در سوریه که بودیم گاهی شبها را روی پشتبام میخوابیدیم. گاهی ساعت 3 یا 4 صبح بیدار میشدم و میدیدم که علی گوشهی پشت بام مشغول نماز است. قنوتهای زیبایی داشت و همیشه میگفت: "اگر مشکلی دارید نماز شب بخوانید، تأکید علماست که اگر دنیا و آخرت رو میخواهید نماز شب بخونید، يا اگر مشکل مالی دارید سوره واقعه رو بخونید". یکبار داشتیم میرفتیم خط مقدم، علی گفت: "بچهها آیهی وَجَعلنا یادتون نره!". خیلی از دوستان تأثیر آیهی وَجَعلنا را نمیدانستند؛ علیآقا توضیح داد که این آیه چشم دشمن را کور میکند. همهی بچهها زیر لب زمزمه کردیم و راهی شدیم. دقیقاً از جلوی چشم تکتیراندازهای تکفیریها رد شدیم اما دشمن به مدد الهی کور شده بود و دهها نیرو با تجهیزات که از جلوی آنها رد شدند را ندیدند. بعد از اینکه ما از آنجا عبور کردیم تازه متوجه شده بودند و تیراندازی کور داشتند.
با هم گردش یا مزار شهدا میرفتیم، تا اذان میدادند سریع میگفت: "اول نماز". یکبار تا رسیدیم پارک، اذان دادند، غالباً وضو داشت و همانجا روی چمنها نمازمان را خواندیم. هرچهقدر نزدیکِ رفتنش میشد، دقت در این مسائلش بیشتر مشهود بود؛ دائم زیر لب ذکر داشت و صلوات میفرستاد و خیلی وقتها صلواتشمار در دستش بود.
در بسیج دانشجویی فعالیتهای خوبی داشتیم و برنامهی زیارت عاشورا راهاندازی کردیم. علی خیلی زحمت میکشید و با اساتید همیشه بحثهای جدی داشت. مدتی که گذشت دیگر بحثها خیلی ضعیف شد و علی با صراحت و بیان محکمی که داشت دیگر کسی نمیتوانست حریفش بشود. حتی یکی از اساتید که خیلی علی با او بحث داشت بعد از مدتی کوتاه آمد و مجذوب علی شده بود. علی نیروی شاخص بسیج دانشجویی بود، در بحث انتخابات هم بهشدت فعالیت داشت. هرکس با علی دمخور میشد، مجذوبش میشد.
تمام زندگیاش با اهلبیت (ع) گره خورده بود و حتی در اوج بیماری هم همینطور بود. شبی که من در بیمارستان کنارش بودم با همان حال نزاری که داشت گفت: "امشب رو با یاد آقا موسی ابن جعفر (ع) سر میکنم". من بغض کردم و با یکی از رفقا آمدیم بیرون؛ حسابی گریه کردیم. من مبهوت این عشق علی به اهلبیت (ع) بودم، او درس بزرگی به من داد. همانجا به من گفت: "آقا سید جان، این شعر (سر زینب (س) به سلامت، سر نوکر به درک) رو بنویس بیار بزن بالای سر من". گفتم: "علی جان بیمارستان جای اینها نیست". گفت: "نه اتفاقاً الان موقع همین کارهاست، باید عشقمون رو به بیبی (ع) همهجا جار بزنیم". این شعر زیبا را چاپ کردم و علی بالای تختش نصب کرد.
در سوریه؛ چهل روز که با هم بودیم سرِ ساعت خاصی با هم حدیث کساء میخواندیم. هميشه وقتي دور هم جمع میشدیم، علی پیشنهاد خواندن حدیث کساء را میداد. حتی در بیمارستان هم به من میگفت: "بیا حدیث کساء بخونیم". یادش بخیر آخرین بار که علیآقا را در مشهد دیدم، به من گفت: "آقا سید جان، بیا اینجا هم با هم یک حدیث کساء بخونیم". من یک تعبیری برای حاج علی دارم و آن اینکه علی یک گلی بود که یک گلبرگش نماز شبش بود و گلبرگهای دیگرش شامل شجاعت، اخلاص، گذشت و... ، این گلبرگها کنار هم یک گل زیبا به نام حاج علی خاوری تشکیل میداد.
علی خیلی خوش اشک بود، در هیئت میدیدم که چهطور اشکهایش از این محاسن بلند و زیبایی که داشت به پایین سُر میخورد. بعد از هیئت محاسنش با اشکهایش طراوت زیبایی پیدا میکرد و هرچهقدر به چهرهی علی نگاه میکردم سیر نمیشدم، اینقدر که نور معنویت در صورتش بود.
#شهید_علی_خاوری
#کتابخوانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹طی دو روز گذشته حدود ۱۸۰ فروند هواپیمای سوریه ، کلیه تأسیسات پدافندی، نیروی دریایی و زاغه های مهمات سوریه توسط اسراییل نابود شد.
🔹فقط حدود ۵۰ میگ ۲۹ مجموعا «۳ میلیارد دلار»!
🔹قیمت ۱۳۰ فروند دیگر و هزاران تن مهمات و دهها سامانه پدافندی و کشتی جنگی را به این عدد اضافه کنید!
🔹اگر سوریه را در همین شرایط به ۷۲ ساعت قبل برگردانیم، دهها سال طول می کشد تا بتواند این توان را بازیابی کند.
🔹حالا تصور کنید این تسلیحات در همین ۷۲ ساعت علیه رژیم اسراییل مصرف می شد؛ قطعا رژیم جولان را با کمک ایران و حزب الله خالی می کرد و غرب برای جلوگیری از پایان حیات رژیم اسراییل پای میز مذاکره می آمد.
🔹هزینه شکست همواره از هزینه پیروزی خیلی بیشتر است...
#سوریه
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
و از علائم مؤمن آرامش و اندوه است
روحی که در درد پخته شود آرام میگیرد
احساسی که در هیچ گوشه از هستی آرام
نمیتواند یافت، آرام میگیرد ، کسی که
میداند کسی از راه نخواهد رسید به یقین
میرسد ، غم هنگامی نا آرامت میکند که
دلواپس شادی باشی، و چه سرّ بزرگیست
در این آرامش اندوهناک...
+از فرمایشات امیرالمؤمنین علی!
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
گزیده بیانات امروز رهبر انقلاب درباره تحولات منطقه
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
مثل ابراهیم کانال مدافع حرم حاج علی خاوری
خواهرش مي گفت: علی یک اعتقاد خاصی داشت، هیچوقت برای عزای اطرافیان، پیراهن مشکی نمیپوشید و حتی پدربزرگ و عمویم که فوت کردند، علی در عزای این دو عزیز هم لباس مشکی نپوشید. این کار بهنوعی خطشکنی بزرگ در آداب و رسومی بود که از گذشتگان برای ما مانده است. علی اعتقاد کاملی به این کارش داشت. اوایل سخت بود اما بعدها دیگر کسی اعتراضی نمیکرد. همه به علی یکجور دیگری نگاه میکردند و میدانستند کارهایش حسابوکتاب دارد. من یکبار به شوخی به او گفتم: "علی جان اگر حتی من هم از دنیا برم باز لباس مشکی برایم نمیپوشی؟!" با اینکه علی فوقالعاده من را دوست داشت با قاطعیت گفت:" نه! آبجی من عهد کردم فقط برای اهلبیت (ع) عزادار باشم و لباس مشکیام فقط برای نوکری اهلبیت (ع) باشه".
وقتی بیماریاش جدی شد و قرار شد بستریاش کنیم، اوایلِ ایام فاطمیه بود. علی لباس مشکیاش را پوشید و پرچم حضرت زهرا (س) را آورد و بالای تختش نصب کرد؛ با بغض خاصی میگفت: "هرجا که باشم اونجا رو مجلس روضهی بیبی (ع) میکنم، نمیذارم پرچم روضه زمین بمونه". اوج کرونا بود و امکان برگزاری روضه نبود وگرنه علی هماهنگ میکرد که مداح و رفقای طلبه بیایند و آنجا روضه بخوانند. اما یکبار یکی از روحانیون روضهخوان از قم آمد و برای علی روضه خواند؛ همزمان که علی در بیمارستان بود ما طبق رسم هر ساله، هر شب در خانه برنامهی روضهخوانی داشتیم. الان هم بعد از رفتن علی برنامهی بیست شب روضه در ایام فاطمیه در منزل برگزار میشود. محرم که میشد علی آرام و قرار نداشت، هرشب چندجا هیئت میرفت و هر جا چراغ روضه روشن بود علی هم آنجا بود؛ خیلی جاها در پذیرائی و کارهای دیگر کمک میکرد. دفتر امامجمعه برنامهی روضه برقرار بود و علی آنجا هم کمک میکرد.
#شهید_علی_خاوری
#کتابخوانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
حج عمره خانواده و دوستان
سال 1391 بود که از طرف بسیج، اسمش برای حج عمره در آمده بود. همانجا زنگ زد و موضوع را با من مطرح کرد؛ علی واقعاً بدون اجازهی ما آب نمیخورد. گفتم: "علی جان خوش به سعادتت، باعث افتخار ماست که شما تو این سن کم به حج مشرف بشی"، خیلی خوشحال شد.
خیلی خودش را آماده میکرد تا زیارت بامعرفتی داشته باشد. قبل از اعزام از همه طلب حلالیت كرد. تا اينكه همراه علی به سمت فرودگاه حرکت کردیم، جمعیت زیادی در سالن انتظار نشسته بودند. موقع خداحافظی، علی خم شد و پاهای من و مادرش را بوسید و گفت: "تا شما اجازه ندید من به این سفر نمیرم".
وقتی برگشت تقریباً هیچ سوغاتی نیاورده بود و میگفت: "پولم رو به وهابیها نمیدم". فقط تعدادی تسبیح از بازار شیعیان مدینه خریده بود که کمک به اقتصاد آن شیعهها بشود که خیلی وضعیت سختی داشتند. یک کاسه خرما هم خریده بود و برای سلامتی امام زمان (ع) داخل هتل بین سایر زائرین تقسیم کرده بود. یکی از همسفرهایش فکر کرده بود که علی همراهش پول ندارد که سوغاتی بخرد، گفته بود: "آقای خاوری اگر مشکل مالی داری این پول رو بگیر، من انشاءالله تو ایران ازتون پس میگیرم". علی گفته بود: "من چهطوری از این وهابیها سوغاتی بخرم؟ اين پولی که ما اینجا خرج میکنیم فردا تبدیل به بمب و موشک ميشه و بر سر مردم مظلوم یمن و سایر کشورها فرود میاد! حاضر نیستم حتی تا این اندازه در جنایت این دشمنان خدا شریک باشم. توصیهی بسیاری از مراجع اینه که با توجه به این شرایط کسی چیزی نخره". علی سالها قبل این دید را داشت، بعدها که جنگ یمن شروع شد و داعش شکل گرفت و تکفیریها جنایتهای بسیار هولناکی را در منطقه انجام دادند، علی میگفت: "خدا رو شکر که یک ریال از جیب من تو حلقوم اینها نرفت".
يكبار گفتم: "علی جان تو قبرستان بقیع چه حالی داشتی؟ راسته که بقیع روضه خوندن نمیخواد؟!". تا این حرف را زدم اشکهایش جاری شد و دیگر نتوانست جلوی خودش را بگیرد، خیلی گریه کرد. از غربت امام حسن مجتبی (ع) و خانم حضرت زهرا (س) گفت، از قبر خاکی و بی شمع و چراغ خانم حضرت امالبنین (ع) گفت. ولیمهی حج را هم در روز اول ماه مبارک رمضان دادیم، علی خیلی خوشحال بود و میگفت: "خدا روشکر ما هم در ثواب روزهی مهمانان شریک خواهیم بود". حتی روی کارت دعوت مراسم این جمله را نوشته بود: «کادوی شما سه صلوات جهت سلامتی و تعجیل فرج آقا امام زمان (ع) (عج) و سلامتی نایب بر حقش امام خامنهای»؛ همهی کارهای علی با ولایت گره خورده بود.
#شهید_علی_خاوری
#کتابخوانی
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
🌺 ما یاد و خاطره شما شهدا را در دلهایمان حفظ کرده ایم. دنیای ما با خاطرات زیبای شما پیوند خورده....
💐شما نیز در شب جمعه ما را در نزد ارباب یاد کنید.
روحمان با یاد شما شاد است.
📚همراه باشید با ما در کانال رسمی حاج علی خاوری در ایتا
#مثل_ابراهیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا
https://eitaa.com/haj_ali_khavari
Final Master_Moghavemat.mp3
8.56M
نماهنگ ما مرد جهادیم👌 فوق زیبا
#نریمانی
#بإذن_الله_اسرائیل_را_نابود_میکنیم
#مثل_ابراهیم
https://eitaa.com/haj_ali_khavari