هدایت شده از حساب کاربری حذف شده
1_8258594.mp3
2.52M
بعضیا میگن:
ما چون گرفتار فلان گناه شدیم 🔥
دیگر نماز هم نمیخوانیم چون سودی ندارد💸
اینطورنیست 😳👊
در قرآن آمده : اگر گناه ڪردی حتما نماز بخوان نماز پاڪ ڪن گناه است😊☝️
@Shahadat_dahe_haftad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای امام زمانم چه کارکنم 3⃣
❤️ با مولایمان آشتی کنیم ... حتی با یک سلام
👤استاد احسان عبادی
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد ❣
#روز_یازدهم
سحر #يازدهم #روضه ی شام بايد خواند...
دَخَلَتْ #زينبُ ، شرمنده زبانم لال باد...😔
@Shahadat_dahe_haftad
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#روز_یازدهم سحر #يازدهم #روضه ی شام بايد خواند... دَخَلَتْ #زينبُ ، شرمنده زبانم لال باد...😔 @S
#سحر_یازدهم
بشكند دست كسي كه سوي ناموس خدا
با جسارت صدقه لقمه ي ناني پرت كرد😭
#زینبُ_یه_مُشت_حرومی...😭
#یازینب😭💔
@Shahadat_dahe_haftad
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#سحر_یازدهم بشكند دست كسي كه سوي ناموس خدا با جسارت صدقه لقمه ي ناني پرت كرد😭 #زینبُ_یه_مُشت_
آی زینب 😭
بین تموم دلهای عالم امان از دل زینب
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مهـــــــــدی جان
🌸من گنه كارم ولي نام تو را دارم به لب
🌸يا انيس الذاكرين مولا به فريادم برس
🌸من بريدم از همه تا تشنه وصلت شوم
🌸يا امان الخائفين مولا به فريادم برس
🌸از سر جهلم بُود اين گناه و دوري ام
🌸انت خير الغافرين مولا به فريادم برس
🌸عده اي بر انتظار و عشق ما طعنه زنند
🌸يا يحب الصابرين مهدي به فريادم برس
🌸من گرفتارم فقط اميد من آقا تويي
🌸يا رجاء المذنبين مهدي به فريادم برس
اللهم عجل لولیک الفرج
قسم به دیده ی مادرت زهرا سلام الله علیها
بیا که چشم به راه است زینب الکبری سلام الله علیها
🌹🍃صلوات🍃🌹
💚یاس بی نشان علـــــــے💚
@Shahadat_dahe_haftad
علامه حسن زاده آملی چه زیبا آدرس
امام زمان را داده اند
ازعلامه پرسیدند: آدرس امام زمان(عج)
کجاست؟!
کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟!
ایشان فرمودند:
آدرس حضرت در قرآن کریم آیه آخر
سوره قمر است ...
که میفرماید:
" فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ "
هرجا که صدق و درستی باشد،
هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد،
هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد،
حضرت آنجا تشریف دارند ...
@Shahadat_dahe_haftad
هدایت شده از ❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
1_8258594.mp3
2.52M
بعضیا میگن:
ما چون گرفتار فلان گناه شدیم 🔥
دیگر نماز هم نمیخوانیم چون سودی ندارد💸
اینطورنیست 😳👊
در قرآن آمده : اگر گناه ڪردی حتما نماز بخوان نماز پاڪ ڪن گناه است😊☝️
@Shahadat_dahe_haftad
💢کدام روزه مقبول است؟
#شهید_مطهری
اگر ما ماه رمضانی را گذراندیم، شبهای احیایی را گذراندیم، #روزههای متوالی را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان #احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از #سابق بیشتر مسلّط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلّط هستیم و بالاخره بر #نفس خودمان بیشتر مسلّط هستیم و میتوانیم #جلو نفس امّاره را بگیریم، این علامت قبولی روزه ماست.
📚 آزادی معنوی، ص۵۰
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد ❣
🌟استغفار، زنگارهای دل نورانیتان را پاک میکند
🔻رهبرانقلاب: استغفار، زنگارهای دل نورانیتان را که خدای متعال به شما داده است، پاک میکند.
🔹هر انسانی، نورانی است. حتّی انسانی که با خدا رابطه و آشنایی ندارد، در جوهر و ذات خود، نورانیّت دارد؛ منتها بر اثر بیمعرفتی و گناه و شهوترانی، آن را دچار زنگار کرده است.
🔺 #استغفار، این زنگار را از بین میبرد و نورانیّت میبخشد. ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد ❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
بِسـْــمِ رَبِّـــــ الشُهـَــــدا
شش درس از شش شهید
#شهید_محمودرضا_بیضائی :
(شیعه به دنیا آمده ایم تا مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم!)
#شهید_رسول_خلیلی :
(به برادر برادر گفتن نیست! به شبیه شدنه!)
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن :
( ظهور اتفاق می افتد، مهم این است که ما کجای ظهور ایستاده ایم)
#شهید_روح_اله_قربانی :
( شهادت خوب است اما تقوی بهتر است تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند)
#شهید_مصطفی_صدرزاده :
(سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد)
#شهید_حسین_معز_غلامی :
( در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی و .. ، پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید ..)
@shahadat_dahe_haftad
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#سحر_یازدهم بشكند دست كسي كه سوي ناموس خدا با جسارت صدقه لقمه ي ناني پرت كرد😭 #زینبُ_یه_مُشت_
روز یـازده روز زیـنــبــ روز آه
درد سینـه درد پهـلو درد بـازو
چشم بسته از سه دردی که بگفتم بگذریم
درد بی مــعجــری زینبــ امانم را بریــد
😔😭
@Shahadat_dahe_haftad
مقدمهی خوب شدن،
سپردن دستت به دست خوبان است!
و چه خوبی بهتر از شهدا🌹
"دلت را به شهدا بسپار "
لحظه هات بوی خدا میگیره
و دور گناه رو خط میکشی❌
@Shahadat_dahe_haftad
|🌸|
🔴/ #سبــــک_زندگـــــــــی_شهـــــــدا…🍃/
شب دير وقت آمد خانه.
صورتش سياه سياه بود.
توی موها، گوشههای چشم و همه صورتش پُر از شن بود.
بعد از سلام و احوال پرسی گفتم:
"انگار خيلی خستهای."
گفت:
"آره چند شبه نخوابيدم."
رفتم غذا گرم کنم و سفره بيندازم.
پنج دقيقه بعد برگشتم
ديدم همان جا دم در با پوتين خوابش برده.
نشستم و بند پوتينهايش را باز کردم.
میخواستم جورابهايش را در بياورم
که بيدار شد.
مرا که در آن حالت ديد
عصبانی شد و گفت:
"من از اين کار خيلی بدم میآيد.
چه معنی دارد که تو بخواهی جوراب من را در بياوری؟"
سر اين چيزها خيلی حساس بود.
دوست نداشت زن بَرده باشد.
میگفت:
"از زمانی که خودم را شناختهام
به کسی اجازه ندادهام که جوراب و زيرپوشم را بشويد."
•| #منبع📗: نيمه پنهان ماه(کتاب شهید زینالدین)، ص۳۴و۳۵
@Shahadat_dahe_haftad
💟بنده من
💠من میخوام تو خیلی لذت ببری، چرا برا خودت کم میذاری؟
💠چرا خودت رو مشغول لذت های کوچولو
میکنی؟
💠تو بنده منی، من میخوام تو بهترین ها رو داشته باشی
💠وقتی خودت رو سرگرم لذات سطحی میکنی به خودت ضرر میرسونی، اینه که منو ناراحت میکنه...
💠چرا فکر میکنی تا خطا میکنی من میخوام بزنمت؟
💠من توی گمان تو چه خدایی هستم؟
خدای خشن؟
خدایی که فقط میخواد بزنه؟
💠تو وقتی خطا میکنی، من منتظرم برگردی طرفم...
برگرد به آغوش خودم....
توی آغوش خودم گریه کن
گریه کن برای خطاهات
برای ضربههایی که به خودت زدی
خودم کمکت میکنم... خودم خریدار اشکتم
💠چرا از من رو بر میگردونی؟
💠مهربونی منو باور نداری؟
💠میدونی وقتی میای توبه میکنی مثل اینه که من گمشدهمو پیدا کردم؟
تو همون لحظه که خطا کردی، همون موقع، بیا
اصلا همین که دلت بشکنه یعنی اومدی پیش من
یعنی اومدی بگی که هواتو داشته باشم..
اومدی بگی به خودت ظلم کردی..
💕جز من، کی میتونه انقدر هواتو داشته باشه؟
💕جز من کی میتونه انقدر دوستت داشته باشه؟
💕جز من کی میتونه انقدر باهات مهربون باشه؟
💟بنده خطاکار من!
من مقابل تو نیستم، من کنـارتـــــــم...💞
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد ❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
📕 #نسل_سوخته (داستان واقعی) 🔸 قسمت۲۰ 💭دیگه همه بی حس و حالی بی بی رو فهمیده بودن ... دایی... مادرم
📕 #نسل_سوخته (داستان واقعی)
🔸 قسمت۲۱
💭مامان با ناراحتی اومد سراغم ...
- نکن مهران ... اینقدر ادای بزرگ ترها رو در نیار ... آخر یه بلایی سر خودت میاری ...
- مامان، من ادا در نمیارم ... 14 سالمه ... دیگه بچه نیستم... فوقش اینها می سوزه ... یا داغون میشه قابل خوردن نیست ...
هر چند از اینکه جمله بابا رو بهم گفت دلم سوخت ... اما می دونستم توی حال خودش نیست ...
یهو حالتش عوض شد ... بدجور بهم ریخت ...
- آره ... تو هم یه کاری کن داغت بمونه رو دلم ...
و از آشپزخونه رفت بیرون ... چند لحظه موندم چی کار کنم... شک به دلم افتاد ... نکنه خطا رفتم ... و چیزی که به دل و ذهنم افتاد ... و بهش عمل کردم ... الهام نبوده باشه ... تردید و دو دلی تمام وجودم رو پر کرد ...
- اینطوری مشخص نمیشه ... باید تا تهش برم ... خدایا ... اگر الهام بود ... و این کارم حرف و هدایت تو ... تا آخرش خودت حواست بهم باشه ... و مثل قبل ... چیزی رو که نمی دونم بهم یاد بده و غلطم رو بگیر ... اگرم خطوات بود ... نجاتم بده ...
قبلا توی مسیر اصلاح و اخلاقم ... توی مسیر شناخت خدا و حرکت به سمتش ... کمک گرفته بودم و استادم بود... اما این بار ...
پدر ... یه ساعت و نیم بعد برگشت ... از در نیومده محکم زد توی گوشم ...
- گوساله ... اگر همون موقع و سر وقتش رفته بودی ... این همه معطل خریدن چند تا غذا نمی شدم ...
اما حکمت معطلی پدرم چیز دیگه ای بود ... خدا برای من زمان خریده بود ... سفره رو انداختیم کنار تخت بی بی ... غذای من حاضر شده بود ...
مادرم عین همیشه ... دست برد سمت غذا ... تا اول از همه برای بی بی بکشه ... مادربزرگ زیرچشمی به من و بقیه نگاه کرد ...
- من از غذای مهران می خورم ...
♻️ادامه دارد...
✅ @Shahadat_dahe_haftad
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
📕 #نسل_سوخته (داستان واقعی) 🔸 قسمت۲۱ 💭مامان با ناراحتی اومد سراغم ... - نکن مهران ... اینقدر ادای
📕 #نسل_سوخته (داستان واقعی)
🔸 قسمت۲۲
💭همه جا خوردن ... دایی برگشت به شوخی گفت ...
- مادر من ... خودکشی حرامه ... مخصوصا اینطوری ... ما می خوایم حالا حالاها سایه ات روی سرمون باشه ...
بی بی پرید وسط حرفش ...
- دست دائم الوضوی پسرم بهش خورده ... چه غذایی بهتر از این ... منم که عاشق خورشت کدو ...
و مادرم با تردید برای مادربزرگ غذا کشید ... زن دایی ابراهیم... دومین نفری بود که بعد از من ... دستش رفت سمت خورشت ...
- به به ... آسیه خانم ... ماشاء الله پسرت عجب دست پختی داره ... اصلا بهش نمی اومد اینقدر کاری باشه ...
دلم قرص شده بود ... اون فکر و حس ... خطوات شیطان نبود ... من خوشحال از این اتفاق ... و مادرم با حالت معناداری بهم نگاه می کرد ... موقع جمع کردن سفره، من رو کشید کنار ...
- مهران ... پسرم ... نگهداری از آدمی توی شرایط بی بی ... فقط درست کردن غذا نیست ... این یه مریضی ساده نیست... بزرگ تر از تو زیر این کار، کمر خم می کنن ...
- منم تنها نیستم ... یه نفر باید دائم کنار بی بی باشه که تنها نباشه ... و اگر کاری داشت واسش انجام بده ... و الا خاله معصومه و دایی محسن هستن ... فقط یه مراقب 24 ساعته می خوان ...
و توی دلم گفتم ...
- مهمتر از همه ... خدا هست ...
- این کار اصلا به این راحتی نیست ... تو هنوز متوجه عمق ماجرا نیستی ... گذشته از اینها تو مدرسه داری ...
این رو گفت و رفت ... اما من یه قدم به هدفم نزدیک تر شده بودم ... هر چند ... هنوز راه سختی در پیش بود ...
- خدایا ... اگر رضای تو و صلاح من ... به موندن منه ... من همه تلاشم رو می کنم ... اما خودت نگهم دار ... من دلم نمی خواد این ماه های آخر ... از بی بی جدا شم ...
نیمه های مرداد نزدیک بود ... و هر چی جلوتر می رفتیم ... استیصال جمع بیشتر می شد ... هر کی سعی می کرد یه طوری وقتش رو خالی یا تنظیم کنه ... شرایطش یه طوری تغییر می کرد و گره توی کارش می افتاد ...
استیصال به حدی شده بود ... که بدون حرف زدن مجدد من... مادرم، خودش به پیشنهادم فکر کرد ... رفت حرم ... و وقتی برگشت موضوع رو با پدرم و بقیه مطرح کرد ... همه مخالفت کردن ...
- یه بچه پسر ... که امسال میره کلاس اول دبیرستان ... تنها ... توی یه شهر دیگه ... دور از پدر و مادرش و سرپرست... تازه مراقب یه بیمار رو به موت ... با اون وضعیت باشه؟ ...
از چشم های مادرم مشخص بود ... تمام اون حرف ها رو قبول داره ... اما بین زمین و آسمون ... دلش به جواب استخاره خوش بود ...
و پدرم ... نمی دونم این بار ... دشمنی همیشگیش بود ومی خواست از شرم خلاص شه ... یا ...
محکم ایستاد ...
- مهران بچه نیست ... دویست نفر آدم رو هم بسپاری بهش... مدیریت شون می کنه ... خیال تون از اینهاش راحت باشه ...
و در نهایت ... در بین شک و مخالفت ها ... خودش باهام برگشت ... فقط من و پدرم ...
برگشتم و ساکم رو جمع کردیم ... و هر چیز دیگه ای که فکر می کردم توی این مدت ...ممکنه به دردم بخوره ... پرونده ام رو هم به هزار مکافات از مدرسه گرفتیم ...
دایی محسن هم توی اون فاصله ... با مدیر دبیرستانی که پسرهای خاله معصومه حرف زده بود ... اول کار، مدیر حاضر به ثبت نام من نبود ... با وجود اینکه معدل کارنامه ام 19/5 شده بود ... یه بچه بی سرپرست ...
ده دقیقه ای که با هم حرف زدیم ... با لبخند از جاش بلند شد و موقع خداحافظی باهام دست داد ...
- پسرم ... فقط مراقب باش از درس عقب نیوفتی ...
شهریور از راه رسید ... دو روز به تولد 15 سالگی من ... پسر دایی محسن ... دو هفته ای زودتر به دنیا اومد ... و مادربزرگ، آخرین نوه اش رو دید ...
مادرم با اشک رفت ... اشک هاش دلم رو می لرزوند ... اما ایمان داشتم کاری که می کنم درسته ... و رضا و تایید خدا روشه ... و همین، برای من کافی بود ...
♻️ادامه دارد...
✅ @Shahadat_dahe_haftad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ بسیار زیبا و احساسی حجاب با صدای خواننده ارزشی امیر فلاح حسینی
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد ❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه ات احساس خجالت کردم #حسن_کردی خدا رو شکر که عاشق حسینم! خ
004 - Eshgh e To.mp3
5.9M
🎧 بذار بگم با زبون ساده
همین حسین حسین هم از سرم زیاده
زهرا اجازه شو
به هر کسی نداده
@Shahadat_dahe_haftad
السَّلامُ عَلَیڪَ #دلتنگم😭
اے بمیرم ڪه مایه ے #ننگم😔
#حسینجان💔
#اللهم_الرزقنا_زیارت_الحسین_ع
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@Shahadat_dahe_haftad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هر وقت خواستی گناه کنی ...
♨️ آهای منتظر ظهور واجبه که نگاه کنی بعد کمی تامل ...
#ترک_گناه_برای_ظهور
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد ❣
نصیحت زیبای مولانا
در این عمری که میدانـے
فقط چندی تو مهمانـے
به جان و دل
تو عاشق باش
رفیقان را مراقب باش
مراقب باش ﺗﻮ به آنـے
دل موری نرنجانـے
که در آخر تو میمانی و
مشتی خاک که از آنــے
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد ❣