سرِ #سفرهعقد آروم درِ گوشم گفت:
میدونی من فَردا شَهید میشَم؟
خندیدم و گفتم..از کجا میدونی.؟
نکنه #علمِغِیب داری..!🤔
گفت:
آره..دیشب مادرم حضرتِ زهرا(س) رو تو خواب دیدم..
ازدواجمونو بهم تبریک گفت..
بعدشم وَعده ی #شَهادتم رو داد..🙂💛
بُغض کردمُ گفتم: پس من چی.؟
میخوای همین اولِ کاری منُ تنها بزاری بری..؟؟🥺
نبود شرطِ وَفا بِری و منو نَبری..!
توکه میدونی فردا میخوای #شَهید بشی..
چرا نشستی پایِ سفره عقد..!!
چرا خواستی منو به #عقدِ خودت دربیاری!؟🙁🍃
دستمو گرفت ؛ خندیدُ گفت:
اخه شنیدم #شَهید میتونه بستگانشو شفاعت کنه.!
میخوام که اون دنیا جزوِ شفاعت شده هام باشی..☺️❤
میخوام مجلسِ #عروسیِواقعی رو اونجا برات بگیرم:))
-بهروایتهمسرشهیدمدافعحرمهادیابراهیمی..🌱
#خاطراتهمسرانشهدا..💛✨
@shahadat_dahe_haftad
❣شهادت + دهه هفتاد❣