❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
🌷#زندگی_به_سبک_شهدا
روزهاے اول ازدواج یہ روز دستمو گرفٺ و گفٺ:
"خانومـ...
بیا پیشمـ بشینـ کارِٺ دارمـ..."🎈
گفتمـ...
"بفرما آقاے گلمـ منـ سراپا گوشمـ..."
گفت "ببینـ خانومے...
همینـ اول بهٺ گفتہ باشمااا...
ڪار خونہ رو تقسیمـ میڪنیمـ هر وقٺ نیاز بہ ڪمڪ داشتے باید بہمـ بگے...☺️"
گفتمـ "آخه شما از سر ڪار برمیگرے خستہ میشے☹️
گفت "حرف نباشہ ،حرف آخر با منه..😏
اونمـ هر چے تو بگے منـ باید بگمـ چشمـ...!
واقعاً همـ بہ قولش عمل ڪرد از سرڪٱر ڪہ برمیگشت با وجود خستڰے شروع میکرد ڪمڪ ڪردنـ...
🏙واسہ زندگے اومدھ بودیمـ تهرانـ...
با وجود اینڪہ از سختیاش برامـ گفتہ بود ولے با حضورش طعمـ تلخ غربٹ واسم شیرینـ بود...🙂 سر ڪار ڪہ میرفٺ دلتنـگ میشدمـ..
🙂وقتے برمیگشت، با وجود خستگے میگفٺ...
"نبینمـ خانومـ منـ...
دلش گرفتہ باشہ هااا...
پاشو حاضر شو بریمـ بیرونـ... .
🌷همسر شهید مهدی خراسانی
👈شادی روح شهید مهدی خراسانی صلوات
@Shahadat_dahe_haftad
مادر تا زمانی که روی پا بود، در خانه را باز میگذاشت میگفت شاید مصطفی بیاید. گاهی دل شب سراسیمه از خواب بلند میشد و میرفت سمت در. میگفت انگار یک نفر در خانه را میزند فقط روضه حضرت زهرا آرامش میکرد ولی دیروز بعد از 35 سال برای همـــیشه آرام شد، مادر شهید بی نشان مصطفــی ردانی پور به فرزندش پیوست
دانشجوی 23 ساله رشته کامپیوتر بود
بسیجی هم بود ، یا یک چهره معصوم و حزب اللهی
نامش هم حجت الله رحیمی ، مداح اهلبیت
نوروز 1390 که رفته بودند مناطق جنگی ، هم کاروانیانش می گفتند : حال خوبی نداشت
یک شب تا صبح بیدار مانده بود تا صوت های های مربوط به شلمچه را آماده کند .
شده بود از مسئولین کاروان ها ، حضور اعضا را بررسی می کرد
یک روز از همین روزها ، ساعت 8 صبح بود که دوید تا بیاید اینطرف ، اما ناگهان ، پایش به درب مقر سپاه گیر کرد و زمین خورد
بروی زمین افتاده بود
راننده اتوبوس که حجت الله را ندیده بود ، از روی بدن نحیفش گذشت ...
وقتی که چند متری جلوتر رفته بود ، از صدای داد و بیداد اطرافیان اتوبوس ، فکر کرده بود اتوبوس روی کسی است
برای همین ، دنده عقب گرفت تا به خیال خودش از رویش کنار برود ، اما نمی دانست دوباره رفته روی بدن حجت الله ، آمد پائین تا ببینید چه خبر است
دید لاستیک های ضخیم اتوبوس روی پیکر حجت الله قرار گرفته ...
سریع سوار شد که ماشین را حرکت بدهد ، اما دیگر دیر شده بود ، خون حجت الله ، کف خیابان را گرفته بود
حالا دیگر ، نمی شد به او فقط گفت حجت الله ، انگار چیزی کم داشت
آخر ، دوستانش می گفتند ، وقتی لپ تابش را چک کردیم ، دیدیم در آن عکس دسته جمعی ، بالای عکس خودش نوشته بود#شهید_حجت_الله_رحیمی
#شهدا
#شهادت
@shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت+دهه هفتاد❣
#شهید_حجت_الله_رحیمی
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
⚘احترام به دل همسر
🌹با دل همسرت کنار بیا!
👈عده ای به خانه امام حسین(ع) رفته بودند و با دیدن برخی از لوازم منزل به حضرت گفتند:"شما فرش ها و پشتی های قشنگی را برای خانه خود تهیه کرده اید"
💠حضرت فرمود:همسرم این طور دلش خواسته است
✔این یعنی امام حسین(ع) با دل همسرش راه آمده است
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣