشت. ۲.رو به افول نهادن قدرت تفکر و تحلیل و پردازش مسائل بدلیل انباشت بی رویه و بدون دروازبانی اطلاعات که همان عادت به می باشد که حاصلش نتیجه گیری های غلط با مقدمات هرجایی و همه جایی رسانه ای بدون دقت در منبع و فرهنگ و موقعیت خاص آن اطلاعات دریافتی است. ۳.خستگی و و پایین آمدن تاب آوری مغز در برابر حوادث و رویدادهای روزمره که بنوعی ذهن عصبی و افسرده و عجول را منجر می شود که رفتارهای تکانشی خاصی هم بدنبال خواهد آورد. ۴.ساده سازی ذهن و پایین آمدن بدلیل مواجهه با رسانه بدون رژیم مصرف خاص که ندیدن ابعاد متعدد ماجرا در روش حل مساله یکی از نشانه های آن می باشد. ۵.شرطی شدن ذهن و عادت کردن به سرگرمی رسانه ای _اطلاعاتی و درنتیجه فکری و نداشتن ایده های کلان برای اتفاقات بزرگ زندگی همچون مساله انتخاب رشته و شریک زندگی و شغل و ... ۶.تنبلی ذهنی و و اعتیاد افراطی به محرک بیرونی جهت فعالیت و برنامه ریزی روزانه یا بلندمدت بدلیل عدم مدیریت مصرف رسانه ای ۷.تنزل ذوق معرفتی و درنتیجه افت شدید علمی_شناختی بدلیل خاصیت هیجان زای رسانه ای و فاصله گرفتن از کتاب و درس و ۸.آسیب دیدن هوش بصری بدلیل و بدون مکث و تحلیل و همچنین انعکاس مستقیم تصاویر از طریق مانیتورها و سبقت گرفتن تخیلاتِ رسانه_ساخته بر تاملات_خودساخته در ذهن ۹.لاغرشدن و بنوعی ضعیف شدن ذهن انسان در برابر جهان هستی بدلیل عادی شدن مصرف بدون فیلتر رسانه ای و در نتیجه پیدایش اخلاق محافظه کار در زندگی ۱۰. و نداشتن فرصت یا حوصله یا دغدغه برای خلوت فکری و مراقبه و محاسبه شخصیتی بدلیل مصرف حجم بالای رسانه ای که استقلال ذهنی و شخصیتی انسان را نیز زیر سوال برده و به یک موجود وابسته و هراسان از تنهایی و معتاد به تایید و حضور دیگران تبدیل می کند. 🖌 پژوهشگر رسانه و علوم اجتماعی، و مدیر کانال عصر جدید، عصر رسانه 👇 @andisheengelabi
🔎پاشنه آشیل نظریه رسانه! ▫️یکبار بطور صریح و جدی از خودمان سوال کنیم که در قبال امر رسانه چگونه عمل می کنیم و در زمین چه کسی بازی می کنیم؟ ◽️نظریه های حاکم بر رسانه های ما در کجا پرورش یافته و به چه سمتی حرکت می کند؟ اساسا نسبت رسانه امروز ما با عدالت و هویت چه می تواند باشد؟چگونه می توان نه در دام و هرجایی شدن رسانه افتاد و نه و رادیکال شدن رسانه ای را برتابید؟مسیرعدالت در رسانه چگونه باید طی شود؟ 🔸اگر ماموریت ویژه رسانه دینی را بتوان در دو مفهوم خلاصه کرد می توان گفت که رسانه در حوزه فردی بایستی ساز باشد و در حوزه اجتماعی بایستی گستر عمل کند. 🔸در بخش فردی، هویت زدگی و سردرگمی شخصیتی را در بخشی از نوجوانان و جوانان جامعه شاهد هستیم و در بخش اجتماعی نیز مساله عدالت را با موانع جدی روبرو می بینیم. 🔸سوال صریح تر اینکه چرا در حدفاصلِ و علم زده و و بلاتکلیف، هروله می کنیم و طرحی برای فردای اتاق های تولید و حلقه های نقد خودمان دست و پا نمی کنیم؟ 🔸آیا با نگاه رادیکال_پوپولیستی(عوام فریبانه و در خدمت قدرت) مثل مدرنیست ها یا با نگاه سلطه ستیز و چهل تکه و نامنسجم پست مدرن ها، جایی برای نظریه عدالت دینی باقی میماند؟ 🔸چرا تولیدکنندگان ما، با نگاه مدرن فیلم و خبر و محصول رسانه ای می سازند و را برای ماندگاری و توجیه بیشتر جریان رانتی قدرت، تئوریزه می کنند و از طرفی ناقدان و مدرسان فرهیخته رسانه ای، از پایگاه روشنفکری پست مدرن، نقد می نمایند و حاصلی جز تعارض و تنازع بقا و و بلاتکلیفی فرهنگی عایدمان نمی شود؟ 🔸هر رویکرد رسانه ای بدون استراتژی، تحقق عینی نخواهد داشت و هر استراتژی بدون نظریه پایایی و مانایی نخواهد داشت و نظریات نیز از موطن فلسفی برمی خیزند و نتیجه این می شود که یا فیلم هایمان، نیست یا فیلم ها مبنای نظری و فلسفی بومی و دینی ندارد و چه در ساخت و چه در نقد، در حال بازتولید اندیشه های غیربومی و غربی هستیم. 🔸دال مرکزی نظریه و گفتمان عدالت در حوزه فردی، و ورع بوده و در حوزه خانواده، و مودت و در حوزه اجتماعی و مواسات است. بنابراین استراتژی رسانه ای در ساحت انقلاب اسلامی باید بسمت این عناوین در تبیین و تشریح ایده ناظر داستان و همچنین نقدفیلم و جریان خبری حرکت کند و گفتمان غالب فعالیت های رسانه ای در خدمت نظریه عدالت گام بردارد. 🔸باتوجه به اینکه مرگ خدا و بعد مرگ سوژه و در ادامه نیز افول ابَرروایت ها و طلوع نشانه ها در فضای گفتمانی پست مدرن حاکم شده، منطق مستقل انقلاب اسلامی ایجاب می کند که از این نظام مفهومی گذر کرد و با ادبیات بومی و برساخته از دل ، به تولید و تحلیل رسانه ای پرداخت. 🔸و حرف آخر اینکه انقلاب و تمدن اسلامی ایجاب می کند، در ساخت سوژه یا نقد سوژه های رسانه ای، پایگاه فکری خودی و رقیب را نادیده نگیریم و با نقدهای پست مدرن بر تولیدات مدرن، بازتولید اندیشه اومانیستی را رقم نزنیم. 🖌علیرضا محمدلو، پژوهشگر و فعال رسانه @andisheengelabi
🔎فقدان رژیم مصرف و تاثیرات دهگانه رسانه بر مدیریت ذهن 💡برای اینکه از حضور روزانه ۴ تا ۶ ساعته نوجوانان و جوانان در فضای رسانه ای اعم از دیدن فیلم و سریال تا بازی های رایانه ای و چت کردن و حضور در شبکه های اجتماعی، ارزیابی دقیقی داشته باشیم و روش حل مساله و خط مشی گذاری درستی در سطح ۱.فرد و ۲.خانواده و ۳.جامعه، اتخاذ نمایبم، ده مورد از در افراد را باهم مرور می کنیم. ۱.پایین آمدن سطح تمرکز و توجه ذهنی در اثر مصرف زیاد و متنوع رسانه و بنوعی در برابر حوادث و رویدادها و مسائل زندگی است که بقولی کثرت دریافت اطلاعات رسانه ای، فقرتوجه و تمرکز بدنبال خواهد داشت. ۲.رو به افول نهادن قدرت تفکر و تحلیل و پردازش مسائل بدلیل انباشت بی رویه و بدون دروازبانی اطلاعات که همان عادت به می باشد که حاصلش نتیجه گیری های غلط با مقدمات هرجایی و همه جایی رسانه ای بدون دقت در منبع و فرهنگ و موقعیت خاص آن اطلاعات دریافتی است. ۳.خستگی و و پایین آمدن تاب آوری مغز در برابر حوادث و رویدادهای روزمره که بنوعی ذهن عصبی و افسرده و عجول را منجر می شود که رفتارهای تکانشی خاصی هم بدنبال خواهد آورد. ۴.ساده سازی ذهن و پایین آمدن بدلیل مواجهه با رسانه بدون رژیم مصرف خاص که ندیدن ابعاد متعدد ماجرا در روش حل مساله یکی از نشانه های آن می باشد. ۵.شرطی شدن ذهن و عادت کردن به سرگرمی رسانه ای _اطلاعاتی و درنتیجه فکری و نداشتن ایده های کلان برای اتفاقات بزرگ زندگی همچون مساله انتخاب رشته و شریک زندگی و شغل و ... ۶.تنبلی ذهنی و و اعتیاد افراطی به محرک بیرونی جهت فعالیت و برنامه ریزی روزانه یا بلندمدت بدلیل عدم مدیریت مصرف رسانه ای ۷.تنزل ذوق معرفتی و درنتیجه افت شدید علمی_شناختی بدلیل خاصیت هیجان زای رسانه ای و فاصله گرفتن از کتاب و درس و ۸.آسیب دیدن هوش بصری بدلیل و بدون مکث و تحلیل و همچنین انعکاس مستقیم تصاویر از طریق مانیتورها و سبقت گرفتن تخیلاتِ رسانه_ساخته بر تاملات_خودساخته در ذهن ۹.لاغرشدن و بنوعی ضعیف شدن ذهن انسان در برابر جهان هستی بدلیل عادی شدن مصرف بدون فیلتر رسانه ای و در نتیجه پیدایش اخلاق محافظه کار در زندگی ۱۰. و نداشتن فرصت یا حوصله یا دغدغه برای خلوت فکری و مراقبه و محاسبه شخصیتی بدلیل مصرف حجم بالای رسانه ای که استقلال ذهنی و شخصیتی انسان را نیز زیر سوال برده و به یک موجود وابسته و هراسان از تنهایی و معتاد به تایید و حضور دیگران تبدیل می کند. 🖌 پژوهشگر رسانه و علوم اجتماعی @andisheengelabi
🔎پنج ویژگی رسانه برای گفتمان سازی وقتی با آثار تاک شوی کپی و کم خاصیت با شوآف مجریان سابقا بازیگر در سینما و صداوسیما به بهانه سرگرمی و به بهای بیت المال عمومی مواجه می شویم باید یادآوری نمود که اصل هنر برای هنر و سرگرمی برای سرگرمی برافتاده و دیگر هیچ تولید و کنش رسانه ای بدون جهت و ایدئولوژی در دنیای هنر جدید وجودخارجی ندارد‌. به همین بهانه، پنج ویژگی تولید یک اثرهنری یا کنش رسانه ای گفتمان ساز و جریان آفرین در عصری که اگر روایت نکنیم لاجرم روایت خواهیم شد را مروری می نماییم: ۱.اصل تولید در پارادایم بومی یک اثر هنری باید بومی و خودی بوده تا قابلیت تفاهم و تطبیق داشته باشد. رسانه ای که عطر و رنگ فرهنگ بیگانه دهد مثل بذری است که در زمین دیگری بکارید و هیچ عایدی برای شما نداشته باشد. توجه به واقعیت درونی پررنگ و غنی در امر ارتباطات باعث تولید رشد و آموزش باکیفیت و بازتولیدقدرت و فرهنگ قوی خواهد شد. ۲.اصل خلاقیت در تولید اثرهنری و تولید رسانه ای باید خلاقانه باشد والا در حاشیه خواهد سوخت. تولیدات تکراری و کلیشه ای، بویی از رشد و راهبرد نخواهند داشت و به تعبیر "والتربنیامین"، بازتولید مکانیکی اثرهنری، قداست آن را از بین خواهد برد و به تبع سطح تاثیر آن را نیز خواهد کاست. ۳.اصل مهارت افزایی در عصر کم مهارتی و کارنابلدی، بایستی یک اثر هنری مهارت محور عمل کند. رسانه در جهان امروز کارکرد خانه مدرسه و دانشگاه را باهم داراست و بدلیل زمان زیادی که صرف مصرف آن می شود، اگر نتواند مهارت جامعه را ارتقا بخشد، جامعه ای ضعیف در سیاست، گسیخته در فرهنگ و محتاج در اقتصاد را رقم خواهد زد. لازم به ذکر است که مهارت در عصرجدید، امری فراتر از آموزش های مصطلح و مرسوم بوده و از سوادمالی و سبک زندگی و سوادرسانه و..‌.را شامل می شود. ۴.اصل دفاع از حقیقت عصری که صنعت و تجارت به بهانه سرگرمی و جذابیت باعث ذبح خیلی از حقایق از جمله عدالت و تربیت شده است باید مدافع حقیقت بود. در دنیایی که به تعبیر "بودریار"، تحریف جای حقیقت را تنگ کرده و و اطلاع رسانی مبتذل، آیین رسمی رسانه های جریان اصلی بین المللی شده است، رسانه اصیل و ریشه دار بایستی مُشت اصحاب جعل عمیق(deep fake) را باز کرده و به جنگ با حقیقت ستیزان بشتابد. ۵.اصل روایت غالب و گفتمان ساز رسانه اثرگذار باید توانایی غلبه روایی داشته باشد. بهترین دفاع از حقیقت در عصرجنگ روایت ها، ارائه گفتمان ساز و جذاب یک روایت و زاویه دید تاثیرگذار از حقیقت به مخاطب می باشد. چگونگی می تواند باعث امید یا ناامیدی، پیروزی یا شکست شود. رسالت رسانه امروز، روایت هنرمندانه حقیقت است که اگر روایت نکنیم در ریل رسانه ای دیگران روایت می شویم. 🖌علیرضامحمدلو، پژوهشگر سوادرسانه @andisheengelabi
🔎 رسانه هویت خودآگاهی آنچه که امروزه در مواجهه با رسانه ها و در مصرف الکترونیکی و دیجیتالی مردم اهمیت دارد سطح خودشناسی و میزان دوری و نزدیکی انسان ها در نسبت با خودآگاهی است. آیا رسانه ها خودآگاهی ما را تقویت می کنند یا ما را از خویشتن خود دور می سازند؟ خودآگاهی یعنی نزدیک شدن به شناخت ضعف ها و قوت ها و آشنایی عمیق با آرزوها و احساسات، عشق ها و نفرت ها و توانمندی ها و نارسایی ها و دریک کلام، پاسخ درست به و سوال "من کیستم؟" می باشد. جامعه در ادبیات برخی جامعه شناسان، ملجا و معرف هویت افراد می باشد. "چارلز هربرت کولی"، تعبیر را برای تعریف شخصیت و خودآگاهی انسان به کار می برد و انسان را در قیاس با نظر و نگاه دیگران تعریف می کند. "اروین گافمن"، کنش های افراد را نقش ها یا انتظاراتی می بیند که دیگران از ما در شرایطی معین دارند و "ما بازیگرانی هستیم که پشت صحنه ای متفاوت از جلوی صحنه تعاملاتمان داریم". تورستن وبلن از مصرف نمایشی برای کسب شهرت سخن می گوید و گئورک زیمل نیز عامل فرار از گمنامی در کلانشهرها را مصرف زدگی معرفی می نماید که هردو به کسب شهرت و رسیدن به هویت توجه دارند و عامل خودآگاهی را در چیزهایی خارج از درون انسان جست و جو می کنند. در عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات و رسانه زدگیِ مفرط که لایک گرفتن از محیط و زندگی به شرط توجه دیگران و عقلانیت درقفس وابستگی ها، سکه رایج بوده و به تعبیر "بودریار"، حادواقعیت حاکم بلامنازعی گشته و نشانه ها و جعلیات غلبه یافته و "فِیک بودن، جای واقعیت را پر کرده" و به تعبیر دقیق تر، رخ داده است، قربانی اصلی چنین اتمسفری، مساله هویت و خودآگاهی بوده که حاصل فرهنگ مصرف زده، نمایشی و جعلی می باشد. پدیده های چون ایفلوئنسرها و شاخ های فضای مجازی، در پارادایم خودآیینه سان و جعلی و مصرف زده و شهرت طلب، قابل فهم بوده که اگر ۱. به تقویت فردیت افراد توجه نکنیم و به واقعیت درونی غنی و ریشه دار با کسب مهارت های زندگی اهتمام نورزیم ۲. اگر به خلوت های معنوی و پررنگ، کم اهمیت باشیم ۳. اگر خاطرات شخصی و خانوادگی کمرنگ و هیجانی داشته باشیم ۴. اگر مطالعه و تفکرانتقادی به عادت ثانوی ما در روند زندگی روزمره مان تبدیل نشود، مرگ سوژه و بحران هویت و تعلیق فرهنگ و افول تمدنی را همچون غرب، تجربه خواهیم نمود. 🖌علیرضامحمدلو، پژوهشگر فرهنگ و رسانه @andisheengelabi