📌دستورالعملی از امام زمان علیه السلام برای رفع گرفتاری در حال #اضطرار
یک وقتی برای من مشکلی پیش آمد که در عمرم تاکنون چنین مشکلی پیش نیامده است و به گونه ای بود که به تلف شدنم منتهی می شد. کاملاً مضطر شده بودم. این دستورالعمل را انجام دادم همزمان با تمام شدن آن، مشکلم حل شد. مشکل من به گونه ای بود که به حساب اسباب عادی اصلاً قابل حلّ نبود ولی جای شگفتی بود که با این عمل مشکل حل شد.
درباره کیفیت آن دستورالعمل، در دارالسلام عراقی چنین نقل شده است:
یک وقت ابن ابی البغل کاتب مورد غضب ابومنصورِ وزیر قرار گرفت به گونه ای که از ترس وزیر خود را مخفی کرد. وزیر به دنبال او بود و او هراسان و گریزان. شبی به کاظمین رفت و از کلیددار حرم خواهش کرد که شب را اجازه دهد تا در حرم بماند. او هم موافقت کرد. ابن ابی البغل شب در حرم مشغول توسّل و تضرّع بود. با این که درهای حرم بسته بود، ناگهان می بیند کسی وارد شد و مشغول زیارت حضرت کاظم و حضرت جواد علیهما السلام شد و شروع کرد به انبیاء اولوالعزم و ائمه علیهم السلام سلام داد. ولی در خطابات خود به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام نداد. با خود گفت: شاید نام حضرت را فراموش کرده است یا از فرقه های منحرفی است که حضرت ولی عصر علیه السلام را قبول ندارند.
آن شخص ناشناس فرمود: چرا از دعای فرج غافلی؟ سپس این عمل را به او تعلیم داد. ابن ابی البغل هم مشغول انجام عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابی البغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیه السلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیده ام.
هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده در زده شد. در را باز کرد، عدّه ای از طرف وزیر پشت در بودند و امان نامه ای از طرف وزیر دادند و گفتند که وزیر تو را می خواهد. آیساً من الحیات نزد وزیر رفت. تا وارد شد، وزیر با قیافه ای بشّاش با وی برخورد کرد و گفت: رفته ای و شکایت مرا به حضرت ولی عصر علیه السلام کرده ای؟ سپس تعریف کرد که شب گذشته در خواب صاحب الزمان علیه السلام را دیده که مرا به ملاطفت با تو امر نموده است. ابن ابی البغل نیز حکایت تشرّف شب گذشته را برای وزیر بازگو کرد. وزیر از گناه ابن ابی البغل گذشت و او را از مقرّبین خودش قرار داد.
در کیفیت آن ختم در نقل دارالسلام عراقی اغلاطی وجود دارد که باید با نقل بحارالأنوار و دلائل الإمامة مقابله و تصحیح شود. من هم در موقع انجام دستورالعمل، دعا را با هر دو کتاب مقابله کردم و هر جا نیاز بود، مطابق احتیاط عمل کردم.
کیفیت عمل مطابق نقل بحارالأنوار از این قرار است:
دو رکعت نماز بگذار و بعد از آن این دعا را بخوان:
«يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى وَ يَا غَايَةَ كُلِّ شَكْوَى يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»
ده مرتبه بگو: یا رَبّاهُ، ده مرتبه بگو: یا سَیّداهُ، ده مرتبه بگو: يَا مَوْلَيَاه، ده مرتبه بگو: یا غایتاهُ، و ده مرتبه بگو: یا مُنْتَهی غایةِ رَغْبَتاهُ.
سپس بگو: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ ع إِلَّا مَا كَشَفْتَ كَرْبِي وَ نَفَّسْتَ هَمِّي وَ فَرَّجْتَ غَمِّي وَ أَصْلَحْتَ حَالِي»
سپس حاجت خود را از خدا بخواه.
سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «َ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي»، بعد از آن گونه چپ خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «أَدْرِکْنی» و این را بسیار تکرار کن. سپس آن قدر بگو: «اَلْغَوْثَ، اَلْغَوْثَ» تا نفس قطع گردد.
بعد از آن سر بردار که خداوند به کرم خود #حاجت تو را برآورده می کند، ان شاءالله.
📚العبقری الحسان، ج ١، ص ١٧٣
📚 منتهی الامال، ج ٢، ص ٨١٧
📚 برکات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ص ٢۴٨ .
💠https://eitaa.com/haj_razavi
✍دو مانع اصلی ظهور
۱-عدم آمادگی مردم برای اتحاد در دفاع از امام
۲- قدرت غالب جبهه استکبار
اما اربعین آرامآرام مسیر تاریخ را، با حذف این دو مانع عوض میکند
منتقمین حسین(ع) میآیند تا لشکر آخرالزمانی اربعین را با دو نشان همدلی و وفاداری سازماندهی کنند
🚩وقتی از پنج ندای امام زمان(عج) ۳تا از این نداها در مورد امام حسین(ع) هست
یعنی در زمان ظهور، مردم دنیا امام حسین(ع) را می شناسند، که امام زمان (عج) خودشون را اینگونه معرفی می کنند.
🚩تا ۲۰سال قبل مراسم پیاده روی اربعین به این وسعت نبود، ولی اکنون
جمعیت ۲۰میلیونی، از سراسر نقاط عالم در این مراسم حضور پیدا میکنند.
(بوی ظهورت داره حس میشه)
در روایات آمده است،زمانی که قائم آل محمد(ص) ظهور کند، مابین رکن و مقام میایستد، و پنج ندا سر میدهد:
او زمانیکه تکیه بہ خانہ کعبه می دهد
خود را اینگونه معرفی میکند و پنج ندا سر میدهد:
الأول:
ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم.
آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم.
الثانی:
ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم.
آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده.
الثالث:
ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشانا.
بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند.
الرابع:
ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا.
بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را برهنه روی خاک افکندند.
الخامس:
ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا.
آگاه باشید ای جهانیان که جدّ من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند
📚الزام الناصب؛فی اثبات الحجه الغائب (عج)
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وعرض تسلیت فرارسیدن رحلت نبی مکرم اسلام وسبط اکبرش
روز چهارشنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت
یاحی یاقیوم
ابعاد شخصیّت امام مجتبی علیه السلام
شخصیت سبط اکبر
دامنه شخصیّت بی مانند سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم امام حسن مجتبی علیه السلام آنقدر وسیع و گسترده است که آثار و نشانه های آن در تمام کتاب های حدیث، تراجم، سیره، تاریخ و مناقب فراوان به چشم می خورد.
تواضع، فروتنی، خداترسی
تواضع، فروتنی، خداترسی، روابط حسنه، احترام متقابل و کمک به بینوایان از ابعاد برجسته زندگی آن سرور جوانان بهشتی است. آن بزرگوار بازویی علمی، قضایی و نیرویی بسیار کارآمد برای حکومت علوی و شخص امیرمؤمنان علیه السلام بوده است.
دفاع از حریم امام ورهبری
امام از جمله کسانی بود که از آغاز تا پایان به دفاع از حریم رهبری پرداخته و در جنگ های جمل، صفّین و نهروان فعالانه شرکت جسته، بلکه در بسیج نیروها از کوفه برای مقابله با فتنه طلحه و زبیر، گام های بسیار مثبت و مؤثری برداشته است
زندگی پر رنج و محنت امام
زندگی پر رنج و محنت امام، پر از این مسائل است که فقط به یک بُعد آن، که جایگاه علمی امام مجتبی علیه السلام باشد، اشاره می کنیم.
امام در نگاه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
امام حسن مجتبی علیه السلام کودک بود که پیامبر بزرگوار اسلام از او به عظمت و بزرگی یاد می کرد. به یقین این برخوردهای محبت آمیز که هیچ گاه در زمان خاص و یا در محدوده خاصّی ابراز نمی شد، نشان دهنده این بود که آن حضرت می خواست نقاب از چهره امام حسن علیه السلام کنار زده و شخصیّت والای او را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند.
امام مجتبي هادی امت
حذیفه گوید: روزی صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در نزدیکی کوه حرا ـ یا غیر آن ـ گرد پیامبر جمع شده بودند که حسن در خردسالی با وقار خاصّی به جمع آنان پیوست. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با نگاه طولانی که بر او داشت، همه را مخاطب قرار داده و فرمود:
«آگاه باشید که همانا او ـ حسن ـ بعد از من راهنما و هدایتگر شما خواهد بود. او تحفه ای است از خداوند جهان برای من؛ از من خبر خواهد داد و مردم را با آثار باقی مانده از من آشنا خواهد کرد. سنت مرا زنده خواهد کرد. و افعال و کردارش نشانگر کارهای من است.
امام حسن مصلح بزرگ
مورّخان نوشته اند که: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ضمن اظهار محبت به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:
همانا حسن ریحانه من است. و این فرزندم سیّد و بزرگ است و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح برقرار خواهد کرد.»
خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه
طبق نقل تاریخ، امام حسن مجتبی علیه السلام با مشاهده خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه، خیر و صلاح امت را در این دیدند که از درگیر شدن با معاویه خودداری کرده و با صلح پیشنهادی معاویه، موافقت کنند.
امام در نگاه امیرمؤمنان علیه السلام
امام حسن مجتبی علیه السلام شخصیتی بسیار بزرگ و ممتاز بود. و از همان دوران کودکی که آیات الهی را برای مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام می خواند، به این گوهر گرانبها را شناخت و در طول سالیانی که در کنار یکدیگر بودند، هماره از فرزند خود تعریف، تمجید و تقدیر می کرد. حتی در برخی از موارد، قضاوت و یا پاسخ به سؤالات علمی را به عهده اش می گذاشت. نمونه های زیر، بیانگر شخصیت علمی و جایگاه والای آن حضرت در نزد پدر بزرگوارش می باشد.
پاسخ به سؤالات مرد شامی
روز دیگری یک فرد شامی، که خود را از پیروان امیرمؤمنان معرفی می کرد، حضرت ضمن معرفی وی که: تو از پیروان ما نیستی بلکه برای پادشاه کشور روم سؤال هایی پیش آمده و پیکش را نزد معاویه فرستاده، او که در جواب عاجز مانده، تو را به نزد ما فرستاده است.
برای پاسخ به سؤالاتش امام حسنو امام حسین علیهماالسلام را معرفی کرد. او امام حسن را برای پاسخ به سؤالات خود انتخاب کرد. مرد شامی پیش از آنکه سؤالات خود را مطرح کند، امام حسن علیه السلام لب به سخن گشوده، فرمود:
«آمده ای که چنین سؤال هایی را مطرح کنی
«آمده ای که چنین سؤال هایی را مطرح کنی: فاصله بین حق و باطل چه قدر است؟ بین آسمان و زمین چه قدر فاصله است؟ قوس و قزح چیست؟ کدام چشمه و چاه است که ارواح مشرکان در آن جمع هستند؟ ارواح مؤمنان در کجا جمع می شوند؟ خنثی کیست؟ کدام ده چیز است که هریک سخت تر از دیگری است؟»
. بحارالانوار، ج 43، ص 333.
الاصابة فی تمییز الصحابه، ج 2، ص 12؛
ذخائر العقبی، ص 125
التماس دعا دارمhttps://eitaa.com/haj_razavi
مداحی آنلاین - باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزوست - کریمی.mp3
5.47M
🔳 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
🔳 #شهادت_امام_حسن(ع)
🌴باز دوبارهام سفر سوی مدینه آرزوست
🌴تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو
🎙 #محمود_کریمی
⏯ #روضه
🏴پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله:
🔹لاَ تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ: عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلاَه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ كَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ
🔸در روز قيامت، بنده قدم از جاى خود بر ندارد تا آن گاه كه از چهار چيز باز خواست شود: از عمرش، كه در چه راهى صرف كرده است؟ از جوانيش؛ كه در چه راهى به سر آورده است؟ از مالش؛ كه از كجا آورده و در كجا خرج كرده است؟ و از دوستى ما خاندان اهل بیت.
📗بحارالأنوار؛ ج۷؛ ص۲۵۸
🏴 🏳️🏴🏳️🏴
باسلام و احترام به محضر شما گرامیان؛
فرارسیدن سالروز رحلت شهادت گونه *پیامبر مهربانی صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام* وعلی بن موس الرضا را خدمت شما اعضای گرامی و خانواده های محترم تسلیت عرض میکنیم.
https://eitaa.com/haj_razavi
کانال استادسید جلال رضوی همدانی
در آستانه سالروز رحلت نبی مکرم اسلام و امامین بزرگوار حضرت مجتبی و حضرت رضا علیهم السلام، خودم و همه شما عزیزان مومن و محب اهلبیت را به خواندن و ان شاالله عمل کردن به احادیث آن بزرگواران دعوت می کنم. از رسول خدا(ص) است که؛
۱- از نفرین مظلوم بپرهیز؛ زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق را از حقدار دریغ نمیدارد.
۲- هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.
۳- بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آنگاه نیکی به پدر و مادر، آنگاه جنگ در راه خدا.
۴- هرگز هیچ یک از مسلمانان را کوچک مشمار؛ زیرا کوچک آنان نیز، در نزد خداوند، بزرگ است.
از حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام است؛
۱- - کسى که قرآن بخواند، یک دعاى مستجاب شده دارد، دیر مستجاب شود، یا زود.
۲- با مردم آنگونه رفتار کن که دوست دارى با تو رفتار کنند.
۳- هیچ قومى با یکدیگر مشورت نکردند مگر آن که به راه پیشرفت خود رهنمون شدند.
و از امام رضا علیهالسلام است؛
۱- هر که در مجلسی بنشیند که در آن یاد ما (اهل بیت) زنده میشود، قلبش، در روزی که قلبها میمیرند، نمیمیرد.
۲- هر کس از خدا توفیق بخواهد و تلاش نکند، خود را مسخره کرده است.
۳- هر کس به روی برادر مؤمنش لبخند بزند، خداوند، برایش یک ثواب مینویسد و کسی که خدا برایش ثوابی بنویسد، عذابش نمیکند.
🌹💐🌷
🌺پنجاه خصلت از خصوصیات اخلاقی پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله وسلم)
♦️بيشک تأسي به سيره و سنت آن حضرت براساس آيهکريمه «و لکم في رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در اين مطلب به آن اشاره شده، راهگشاي مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
۱-هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت
۲-در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد.
۳-نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود.
۴-هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت.
۵-وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد.
۶-با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است.
۷-هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد.
۸-هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد.
۹-چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو.
۱۰-سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود.
۱۱-هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد.
۱۲-چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست.
۱۳-با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست.
۱۴-در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا.
۱۵-هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن.
۱۶-در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد.
۱۷-هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد.
۱۸-اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
۱۹-اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت.
۲۰-اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد.
۲۱-کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد.
۲۲-هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد.
۲۳-هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد.
۲۴-پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
۲۵-چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟»
۲۶-با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد.
۲۷-دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت.
۲۸-هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود.
۲۹-بيش از همه صله رحم به جا مي آورد.
۳۰-به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد.
۳۱-کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد.
۳۲-آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر ميگفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند.
۳۳-هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد.
۳۴-هرگز کسي را حقير نمي شمرد.
۳۵-هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند.
۳۶-هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد.
۳۷-هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد.
۳۸-از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود.
۳۹-هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت.
۴۰-بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد.
۴۱-از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود.
۴۲-سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد.
۴۳-اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد.
۴۴-با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود.
۴۵-در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است.
۴۶-ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد.
۴۷-وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود.
۴۸-هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد.
۴۹-اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد.
۵۰-اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد.
صلوات صلوات صلوات
سلام علیکم
لطفا جهت صدقه آخر ماه صفر دریغ نکنید خانواده هایی چشم به دستان سخاوتمندانه شما دارند
شماره کارت
6037997700760961
شماره حساب
26211818
رضا سعیدی
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزيزان وتسلیت رحلت رسول خدا وشهادت سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
روز پنجشنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت
لااله الاالله الملک الحق المبین
امام حسن (ع) وفلسفه صلح بامعاویه
خیانت یاران حضرت
حضرت در سال سوم هجری در مدینه متولد شد. هفت سال با جدش پیامبر و سی سال در دوران امامت پدرش علی (ع) گذراند. و ده سال دوران امامت ایشان بود و در سال 50 هجری به شهادت رسید. راجع به صلح حضرت نکات متعددی بیان شده که عمدتا خیانت یاران حضرت و تلاش برای حفظ شیعیان در آن نقش داشت. به معرفی یکی از این خائنان که کمتر مطرح است می پردازیم.
سرگذشت فعال سیاسی شیفته قدرت؛ جاسوس و خائن
خیانت فرماندهان امام مجتبی (ع)، ترکیب نامتناجس سپاه امام و خسته بودن مردم از جنگ و ادعای صلح خواهی معاویه و خیانت اشراف قبائل در پذیرش صلح از جانب امام نقش داشت.
خالد بن مُعَمَّر سَدوسی یکی از بزرگان و اشراف ربیعه است که همراه عبدالله بن عباس از بصره به صفین آمده بود.
در صفین همراه با هفت هزار نفر توانست با یک حمله خیمه معاویه را غارت کند.
معاویه که جسارت وی را دید از مخفی گاه خود پیام داد که اگر ادامه ندهی و با من باشی حکومت خراسان را به تو خواهم داد.
آن را برای قومش؛ قبیله ربیعه مطرح کرد آنان مخالفت کردند.
او به علی(ع) پیشنهاد کرد آتشبس را در صفین بپذیرد
طمع قدرت ودنیا طلبی
به نظر می رسد که طمع قدرت وی را وادار کرد که بعد از جنگ صفین با معاویه نامه نگاری کند.
به امام علی(ع) این خبر جاسوسی وی رسید. حضرت همراه با جمعی از قومش با وی دیدار کرد.
خالد منکر آن شد. حضرت فرمود:
ای خالد بن معمّر،
اگر آنچه به من گزارش دادهاند درست باشد، من خدا و این گروه مسلمان را که به دعوت من اینجا گردآمدهاند گواه میگیرم که تو از هر گزندی ایمن باشی،
تا به عراق یا حجاز یا هر سرزمینی که زیر سلطه معاویه نباشد بروی. و افزود:
وَ إِنْ کنْتَ مَکذُوباً عَلَیک فَأَبِرَّ صُدُورَنَا بِأَیمَانٍ نَطْمَئِنُّ إِلَیهَا؛
و اگر دروغی بر تو بستهاند، با سوگند خود دلهای ما را بر خویش خوشگمان کن که (بیشازپیش به تو) مطمئن شویم.
خالد بن معمّر سوگند یادکرد که وی رابطهای با معاویه نداشته و ندارد. بسیاری از مردم ربیعه گفتند: اگر بدانیم رابطه دارد او را میکشیم.
خیانت خالد به امام حسن علیه السلام
بسیاری نوشتهاند: ابنمعمر پس از علی(ع) به امام حسن (ع)خیانت کرد و به معاویه پیوست و به معاویه گفت: قبیله ربیعه و بکر بن وائل را در اختیار تو قرار میدهم و شاعر آنان خطاب به معاویه علت رسیدن وی را به حکومت خیانت خالد و همراهی وی با او دانست و گفت:
معاوی أکرِمْ]أمِّرْ[خالدَ بن معمّر... فإنَّک لولا خالدٌ لَمْ تُؤمَرُ
معاویه خالد بن معمر را گرامی بدار [امارت ده ] زیرا اگر خالد نبود تو به حکومت نمیرسیدی
نقشه معاویه پس ازبه قدرت رسیدن
معاویه بعد از رسیدن به قدرت به وعده خود وفادار ماند و او را والی خراسان
و به قولی والی ارمنستان کرد. در مسیر رفتن به آنجا مسموم شد و مرد .
زیرا معاویه در جلسه ای متوجه شد او هنوز علی (ع) را به خاطر عدل و صداقت و بردباریش دوست دارد. این است سرنوشت انسانهای خائن زیرا اطمینانی به آنها نیست و تا مدتی برای افراد قابل استفادده هستند بعد از آن مردن برای آنها بهتر است. زیرا امکان خیانت آنان همیشه هست.
أنساب الأشراف، ج 3، ص 39
ابنعساکر، تاریخ مدينه دمشق ج10، ص311 و ج16، ص205).
تاریخ طبری، ج4، ص23؛ ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج5، ص225).
أخبار الطوال، ص189
التماس دعا دارم