eitaa logo
🚩🏴حاج قاسم🚩🏴
849 دنبال‌کننده
14هزار عکس
10.9هزار ویدیو
27 فایل
ایدی مدیر مالک: @MuhammadF313 کشکول جامعی از مطالب متنوع سیاسی ؛ اجتماعی؛ فرهنگی؛ طنز؛ خانواده؛ .... به ما بپیوندید🙏🪴🌺💖
مشاهده در ایتا
دانلود
🟣رابطه دلار با طلا 🔹️ 100 سال پیش یک انس طلا برابر با 20 دلار بود... ‼️ الان یک انس طلا برابر با 1900 دلار شده ☑️ این در حالیست که با یک انس طلا همان کالایی که 100 سال پیش میشد بخری، الان هم میشه خرید، پس طلا پول واقعیست و تورم و ربا در آن نیست... 🔹 در زمان پیامبر (ص) طبق یک روایتی با 1 دینار طلا یک گوسفند می خرید، یک دینار برابر با 2.5 گرم طلاست... بعد از 1400 سال میشه با 2.5 گرم طلا یک گوسفند خرید.. تورم صفر درصد. ‼️ الان هم ارزش دلار نسبت به طلا در حال کاهش است.. مردم عزیز وقتی یک انس طلا را با 1800 دلار میشد بخری و الان با 1900 دلار هم نمیشه خرید این یعنی ارزش دلار در حال کاهش جهانی است... ‼️ طبق نقشه گلوبالیست ها و چینی ها دلار در حال سقوط است و سرمایه دار ها در حال خرید طلا هستن و دلار هاشون رو در بازار به شما مردم می فروشند... مثل قضیه بورس که سرمایه دار ها فروختن و خارج شدن ولی تازه وارد ها داشتن همون سهام هارو می خریدن و به خاک سیاه نشستن... یک بار دیگه دارید گول می خورید... باید کاری کنیم دلار در ایران از آقایی بیفتد... این پول و سایر ارز ها برای سرمایه گذاری امن نیست... به زودی دلار تبدیل به کاغذ پاره میشه.. بعدا سکته نکنید... ✍ و افزایش تقاضا برای خرید دلار باعث افزایش قیمت آن در کشور شده و الا در خارج از کشور دلار در حال کاهش است امروز هم بن سلمان گفته بود می‌خواهد با ارز های هر کشوری مبادله کند و دلار را حذف کند... !!!
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 🎙حاج علی پاکدامن 🍂بر درد منی،درمون و طبیب 🍂تنها شدی ای آقای غریب... ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 با ضایعاتی ازدواج می کـنی؟؟! 🎙مـکالمه ای تأمل برانگیز اگـر یک هـمسر چشم و دل پاک می خواهی ملاک های دنیایی و پست را ارزش ندان شـــهدا ســـاده زیـسـت بـودنـد. 🌿 ❤️ "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ •🇮🇷•• ✅کانال حاج قاسم ‌╔═🍃🌺🍃🌼═══╗ @haj_ghasem1_20 ╚═══🍃🌼🍃🌺═╝
🌴کاش می دانستم به چه می اندیشی💭 كه چنین گاه به گاه میسرانی بر چشم غزل داغ می سرایی از لب شعر مستانه آه 🌴كاش میدانستی به چه می اندیشم كه چنین من فقط جرعه ای از مهر شما نوشیدم😍 با شما ترجمه عشق خدا♥️ را دیدم پنجشنه است صلوات برای اموات وشهدا فراموش نشود🌹💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 تصویری که واقعیت را می‌گوید! 🔹‌ تصویر خلبان سعودی که در حال خداحافظی با کودکش است، واکنش کاربران فضای مجازی را برانگیخت. 🔹‌ فعال رسانه‌ای یمنی با انتشار تصویری از اجساد کودکان یمنی که در جنگ تجاوزکارانه ائتلاف سعودی علیه یمن کشته شدند، تاکید کرد که این خلبان سعودی با کودک خود خداحافظی می‌کند تا در ماموریت قتل کودکان یمن مشارکت کند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📑 راز محبوبیت سردار سلیمانی از نگاه قرآن ‌ 🔸حاج قاسم ویژگی‌های شخصیتی داشت که بعد از شهادتش مردم به او لقب سردار دلها رو دادن، اما این چهره از نگاه قرآن چه ویژگی‌هایی داشت که باعث محبوبیتش شد "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ •🇮🇷•• ✅کانال حاج قاسم ‌╔═🍃🌺🍃🌼═══╗ @haj_ghasem1_20 ╚═══🍃🌼🍃🌺═╝
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تجمع ولایت مداران ترکیه در حمایت از مقام معظم رهبری به خاطر توهین به ساحت ولی فقیه توسط نشریه فرانسوی .
🍃🌸داستان شب🌸🍃 سلام و تحیت؛ شبتون آرام و برقرار... بودن در کنار عزیزانتون منتهی به خیر و خوشی... الهی دست بخاک میزنید طلا بشه... الهی آمین ................................... داستان امشب راتقدیمتان میکنم ۱۴۰۱/۱۰/۲۹ "برکت در رزق حلال " راویان کلام و ناقلان سخن آورده اند: در عهد ماضی و در بلاد دوردست ؛ مردی ساده و باخدا ؛ چوپان شخصی ثروتمند بود...؛ او هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از ارباب خود دریافت میکرد. یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت: میخواهم گوسفندانم را بفروشم چون میخواهم به مسافرت گشت و گذار تا دوردست ها بروم و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و البته میخواهم مزدت را نیز بپردازم. صاحب گوسفندان ؛ پول زیادی به چوپان داد؛ اما چوپان ساده دل آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت میکرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد. چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت. چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید. از قضا در آن روستا که چوپان زندگی می کرد ؛ مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند. هنگامی که موعد سفرش فرا رسید ؛ مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد. چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند. لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت. هنگامیکه مردم از پیش تاجر رفتند ؛ چوپان پنج درهم خویش را به او داد. تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت: با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟ چوپان گفت: آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن. تاجر از کار او تعجب کرد و گفت: من به نزد تاجران بزرگی میروم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمیفروشند، آنان چیزهای گرانقیمت میفروشند. اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی ؛ تاجر خواسته اش را پذیرفت. تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ؛ ما یحتاج آنان را خریداری کرد . هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود ؛ بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند. صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش برگشت. در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند. هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا ؛ گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد . تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی ؛ حیرت زده شد. از آنان پرسید: دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟ مردم روستا گفتند: ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند ؛ مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند. و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند. آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند . هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد ؛ با خواسته ی آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد. چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید ، تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟ چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود. تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت: خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی. در اینجا بود که تاجر ؛ داستان را برای چوپان تعریف کرد و آن طلاها را به او داد. .................................... بله دوستان خوبم ؛ این معنی روزی حلال است. یعنی مقدارش مهم نیست و خدا برکت بهش میدهد. حتما" شما هم در بین بستگان و همسایگان و دوستان خود کسانی را دیده اید که درآمد ناچیزی دارند ولی راحت زندگی میکنند و بالعکس کسانی با درآمد بالا اما بی برکت و بی اثر... این نتیجه رزق حلال و روزی ناشی از زحمت است که خدا به ان برکت و وسعت میدهد. شبتون آرام و برقرار.. 🍃🌸🌻🌺🍀🌺🌻🌸🍃