eitaa logo
مثل ابراهیم کانال مدافع حرم حاج علی خاوری
298 دنبال‌کننده
445 عکس
198 ویدیو
5 فایل
هرشهیدی را که دوستش داری❤️کوچه دلت را به نامش کن مطمئن باش در کوچه پس کوچه های پر پیچ و خم دنیا تنهات نمی‌ذاره😍 بذار در این وانفسای دنیا «فرمانده ی دلت» دوست شهیدت باشه🕊 کانال مثل ابراهیم جانباز مدافع حرم شهیدحاج علی خاوری🕊 ارتباط با ادمین @anbare
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل ابراهیم کانال مدافع حرم حاج علی خاوری
آن سال‌ها ایام فاطمیه با نوروز مصادف شده و علی آقا چند تا کتاب شهدا به من امانت داده بود. رفتم در خانه‌ی ایشان که امانتیها را تحویل بدهم که علی آقا با لباس مشکی در چهارچوب در ظاهر شد. بدون این‌که سال نو را تبریک بگوید با من روبوسی کرد و با اصرار زیادِ علی داخل شدم. تا وارد شدم چشمم به یک پرچم بزرگ مشکی افتاد که با خط زیبا نوشته بود «السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)». تا نام مبارک بی‌بی را دیدم حالم عوض شد، خیلی لذت بردم؛ خانه‌ی علی آقا مثل یک حسینیه با صفا شده بود و گفت: "علیرضا جان، ما تا روز شهادت عیددیدنی نمی‌ریم، به اقوام هم گفتیم بعد از شهادت حضرت زهرا (س) تشریف بیارند". از غربت حضرت زهرا (س) برای من گفت؛ همنشینی با علی آقا واقعاً لذت بخش و درس‌آموز بود. فاطمیه خط قرمز علی آقا بود و تمام بیست روز ایام فاطمیه پیراهن مشکی می‌پوشید. یک بار در مزار شهدا دیدمش، سر مزار یک شهید نشسته بود و زیارت عاشورا می‌خواند؛ مقید بود زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخواند. زیارت عاشورا که تمام می‌شد صد لعن و سلامش را با صلواتشمار در مسیر میگفت. عزاداری ماه محرم در هیئت چشمم به علی آقا افتاد، حال عجیبی داشت؛ خیلی به حال قشنگش غبطه خوردم. بعد از پایان مراسم به او گفتم: "علی جان خیلی به هم ریختی چرا این‌طوری شدی؟". گفت: "محرم ماه غم شیعه است، وقتی امام زمان (ع) شال سیاه به گردن داره و عزاداره مگه می‌شه ما حالمون خوب باشه؟ باید نشانهای از ارباب داشته باشیم. بزرگان به ما یاد دادند هر وقت دلتون می‌گیره زمانیه که دل امام زمان (عج) هم گرفته، این شخص شیعه واقعی است. معمولاً غروب جمعه این اتفاق می‌افته و بی اختیار غروب‌های جمعه دلگیره". این عمل و حرف علی آقا برای من یک سنت خیلی خوب برجا گذاشت. یک روز غروب تابستان در پارک نشسته بودیم و تعریف می‌کردیم، بگو و بخند بود؛ علی آقا بستنی خرید و بچهها از او تشکر کردند. گفت: "از من تشکر نکنید، برای آقام امام حسن (ع) صلوات بفرستید، این بستنیها نذر آقا بود". خیلی وقت‌ها دیده بودم چیزی می‌خرید یا اطعامی می‌کرد نذر اهل بیت (ع) بود. زندگیاش را این‌طوری به اهل بیت گره زده بود. علی خیلی امام حسن (ع) و روضه‌هایش را دوست داشت. به احترام به والدین خیلی تأکید داشت و می‌گفت: "گوش به فرمان باشید" و در این زمینه خصوصاً مادر را بیشتر سفارش می‌کرد. روزی در خیابان یک نفر را دیدیم که خیلی با او احولپرسی گرمی کرد. چند قدمی دور نشده بودیم که علی آقا دوباره برگشت و دوید سمت آن شخص، صدایش کرد و چند دقیقهای با هم صحبت کردند. گفتم: "علی جان چی شد؟ چی بهش می‌گفتی؟". گفت: "ایشان یه زمانی ارشد باشگاه بود و ممکنه حقی به گردن من داشته باشه، خیلی وقته ندیده بودمش، خواستم ازش حلالیت بگیرم". خودش را همیشه برای رفتن آماده می‌کرد و برخلاف خیلی از ما جوان‌ها که طلب حلالیت و آمادگی برای مرگ را به زمان پیری میگذاریم و غالبا توفیق این کار از ما سلب می‌شود اما علی آقا در اوج جوانی همیشه آماده‌ی رفتن بود. علی دقیقاً روز تولد من پر کشید و از آن به بعد من هیچ‌وقت نمیتوانم برای خودم جشن تولد بگیرم چون بهترین استاد و مربی اخلاقم را در این روز از دست دادم. https://eitaa.com/haj_ali_khavari
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 طرفداران جبهه مقاومت و حزب الله این فیلم را ببینند و به حقانیت راه خود پی ببرند و عاشقانه گریه کنند. 🔸ترکیب اصرارهای یک نوجوان ۱۳ ساله برای اعزام به لبنان با صحنه‌هایی از مستند روایت فتح و صدای شهید آوینی یک خروجی شگفت‌انگیز را خلق کرده است. حتماً تماشا کنید. # مثل ابراهیم
هدایت شده از فاتح‌ِ‌قلب‌ها...💛
شیخ رجبعلی خیاط پرسید:«شغلت چیه؟ جواب داد : نجار.. گفت: اگر به یاد پول فقط چکش بزنی ، همان پول را به تو می دهند. اگر به یاد خدا بزنی هم پول به تو می دهند و هم به خدا می رسی🌱
14.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ حدود۲۰سال پیش اولین خاطرات زندگی عاشقانه شهید منوچهر مدق وهمسرش خواندم جالب وجداب حالا شما روایت همسرشهید را بشنوید وببینید، 🎥 منوچهر بهم گفت: بهتره انقلاب رو بسپارید به ما؛ برید عروسک‌بازی کنید(قسمت اول) روایتی بسیار زیبا از اولین دیدار شهید مُدق و همسرش در دلِ تظاهرات علیه شاه 🔸 یاد جانباز شهید منوچهر مُدق گرامی‌باد ــــــــــــ 📌 ما را دنبال کنید وبه دیگران هم معرفی کنید https://eitaa.com/haj_ali_khavari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کمک به فقرا (آقایان مرادی، مهدی قاسمی؛ علیرضا کاوسی و...) گاهی اوقات توفیق داشتیم پول جمع کرده و بستههایی را برای خانواده‌های نیازمند تهیه میکردیم. دوران کرونا با توجه به این‌که بعضی از مشاغل تعطیل شده بود تعداد خانوادههای نیازمند بیشتر شده بود. هدف ما این بود که در این امر مهم قدم کوچکی برداریم. در حال تهیه‌ی بسته بودم که علی آقا من را دید و بعد از سلام و احوال‌پرسی گفت: "علیرضا این‌ها دیگه چیه؟" گفتم: "از شما چه پنهون برای چند تا از خانواده‌های فقیر بسته‌ی غذایی تهیه کردیم". خیلی خوشحال شد و تشویقم کرد، بعد از من شماره کارت خواست وگفت: "بذار من هم تو کار خیر سهیم باشم". با این‌که میدانستم علی آقا خودش دائم در کار خیر و کمک به فقراست اما باز به گروههای دیگر هم کمک می‌کرد. از من که خداحافظی کرد بلافاصله پیامک واریزی‌اش آمد. تماس گرفت و خیلی معذرت خواهی کرد که مبلغ خیلی کم شد و نتواستم بیشتر از این کمک کنم. گفتم: "علی آقا من شرمندهام، اصلاً انتظار نداشتم، شما خودتون دستتون تو کار خیره ما از شما یاد گرفتیم". گفت: "بذار ما هم نمکی تو سفره شما داشته باشیم". بعدها توصیه‌ی یکی از بزرگان را میخوندم که فرموده بود در همه‌ی کارهای خیر اگر چه به اندازه‌ی کم، شریک باشید. انسان بهتر است در همه‌ی کارهای خیر اسم خود را ثبت کند، زیرا فردای قیامت معلوم نیست کدام قبول و کدام رد می‌شود. اعمال خیر شروط و موانع بسیاری دارد از جمله نیت خالص که شاید هنگام عمل رعایت نشده و موجب بطلان آن عمل شود. طبق آیه‌ی شریفهی «فَاستَبِقوا الخَیرات» علی در کار خیر شتاب می‌کرد. خیلی وقت‌ها شیطان کار خیر را به تأخیر میاندازد که انسان فراموش کند و دیگر نتواند موفق به انجام آن شود چون «الشیطان یَعِدُکُم الفَقر »؛ شیطان در مواقع کمک به دیگران به انسان وعده‌ی فقر می‌دهد. بعد به من گفت: "باز هروقت برنامه داشتی حتماً به من خبر بده". من هم هر وقت خبر می‌دادم خیلی سریع مبلغی واریز می‌کرد؛ ضمن این‌که گاهی اوقات از دیگران هم کمک می‌گرفت و برای ما ‌فرستاد. یک شب در هیئت بودیم که گوشی همراهم زنگ خورد؛ یکی از خانوادههای نیازمند بود. بنده‌ی خدا با شرمندگی گفت: "همسرم مریض شده و متأسفانه کسی نیست کمک کنه ببریمش دکتر، شما می‌تونید بیایید؟". موضوع را با علی در میان گذاشتم و بدون معطلی گفت: "پاشو بریم، کمک به خلق خدا از هیئت واجبتره". با ماشین علی رفتیم، بنده‌ی خدا اصلاً حال خوشی نداشت. قبلاً در دام اعتیاد افتاده بود که با کمک دوستان دوباره به آغوش خانواده برگشت و در حال ترک اعتیاد بود. با هزار زحمت مریض را تا بیمارستان رساندیم و بلافاصله بستری شد. تمام هزینه‌های درمان و داروی بیمار را علی پرداخت کرد. منتظر ماندیم تا مقداری که حالش بهتر شد دوباره بیمار را به خانه‌شان ببریم. بعد از انکه آن‌ها را به خانه رساندیم همسر و فرزندان او دست به دعا ما را بدرقه کردند. مجدد به سمت هیئت برگشتیم، هیئت تمام شده بود؛ برق شادی را در چشمان علی می‌دیدم. خیلی خوشحال بود و گفت: "مهدی جان، خدمت به خلق خدا یکی از بالاترین عبادت‌هاست. الحمدلله به دعای حضرت زهرا (س) و لطف خدا به دست ما گره‌ی کوچکی از زندگی این بندگان خدا باز شد". https://eitaa.com/haj_ali_khavari
یه معجزه برام بگو ؟؟ «سرپا بودن جمهوری اسلامی ایران» از داخل که برانداز و منافق و معاند و سلطنت طلب و جاسوس و... موج میزنه از بیرونم که با طالبان ،ترکیه،آذربایجان،تروریستای پاکستان و تاجیکستان،منافقین توی کردستان عراق و... همسایه ست همه هم دندون تیز کردن که یه زخمی بهش بزنن... با اسرائیل هم که درگیره،تو سوریه هم که درگیره و پشت حزب الله لبنان هم ایستاده،دشمنی عربستان هم که هست از اونور هم که امارات شده بهشت جاسوسی اسرائیل علیه ایران و همچنان با قدرت در بلندای تاریخ ایستاده و رجز حیدری میخواند✌️ دست قدرت خداوند رو برای محافظت از این کشور نمی بینید ؟؟ روی جای جای این خاک اشک روضه امام حسین علیه السلام ریخته و خون پاک شیر بچه های حیدر کرار برای دفاع از دین خدا این کشور بیمه شده امام زمان است نگران نباشید https://eitaa.com/haj_ali_khavari
بچه ها همیشه برای سلامتی حضرت آقا و دفع فتنه های داخلی صدقه بدیم تو روایات آخرالزمانی گاها اومده که قبل ظهور داخل ایران اختلافاتی بوجود میاد خدایا شر اصلاح طلبا رو به خودشون برگردون بحق محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا