eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
#لبیک_یاحسین_(ع)_یعنی...😍 #نماز #اول #وقت بخوانیم😊 ❤️❤️❤️ #التماس_دعای_فرج @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که باز است به درگاه الهی در رحمت شده ام غرق اجابت و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 #اول وقت ⚘ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که باز است به درگاه الهی در رحمت شده ام غرق اجابت و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 #اول وقت ⚘ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که باز است به درگاه الهی در رحمت شده ام غرق اجابت و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 _ وقت ⚘ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که باز است به درگاه الهی در رحمت شده ام غرق اجابت و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 _ وقت ⚘ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که باز است به درگاه الهی در رحمت شده ام غرق اجابت و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 _ وقت @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که باز است به درگاه الهی در رحمت شده ام غرق اجابت و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 _ وقت @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گويند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که باز است به درگاه الهی در رحمت شده ام غرق اجابت و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم😭 _ وقت @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
✍ مـریـم سـرخـه اے 🌹قسـمـت صدایم را صاف کردم و به راننده گفتم: -آقا ممنون.من همین جا پیاده میشم. پول را گرفتم سمت راننده و بعد از این که ازم گرفت دستم را روی دستگیره فشار دادم و کشیدم سمت خودم،در باز شد.از ماشین پیاده شدم. هوا تاریک بود اما خیابان شلوغ. کوله پشتیم را انداختم روی شانه هایم شالم را کشیدم جلوتر و از پیاده رو شروع کردم به قدم زدن. هنزفری ام را از جیبم آوردم بیرون و زدم به گوشیم.گوشی های هنزفری رو داخل گوشم فرو بردم و آهنگ را پلی کردم. با موزیکی که در حال پخش بود میخواندم و قدم می زدم... قدم هایم را سریع تر و بلند تر کردم کمی از تاریکی شب ترسیدم. از خیابان رد شدم،چیزی به رسیدن به مقصدم نمانده بود. جدول های کنار خیابان را یکی یکی پشت سر می گذاشتم. به کوچه که رسیدم داخل شدم. دلم کمی آرام تر شد. آهنگ را عوض کردم،آهنگ ملایمی شروع به خوندن کرد که قلبم آرامش گرفت.یک آرامش عجیب... جلوی در خانه که رسیدم دستم را روی زنگ فشار دادم و بعد از چند ثانیه ای برداشتم... مادر از پشت آیفون صدایش بلند شد: -چه عجب!چرا انقدر دیر اومدی. -مامان درو باز کن بیام بالا حرف می زنیم زشته پشت آیفون!! در را باز کرد و داخل شدم با عصبانیت درو پشت سرم بستم آهنگ را قطع کردم و هنز فری ام را گذاشتم جای اولش پله ها را یکی یکی طی کردم رسیدم جلوی در خانه مادر در را باز کرد و به من خیره شد. پلک هایم را روی هم زدم و گفتم: -سلام. مادر با نگاه عجیبی گفت: -علیک سلام!!!ساعتو نگاه کردی. نگاهی انداختم به ساعت دیواری خانه.و گفتم: -حالا اونقدم دیر نشده. مادر با اخم شدیدی به من نگاه کرد و بعد هم رفت. من هم کفش هایم را در آوردم و وارد خانه شدم... ... @shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت+دهه هفتاد❣
اما میدونی آقا برا منو تو دعا میکنه🤲 دعا میکنه بشے دعا میکنه از بنده هاے صالح خدا باشی🌸 دعا میکنه آروزت نمونه امشبـ...🥀💔