eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی استاد سید جلال رضوی همدانی
1.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
51 فایل
پایگاه اطلاع رسانی استاد حجت الاسلام والمسلمین سید جلال رضوی همدانی 💭 #بیانات (مجموعه بیانات حجت الاسلام رضوی همدانی ✍ #آثار (مجموعه مکتوبات منتشر شده استاد) 🗨 #نصایح (مجموعه توصیه های اخلاقی استاد) #مصاحبه های استاد ارتباط با استاد
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا اباعبدالله. ‏ شب عاشورا شنیدید خیلی شب عجیبی بود ، حضرت سرِشب اصحاب را جمع کرد ، خدا را حمد و ستایش ‏بلیغی کرد و فرمود از شما بهتر اصحاب و اهل بیت نمی شناسم ولی بیعتم را برداشتم پاشوید بروید . مردم ‏اینها با من کار دارند من فردا به شهادت می رسم کار به مقصد می رسد و شنید آن جملات بلیغ را گفتند. ‏ ای کاش هزار بار مارا می کشتند از نو زنده می شدیم خونمان را می دادیم ، ای کاش مارا هفتاد بار می کشتند هر ‏بار مارا می سوزاندند خاکسترمان را به باد می دادند دوباره زنده می شدیم . یک جان که چیزی نیست. وقتی ‏سخنها را گفتند، حضرت فرمودند پس همه تان فردا به شهادت می رسید . همه تان. هر که بماند شهید ‏می شود. مقاماتشان را نشان دادند .‏ در نقل است آقا زاده ی امام مجتبی که یک نوجوان سیزده ساله ای بود ، ببینید همراهان امام حسین به ‏کجا می رسند ؟ به حضرت عرض کرد عموجان ، من هم فردا به شهادت می رسم؟ حضرت فرمود : اول یک ‏سوال از او کردند، فرمودند عزیزِ دلم مرگ در نظر تو چه جور است؟ دوست داری مرگ را؟ عرض کرد آقا مرگ ‏در رکاب شما أحلا من العسل از عسل شیرین تر است. حضرت فرمود پس به تو بشارت دهم تو هم به ‏شهادت میرسی ولی شهادتت همراه با یک سختی و شهادت ویژه ایست. خدای متعال برایت یک سفره ی ‏خاصی پهن کرده . خیلی هم سخت است شهادتت. ‏ همین طور هم شد ، شنیدید آمد محضر امام اجازه بگیرد حضرت اجازه ندادند. التماس کرد حضرت اجازه ‏دادند برود میدان. سوار بر مرکب شد ، گفتند پاهایش به رکاب نمی رسید. زره نپوشیده بود ، جوری جنگید ‏مجبور شدند ، خیال می کردند یک نوجوان است مجبور شدند محاصره اش کنند. از اسب رو زمین افتاد عمو ‏را صدا زد . امام حسین ع یکی از جاهایی که پیداست خیلی غصه خوردند در عاشورا اینجاست. گفتند ‏حضرت به سرعت خودش را رسانید ولی دید قاسم در حلقه ی محاصره ی دشمن است. تا برود دشمن را ‏دور کند از حلقه ی محاصره قاسم را بیرون بیاورد ، بدن مطهر حضرت زیر سُم اسبها قرار گرفت. یک وقتی ‏گردو غبار میدان فرو نشست حضرت آمد بالینش دیگر کار تمام شده . در حال جان دادن است . پا به زمین ‏می کوبد . حضرت فرمود چقدر برای عمویت سخت است تو اورا صدا بزنی اما نتواند تو را اجابت کند. نتواند ‏کاری برای تو انجام بدهد. البته این ظاهر است دیگر . باطن که همه ی عالم دست امام است. کار از کار ‏گذشته باشد، وقتی برسد که کار از کار گذشته . شنیده اید بدن قاسم را برداشت به سینه چسبانید ولی ‏می گویند وقتی میرفت دیدند پاهای قاسم روی زمین می کشد . ‏ صلی الله علیک یا ابا عبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله ‏ برای اینکه این محفل مهیا بشود و بهره مند شویم برای سلامتی امام زمان سه تا صلوات بفرستید. ‏
🏴شهادت "حضرت قاسم بن الحسن" 🗣حمید بن مسلم گويد: در اين گيرودار جوانى كه صورتش قرص قمر بود و شمشيرى حمايل داشت و پيراهنى پوشيده و نعلينى بپا كرده كه بند يكى از آنها گسيخته بود وارد معركه كارزار شد به من گفت سوگند بخدا هم اكنون بر اين جوان حمله مى‏كنم و او را از پا درمى‏آورم ، گفتم سبحان اللَّه تعجب مى‏كنم از اين اراده كه كرده ، دست از اين كار بردار و بگذار ديگران كه بر كوچك و بزرگ حسين ع رحم نمى‏كنند او را به پدران نامدارش ملحق سازند ، پاسخ داد چنين نيست بخدا قسم سر راه بر او مى‏گيرم و او را نابود مى‏كنم اين سخن را گفت و به قاسم ع حمله كرده شمشيرى بر سر مباركش زد سرش شكافت قاسم بن الحسن به روى زمين افتاد عمويش حضرت حسین(ع) را بداد خواهى دعوت كرد. امام حسین(ع) كه فرياد برادرزاده‏اش را شنيد مانند باز شكارى خود را به بالين وى رسانيده و چون شير ژيانى شمشير كشيده به قاتل وى حمله كرد شمشير بدست پسر ازدى فرود آمد و آن را به پوست آويخت آن نابكار چنان فريادى زد كه همه لشكريان صداى آن مرد را شنيدند، لشكر يورش كرده به منظورى كه بتوانند او را از دست حسين(ع) برهانند در نتيجه بدن او پامال سم ستوران شد. حميد گويد پس از آنكه گرد و غبار ميدان فرونشست ديدم حسين ع ببالين آن جوان نشسته و او پاشنه پا به زمين ميمالد و آخر لحظات عمر را مى‏پيمايد حسين ع كه از اين پيش‏آمد سخت متأثر بود فرمود از رحمت خدا دور باد قومى كه ترا كشتند و فرداى قيامت جد تو دشمن آنان خواهد بود و فرمود گران است بر عموى تو كه او را به يارى خود بخوانى و پاسخ ندهد و اگر جوابى فرمايد سودى به حال تو نداشته باشد سوگند به خدا دشمنان او بسيار و ياوران او اندكند آنگاه بدن فشرده قاسم را كه از سم اسبان كوبيده شده به سينه چسبانيد و همچنان كه پاهاى او به زمين كشيده ميشد بطرف خيام طاهرات برده و او را كنار فرزندش على و ساير اهل بيتش كه به تيغ بيداد از پاى درآمده بودند بر زمين نهاد. حميد بن مسلم گويد من آن جوان را كه قلب حسين و همه خاندانش را جريحه‏دار كرد نمى‏شناختم از كسى احوال او را پرسيدم گفت او قاسم پسر حضرت# امام حسن مجتبى ع است. 📚 الإرشاد(مفید) ج۲ ص۱۰ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال رسمی استاد سیدجلال رضوی همدانی @haj_razavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁﷽❁ 🎥 • 💠 🏴السلام علیک یا عبدالله ابن حسن  ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال رسمی استاد سیدجلال رضوی همدانی @haj_razavi
🏴 ثواب بی بدیل روضه خوانی... ✨امام صادق عليه السلام فرمودند: 🔹ما مِن احدٍ قال فی الحسین شعراً فبکی و ابکی به الّا أوجب الله له الجنة و غفر له. 💠هیچ کس نیست که درباره ی امام حسین علیه السلام شعری بسراید و بگرید و با آن بگریاند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب می کند و او را می آمرزد. 📚 رجال شیخ طوسی، ص 289 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال رسمی استاد سیدجلال رضوی همدانی @haj_razavi
🔰وقایع روز هفتم محرم سال61 ✍ عمر بن سعد نامه‌ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره‌ای آب به امام (ع) نرسد،‌‌ ✅ یکی از آن‌ها فریاد زد:‌ ای حسین!... به خدا سوگند که قطره‌ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی! 🌺 حضرت فرمود: «خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می‌گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت. 🌷 امام حسین (ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد: بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطی (همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی (حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آن‌ها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد. ✅ تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر ۳۰ هزار جنگجو نوشته‌اند. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال رسمی استاد سیدجلال رضوی همدانی @haj_razavi
‌ روضه خوان مشهور شهر بود ، یکی از شبهای محرم الحرام ، تهران قدیم ، بعد از آخرین مجلس به راننده گفت: فلانی! امشب مستقیم مرا به منزل نبر ، اول به لاله زار میرویم ، تا اسم لاله زار را آورد برق راننده را گرفت، آخر آن زمان در تهران هرکس میخواست به معصیت و عیش حرامی مرتکب شود میرفت آنجا، راننده روضه خوان میگفت: با تعجب و حیرت به سمت لاله زار رفتیم ، مدام بین راه باخود می‌گفتم سید مهدی را چه به لاله زار! وارد خیابان شدیم، چند کاباره اینجا بود که با وجود فرا رسیدن ماه عزا همچنان فعالیت داشت، جلوتر کنار خیابان زن فاحشه ای منتظر ایستاده بودگ تا بقول معروف مشتری پیدا کند و خودش را به او بفروشد، همین که از مقابل آن زن بد کردار گذشتیم ، حاجی زد بروی شانه ام و گفت: نگه دار! میگم نگه دار! تعجب من صد چندان شد، خدای من! نکند سید مهدی... خیلی بهم ریختم و نگران شدم. ترمز کردم ، حاجی پیاده شد، رفت بسمت زن بد کاره ، سرش را پایین انداخت ، سلام کرد، دستش را زیر عبایش برد، پاکتی از جیب عبایش بیرون آورد، به آن فاحشه با لحن پدرانه ای گفت: "این پاکت یک دهه روضه خوانی منه، تو رو به صاحب این عزا ، تا وقتی پول این پاکت تمام نشده از این راه پول درنیاور. . یکسال گذشت ، سید مهدی عازم کربلا شده بود ، در حرم سیدالشهدا علیه السلام مردی جلویش را گرفت،حاج آقا ببخشید ، سلام علیکم جوان، بفرمایید، حاج آقا آنجا گوشه ی صحن خانمم ایستاده ، از وقتی شما را دیده گریه اش بند نمی آید ، بمن گفت با شما کار دارد، سید مهدی رفت به سمت خانم، سلام کرد، بفرمایید خواهرم ،صدای گریه زن از زیر پوشیه بگوش می‌رسید،حاج آقا میدونی من کی هستم، شب آخر محرم، خیابان لاله زار، از وقتی پول روضه خوانی ات در زندگی ام آمد دیگر از خانه بیرون نیامدم امام حسین علیه السلام مرا خرید، آن مرد شوهرم است ، دنیای نجابت و پاکیست ، خیلی مدیون شما هستم... روایتی آزاد از زندگی سید مهدی قوام ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال رسمی استاد سیدجلال رضوی همدانی @haj_razavi
🔰وقایع روز هشتم محرم الحرام ✍ از مشهورترین وقایع روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری، دیدار امام حسین (ع) با عمربن سعد و ارشاد او بود. اما طمع حکومت ری وی را فریفته بود. 🌺 امام حسین (ع) به او فرمود: بدان که تو از گندم ملک ری نخواهی خورد. عمر سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است. ✅ از دیگر وقایع این، روز تشنگی در خیمه‌ها بود. در این روز سپاه امام حسين (ع) و خاندانش در محاصره شديد قرار داشتند، و عطش بر آنان غلبه کرد. امام(ع) دستور داد، پشت خیمه زمين را حفر کنند؛ به اعجاز آبى پديدار گرديد امام حسين (ع) و اولاد رسول خدا (ص) و اصحاب همگى سيراب شدند و مشكها را پر كردند بعد چشمه غائب شد. 🌹حضرت سكينه (س) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) مي‌گويد: شب نهم مهتاب فضاي خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان مي‌فرمايد: اي مردم! هر كدام از شما كه مي‌تواند بر تيزي شمشير و ضربات نيزه‌ها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد. 🔹 سخنان امام به پايان نرسيده بود كه ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را فداي تو خواهيم كرد. ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال رسمی استاد سیدجلال رضوی همدانی @haj_razavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تعبیر بسیار عجیب و عاشقانه مجری‌ تلویزیون ملی‌ عراق در وصف سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: 👌نمیدانم در کدام روز از محرم تو را یاد کنم, 🏴روزمسلم بن عقیل چون تو فرستادهٔ (رهبرت)، و میهمان ما بودی!؟ 🏴یا روز حبیب بن مظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی ما بودی!؟ 🏴یا روز قاسم ابن حسن چون اسمت قاسم بود!؟ 🏴یا روز علی اکبر چون قطعه قطعه شدی!؟ 🏴یا روز عباس چون حامل علم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد!؟ 👌چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم. 👌سردار دلها بعد از شهادتت، هر وقت به عبارت "سلام بر حسین(ع) و اصحاب حسین(ع)" می‌رسیم تو را یاد می کنیم... 🌹به یقین رفته که نفسی تازه کند ، برگردد...
2.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی زیبای شهید مدافع حرم شهید حججی در دوران دانش آموزی محرم ۱۳۸۴ شادی روح این شهید عزیز و همه ی شهدا صلوات