💌
نامه ای به تمام خستگانِ جهان :
باشد که اشک بعدی شما
اشک شوق باشد !❤️🩹🌿
#حاج_قاسم 💔🌹
#شهادت_آرزوی_ماست ❤️🌹
╔═🍃🌷🍃═══╗
@haj_ghasem1_20
╚═══🍃🌷🍃═╝
Part14_انسان 250 ساله.mp3
12.85M
🍃🌺🌸💐🌸🌺🍃
سلام و شب بخیر
کتاب صوتی انسان ۲۵۰ ساله
قسمت سیزدهم
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
نوش نگاهتون
#انسان ۲۵۰ ساله
🍀🌺🌸🌻🌸🌺🍀
سلام و درود؛
" معرفی یک کتاب ویژه "
کتاب : پیوندبهائیت و صهیونیسم
گروه : سیاسی
نویسنده : زینب السادات انوری
مترجم : .........
کتاب در رابطه پیدایش و ترویج فرقه ضاله بهاییت و تاثیر موهومات و مزخرفات آئین یهودی صهیونیست برآن و ابطال اندیشه سخیف و غیرانسانی بهائیت هست.
نگارنده با قلمی شیوا بحثی روان و مستند را بیان کرده اند.
توصیه جدی و اکید میکنم همگان این کتاب را تهیه و مطالعه و به دیگران نیز معرفی کنند
#کتاب
🍀🌸🌻💐🌻🌸🍀
🔴 دعا براي ظهور #امام_زمان در شب جمعه
🔵 شيخ ابو جعفر طوسي در کتاب «مختصر المصباح» وقتي وظايف شب جمعه را نقل ميکند ميفرمايد : صد مرتبه يا هر اندازه که ميتواني اين گونه بر پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم صلوات ميفرستي :
🌕 أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ، وَأَهْلِکْ عَدُوَّهُمْ ، مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ، مِنَ الْأَوَّلينَ وَالْآخِرينَ
🔺خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود فرست و فرج ايشان را تعجيل فرما و دشمنان آنان را از جنّ و انس از اوّلين و آخرين هلاک گردان.
📚 مکيال المکارم ج ۲ ص ۳۱
🌸💐 داستان شب💐🌸
سلام و تحیت؛
عرض تسلیت ویژه شهادت و مجروح شدن مظلومانه جمعی از هم وطنانمان در حادثه تروریستی کرمان؛ و همدردی با خانواده های محترمشان... ؛
شبتون بخیر و شادی...؛
الهی خوش باشید و کامروا...؛
الهی آمین
.................................
داستان امشب را تقدیم میکنم.
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
"استجابت دعا به شرط توکل و اعتماد بخدا"
یک داستان واقعی و مستند...؛
دکتر آیشان ؛ پزشک و جراح مشهور پاکستانی ؛ روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت او بخاطر دستاوردهای پزشکیاش برگزار میشد؛ با عجله به فرودگاه رفت.
بعد از پرواز، ناگهان اعلان کردند؛
که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه،که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده،
مجبوریم فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ...
بعد از فرود هواپیما، دکتر بلافاصله به دفتر فرودگاه رفت؛و خودش را معرفی کرد ؛ و گفت:
هر ساعت، برای من برابر با جان چند بیمار است ؛ و شما میخواهید من 16 ساعت، در این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم؟
یکی از کارکنان گفت:
جناب دکتر، اگر خیلی عجله دارید؛
میتوانید یک ماشین دربست بگیرید؛ تا مقصد شما، سه ساعت بیشتر نمانده است...
دکتر آیشان، با کمی درنگ پذیرفت؛
و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد؛
که ناگهان در وسط راه، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد؛بطوریکه ادامه راه مقدور نبود ...
ساعتی گذشت تا اینکه احساس کرد راه را گم کرده است ...
خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد ...
که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد ...
کنار آن کلبه توقف کرد و در را زد؛
صدای پیرزنی را شنید:
بفرما داخل، هر که هستی در بازه ...
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود؛ خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند.
پیرزن گفت:
کدام تلفن فرزندم؟
اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ...
ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری ...
دکتر از پیرزن تشکر کرد؛و مشغول خوردن شد؛در حالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود ...
که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود؛
که هر از گاهی بین نمازهایش، او را تکان می داد.
پیرزن مدتی به نماز و دعا مشغول بود.بعد از اتمام نماز و دعا، دکتر رو به او کرد و گفت:
مادر جان، من شرمنده این لطف و محبت شما شدم؛
امیدوارم که دعاهایتان مستجاب شود.
پیرزن گفت:
شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است.
من همه دعاهایم قبول شده، بجز یک دعا ...
دکتر آیشان می پرسد:
چه دعایی؟پیرزن می گوید:
این طفل معصومی که جلو چشم شماست؛نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر،به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا، ازعلاج آن عاجز هستند ...
به من گفتهاند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر آیشان هست؛
که او قادر به علاجش هست، ...
ولی هم او خیلی از ما دور هست؛
و دسترسی به او مشکل هست؛
و هم میگویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است؛
و من از پس آن برنمیآیم ...
می ترسم این طفل بیچاره و مسکین، خوار و گرفتار شود ...
پس از خدا خواستهام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد؛
و کارم را آسان کند!
دکتر آیشان در حالیکه گریه می کرد؛گفت:
به والله که دعای تو،
هواپیماها را از کار انداخت؛
و باعث زدن صاعقه ها شد؛
و آسمان را به باریدن وا داشت ...
تا اینکه منِ دکتر را بسوی تو بکشاند.
من هرگز باور نداشتم؛
که الله عزوجل با یک دعا،
این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند؛
و بسوی آنها روانه می کند.
وقتی که دستها، از همه اسبابها کوتاه میشود؛
و امید، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد؛
فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا میماند؛
و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید؛
باز میشود.
هر جایی که امید ادامه دارد؛
تمام کائنات در راستای خواسته او تلاش میکنند.
..................................
بله عزیزانم؛
گابریل گارسیا فیلسوف بلندآوازه معاصر میگوید:
باور نمیكنم خدا به كسی بگويد:
" نه...! "
خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم....
٢- یه کم صبر کن....
٣- پيشنهاد بهتری برايت دارم....
همیشه در فشار زندگی اندوهگین نشوید.....
برای تمام رنجهایی که میبرید صبر کنید...!
صبر، اوج احترام به حکمت خداست.
الهی شاد و سلامت و حاجت روا باشید.
مراقب خودتون و عزیزانتون باشید.
🍀🌻💐🌸💐🌻🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به وقت دلتنگی💔
شب زیارتی ارباب بیکفن🤲😔💚
╔═🍃🌷🍃═══╗
@haj_ghasem1_20
╚═══🍃🌷🍃═╝