#سیره_شهدایی🌺🍃
هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایين می انداخت.حجب وحيا در چهره اش موج میزد.وقتی برای کمک به مغازه پدرش میرفت اگرخانمى وارد مغازه میشد کتابی دردست میگرفت سرش را بالا نمی اورد ومیگفت”پدر شما جواب بده”
#سید_مجتبی_علمدار
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#سیره_شهدایی🌼🍂
یا حسین فرماندهی از آن توست
این جمله ای بود که بر بالای سر درب ورودی اتاق فرماندهی بود.
حسین املاکی
حسین را چه کسانی شناختند
حسین را چه کسانی فراموش کردند
و چه کسانی با حسین زندگی میکنند.
حسین یه جمله زیبا همیشه میگفت و آن اینکه «تا جنگ هست من هستم» و چه زیبا تا آخرش به حرفی که زده بود مردانه ایستاد
و شد
حسین
او دنبال نام نبود
او دنبال مقام نبود
او با همه خاکی بود
این بود که حسین شد افلاکی
کسانی که مدتی با حسین بودند هیچوقت فراموش نخواهند کرد .قدمهای استوار حسین در تمام جبهه های ۸ سال دفاع مقدس بود.
حسین عاشق خدا بود و خدا عاشق حسین
و آن کس که خدا عاشقش بشود خواهد کشت و هرکس را که خدا بکشد خون بهایش را نیز خواهد داد
و چه بهایی خدا به حسین داد و او را جادوانه کرد و حسین را مهمان خود کرد
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#سیره_شهدایی🌺🍃
سیّد همیشه « یا زهرا(س) » می گفت. البته عنایاتی هم نصیب ما می شد. مثلاً دو سه بار اتفاق افتاد که بی پول شدیم. آنچنان توان مالی نداشتیم. یکبار می خواستم دانشگاه بروم اما کرایه نداشتم. 5 تا یک تومانی بیشتر توی جیبم نبود. توی جیب ایشان هم پول نبود. وقتی به اتاق دیگر رفتم دیدم اسکناسهای هزاری زیر طاقچه مان است. تعجب کردم، گفتم: آقا ما که یک 5 تومانی هم نداشتیم این هزاریها از کجا آمد. گفت: این لطف آقا امام زمان (عج) است. تا من زنده هستم به کسی نگو.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣