eitaa logo
حاج عمار
716 دنبال‌کننده
844 عکس
138 ویدیو
30 فایل
کانال شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا (ع) تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴ محل شهادت : حلب سوریه مزار : بهشت زهرا(س) قطعه۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت باید بسنده کرد به رویای دیدنت ... #شهید_محمدحسین_محمدخانی @shahidmohammadkhani
یکسال ماه رمضان هر دو تهران بودیم. شب ها با موتور می‌آمد دنبالم می‌رفتیم مسجد ارگ. چند شبش برایم ماندگار شد. حاج منصور شب بیستم ماه رمضان حضرت زینب(س) می‌خواند. یادم هست می‌گفت: "شب نوزده و بیست و یک همه می‌آیند، اما شب بیست فقط خواص می آیند." آن شب مجلس خیلی گرفت. در و دیوار ناله سر می‌داد؛ وضعیت محمدحسین برایم قابل باور نبود. منقلب شد، لطمه می‌زد،با تمام وجود ضجه می‌زد. حال خودش را نمی‌فهمید،بماند. بعد از احیای شب بیست و یک حاجی گفت جوان ها بیایند دوتا فرش جابه‌جا کنید. ما رفتیم که به سحری برسیم. بیست،سی قدم رفتیم،جفت‌مان در دل‌مان بود که برگردیم‌. نگاهی به هم انداختیم و برگشتیم. چند دقیقه بیشتر طول نکشید. سر چندتا فرش را گرفتیم بعد هم سریع راه افتادیم. انداختیم توی اتوبان همت؛ یکدفعه لاستیک موتور ترکید.‌..حدود بیست متر روی آسفالت کشیده شدیم. هنوز صدای جیغ زن‌ها و قیژ ترمزها توی ذهنم هست. حتی صحنه‌ای که یک زن و شوهر دستمال کاغذی از ماشینشان برداشته بودند و می‌دویدند سمت ما. لباسم تکه تکه شده بود. محمدحسین ‌کمی زخمی شده بود. گفت:"چیزیت نشده؟!خوبی؟" گفتم:"خوبم، تو خوبی؟ " تا گفتم خوبم، اشک در چشمانش حلقه زد دقیقا این صحنه یادم هست. توی آن وضعیت رفت کنار اتوبان سجده شکر طولانی به‌ جا آورد... @shahidmohammadkhani
Misaq-Shab4Ramazan96[1]_2.mp3
2.21M
" وَاغْفِرْ لى تِلْکَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا رَحْمنُ یا عَلاّمُ " @shahidmohammadkhani
" دعای روز ششم ماه مبارک رمضان " به یاد #شهید_محمدحسین_محمدخانی @shahidmohammadkhani
#شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_روح_الله_قربانی #شهید_قدیر_سرلک #شهید_سعید_سیاح_طاهری @shahidmohammadkhani
بعد از شهادت روح الله و قدیر، خیلی دلتنگ عمار می‌شدم. واقعا نمی‌توانستم دوری اش را تحمل کنم. دائم توی منطقه بود. چشمم به در اتاق فرماندهی تیپ بود. منتظر بودم بیاید و به ما سری بزند. بعضی وقت‌ها که می‌آمد، انگار حاجت مستجاب شده‌ای را خدا به من داده بود. واقعا عاشقش بودم. یک روز بعد از شهادت بچه ها، به مقر تیپ آمد. از من خواست تا قرارگاه همراهیش کنم. از فرصت کنار عمار بودن خیلی خوشحال بودم. با تویوتای تیپ، به سمت قرارگاه حرکت کردیم. کارهای ستادی تیپ زیاد بود، از فرصت استفاده کردم و شروع به مطرح کردنشان نمودم. عمار به سمت ضبط صوت ماشین خم شد و ضبط را روشن کرد. به من گفت:《کار های ستاد رو ول کن، به این مداحی گوش کن!》 "هوای این روزای من هوای سنگره یه حسی روحمو تا زینبیه می‌بره تا کی باید بشینم و خدا خدا کنم به عکس صورت شهیدامون نگاه کنم....." انگار بیت بیت این مداحی، روح و روان عمار را درگیر خودش کرده بود. رگه های بین محاسنش گم می‌شد. بغض و اشک عمار، نشان میداد همه غمهای دنیا، روی دلش مانده بود. احساس کردم دلتنگ چیزی است. شایدم هوای سفر دلش را بیقرار کرده بود ... @shahidmohammadkhani
" دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان " به یاد #شهید_محمدحسین_محمدخانی @shahidmohammadkhani
" مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم " @shahidmohammadkhani
" دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان " به یاد #شهید_محمدحسین_محمدخانی @shahidmohammadkhani
سر که زد چوبه محمل دل ما خورد ترک ریخت بر قلب و دل جمله عشاق نمک... آنقدر داغ عظیم است که بر دل شده حک سر زینب به سلامت ، سر نوکر به درک دست خط @shahidmohammadkhani
AUD-20151107-WA0009.mp3
1.06M
سر که زد چوبه محمل دل ما خورد ترک مداحی @shahidmohammadkhani