eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی استاد سید جلال رضوی همدانی
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
50 فایل
پایگاه اطلاع رسانی استاد حجت الاسلام والمسلمین سید جلال رضوی همدانی 💭 #بیانات (مجموعه بیانات حجت الاسلام رضوی همدانی ✍ #آثار (مجموعه مکتوبات منتشر شده استاد) 🗨 #نصایح (مجموعه توصیه های اخلاقی استاد) #مصاحبه های استاد ارتباط با استاد
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن مواردی را بیان می‌کند که در آن شخص با اینکه علم یقینی دارد، ولی برخلاف علم خویش عمل می‌کند و در عمل به انکار دانسته‌های خود می‌پردازد. از نگاه قرآن‌، ایمان، علم یقینی همراه با عقد قلبی است. این بدان معناست که علم به تنهایی نمی‌تواند ایمان را بسازد، بلکه نقش اساسی را عقل و قلب به عهده‌دارد. نشانه‌های بی‌خردان به هر حال، خردمندی و بی‌خردی نشانه‌هایی دارد که بیشتر در حوزه عمل خود را نشان می‌دهد. با نگاهی گذرا به آیات قرآن نشانه‌هایی که برای بی‌خردی بیان شده‌، می‌تواند به ما کمک کند تا بی‌خردان واقعی را بشناسیم و از آنان در زندگی خود مشورت نگیریم و یا با آنها همراه نشویم؛ زیرا بسیاری از دانشمندان هستند که به سبب دانش خود طرف مشورت مردم قرار می‌گیرند، در حالی که به سبب بی‌خردی قابلیت این مقام را ندارند و نباید طرف مشورت قرار گیرند؛ چون موجبات گمراهی مردمان را فراهم می‌آورند؛ چنان‌که در طول تاریخ بشریت، دانشمندان و عالمان بی‌خرد، بزرگ‌ترین دشمن دین و ایمان مردم بوده و آنان را از خدایی شدن باز داشته و فرقه‌ها و مذاهب گوناگون را ساخته‌اند. رفتار  تمسخرآمیز از جمله نشانه‌های بی‌خردی می‌توان به رفتارهای استهزاء و تمسخر‌آمیز این افراد ‌اشاره کرد. آنان به سبب اینکه مدعی دانش هستند، وقتی حقیقتی را می‌یابند که با الگوهای ذهنی‌شان همسان نیست، آن را به تمسخر می‌گیرند؛ چون از نظر آنان حقیقت همان چیزی باید باشد که آنها دانسته و تصور کرده‌اند. از آنجا که معیارهای سنجش علم نزد آنها، ابزارهای مادی و محسوس است، هر آنچه را که بیرون از دایره مادیات و محسوسات باشد، به عنوان خرافه طرد می‌کنند و آن را با عناوین امروزی چون اسطوره‌‌سازی، بی‌معنایی و ایده‌آلیسم و مانند آن باطل معرفی می‌کنند. ارزش‌گذاری‌های آنان بر اساس مادیات و محسوسات است و هر آنچه را بیرون از این دایره باشد، خرافه دانسته و به استهزا و تمسخر آن می‌پردازند.(جاثیه‌، آیه 24 و هود، آیات 27 و 29 و بقره، آیه 67 و لقمان، همین بی‌خردی و جهالت آنهاست که آنان را مردمانی بی‌ادب و ناسزاگو می‌کند و باعث می‌شود رفتارهای بد و زشتی در برابر رفتارهای منطقی و عقلانی دیگران بروز دهند.(فرقان، آیه 63 و نیز قصص، آیه 55) تعصب بیجا از دیگر نشانه‌های بی‌خردی می‌توان به تعصب بیجا درباره دانش‌های محدود خود ‌اشاره کرد. بی‌خردان دانسته‌های خود را عقیده‌ای درست و کامل می‌شمارند که همگان باید پیرو ‌اندیشه‌ها و عقایدشان باشند. از نگاه آنان دانش‌هایی چون روان‌شناسی و جامعه‌شناسی‌، چون مبتنی بر روش‌های علمی محاسبه و تجربه است، دانش‌های قطعی است هر چند که تنها یک دانشمند آن را تجربه و تایید کرده باشد اما باید آن را پذیرفت و بی‌چون و چرا آن را نظریه‌ای واقع‌بینانه دانست و بر اساس آن جامعه را مدیریت کرد. تعصبات بی‌خردان، مهم‌ترین سد راه علم واقعی و رهایی بشر از جهل و نادانی است. بنابراین، تا زمانی که بی‌خردان دانشمند، بر جامعه حکومت می‌کنند و گفتمان آنان غلبه دارد، نمی‌توان امیدی به دانش واقعی و رسیدن به آن داشت. در طول تاریخ‌، تعصب بی‌خردان‌، بزرگ‌ترین مانع در برابر دعوت‌های پیامبران بوده است. اکنون نیز در جوامع متمدن تعصبات بی‌خردان که به نام علم عرضه و فروخته می‌شود، مهم‌ترین سد در برابر اصلاحات واقعی در روش شناختی علمی و رسیدن به علم واقعی می‌باشد.(بقره، آیات 113 و انفال، آیات 31 و 34) خداوند بی‌خردان را انسان‌های لجبازی می‌داند که با لجاجت خویش حاضر نیستند تا حقیقت جلوه کند و آن را بشناسند و در کنار آن قرار گیرند. آنان همواره بر درستی باورهای باطل خویش پافشاری می‌کنند و یکی از اصلی‌ترین عوامل در برابر حق می‌باشند.(انعام، آیه 111) مجادله آنها اصولا شکل منطقی و عقلانی ندارد و بر خلاف ظاهر پسندیده و مقبول آن هیچ ریشه‌ای در علم ندارد.(حج، آیات 3 و 8 و لقمان، آیه 20) از این رو به یاوه‌گویی رو می‌آورند و در برابر منطق و عقل می‌ایستند (فرقان، آیه 63 و قصص، آیه 55) ارزش‌گذاری با معیارهای باطل از دیگر نشانه‌های بی‌خردی ارزش‌گذاری بر اساس معیارهای دروغین و باطل است. اینان به جای آنکه به دنبال معیارهای حقیقی چون تقوای مبتنی بر عقل و عقلانیت باشند، یا نیک بودن را اصالت بخشند، معیارهای دیگری را اصالت می‌بخشند. از این رو از نظر آنان مدرک و دانش بی‌عمل؛ یعنی علم باعوری و ثروت قارونی و قدرت فرعونی ارزش می‌یابد و بی‌توجه به کرامت انسانی، فقیران را طرد می‌کنند.(هود، آیات 27 و 29)
دل‌های اینان زنگار گرفته است و نور حقیقت بر دل‌هایشان نمی‌تابد. لذا حقایق را درک نمی‌کنند و نمی‌توانند تحلیل درستی از خود و موقعیت خود در هستی ارائه دهند. اینان اصولا اهل تحلیل نیستند، بلکه مقلد آموخته‌های خود هستند و بر آن تعصب می‌ورزند. این‌گونه است که به دور از هر گونه تحلیل درست، زندگی می‌کنند و نمی‌توانند موقعیت خود را در هستی بدانند و بر اساس آن رفتارهای خویش را باز‌سازی کنند.(روم، آیات 58 و 59) احساس امنیت کاذب  احساس امنیت دروغین از ویژگی‌های بی‌خردان است. اینان به جای اینکه قدرت خداوند را پناهگاه خود قرار دهند، به شیاطین استکباری رو می‌آورند و در سایه آنان احساس امنیت می‌کنند. ریشه این وابستگی به قدرت‌های دروغین، بی‌خردی آنان است.(انعام، آیه 81) استغنا طلبی از جمله نشانه‌های بی‌خردی، استغناجویی است. بی‌خردان به علم و قدرت و ثروت خویش چنان دل‌ بسته‌اند، که گویی هرگز این علم آنان به جهل؛ و قدرتشان به ضعف؛ و ثروتشان به فقر تبدیل نمی‌شود. این‌گونه است که در محاسبات خویش همواره به‌اشتباه می‌روند و بر چیزهایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که ناپایدار و بی‌مقدار در اصل و اساس است.(بقره، آیه 273 و نحل‌، آیه 95) انحرافات جنسی و بی‌بندوباری(یوسف، آیه 33 و نمل‌، آیه 55) و اقدامات نسنجیده علیه دیگران (حجرات، آیه 6)‌، انحصارطلبی و نفی ارزش دیگران(بقره، آیه 113)‌، انکار خدا و معاد (نحل‌، آیه 38 و دخان‌، آیات 24 تا 26 و اسراء، آیه 99)، بدعت‌گذاری(اعراف، آیه 28) توطئه علیه مؤمنان(منافقون، آیه 8) از دیگر نشانه‌های بی‌خردی است. در آیات قرآن نشانه‌های دیگری نیز برای بی‌خردی بیان شده است که در حقیقت بیان مصادیقی از همین مباحث بیان شده است. با نگاهی به رفتار انسان‌ها می‌توان دریافت که در چه سطح از خرد و خردورزی هستند و می‌توان به آنان تکیه و اعتماد کرد و با آنان مشورت نمود🌹 🌹خدایا یاریمان نما 🌹
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
﷽ 🍃🌺 دعای عهد با عج _زمان _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت همه عزیزان وتوفیق استمدادطلبیدن ازخدا جهت حفظ ازشرشیطان انس وجن روز دوشنبه شما همراهان همدل بسلامتی وعافیت دردین ودنیا *یاقاضی الحاجات* *شیطان برچه کسانی فرود می آید* آیامیدانید شیاطین بر چه کسانی نازل می شود ؟! *هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلیٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیٰاطِینُ؟! تَنَزَّلُ عَلیٰ کُلِّ أَفّٰاکٍ أَثِیمٍ* . آیا به شما خبر بدهم، که شیاطین بر چه کسی نازل می‌شوند؟! آنها بر هر دروغگویِ گنهکاری نازل می‌شوند. أَفّٰاک صیغه مبالغه از کلمه‌ی «إفک» و به معنی کسی است که زیاد دروغ میگه، یا دروغ‌های بزرگ میگه. یعنی کذّاب. أَثِیم از مادّه «إثم» به معنی مُجرم و گنهکار است. این کلمه هم معنی مبالغه رو میده، و کسی که زیاد گناه میکنه. بدتر از گناه میدونی چیه؟! تکرارِ گناه، و عجین شدنِ اون با خُلق و خوی آدم... کسی که خیلی دروغ میگه، و این گناه جزئی از زندگیش شده، و اصلاً کارش بدونِ دروغ پیش نمیره، این آدم « *أَفّٰاکٍ أَثِیمٍ»* است.. این آدم همون کسی است که قرآن میگه شیاطین بهش نازل میشن.. کسی که تو کاسبی، تو درس، تو ارتباط با خانواده، و... فقط کارش رو با دروغ پیش می‌بره.. *دروغ* ، سرچشمه‌ی بسیاری از گناهان و خطرناک‌تر از اونهاست.. تا جائیکه امام باقر(ع) فرمودند: دروغ ایمانِ آدم رو خراب میکنه. *إِنَّ الْکَذِبَ هُوَ خَرَابُ الْإِیمَانِ* . اصول کافی، ج۲، ص ۳۳۹. سوره شعراء آیات ۲۲۱ و ۲۲۲ *التماس دعا* https://eitaa.com/haj_razavi
کتاب چهل گام عرفانی نکته های ناب از استاد رضوی همدانی پیرامون صلوات ودارای حکایت های تاثیر گذار با محورصلوات است دراین مجموعه که برگرفته ازکلام ایشان بوده سعی برآن است که بانقل حدیثی در تاکید بر امر صلوات طرح گردد
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق قرارگرفتن درمدارفضل وبخشش الهی روز سه‌شنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت وبرکت ومغفرت الهی یاالرحم الراحمین *چکارکارباید انجام بدهیم تا خداوند مارا ببخشد وعفونماید* . *همه مادوستداربخشش خدائیم* همه‌ی ما دوست داریم خدا ما رو ببخشه. امّا چکار کنیم که خدا ما رو ببخشه قرآن می‌فرماید یکی از راه‌های تضمینی برای اینکه خدا شما رو ببخشه اینه: *وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا، أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ؟! وَاللهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ* . مومنان باید نسبت دیگران عفو و چشم‌پوشی کنند. آیا شما دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است. *شرط خداوند برای بخشش بندگانش* یعنی خداوند، برای عفو و گذشتِ بندگانش، این استدلال رو میاره: مگه شما دوست ندارید که خدا شما رو ببخشد پس شما هم دیگران رو ببخشید. شما این کار رو بکنید، تا خدا هم در قبالِ این کار، شما رو ببخشه. دو تا کلمه توی این آیه اومده: عَفو *وَلْیَعْفُوا* عفو کنید. صَفح *وَلْیَصْفَحُوا* صفح کنید. صَفح یعنی گذشت کردن و بخشیدنِ بدونِ سرزنش. صَفح، مرحله‌ای بالاتر از عفو هست. چون گاهی میشه که انسان عفو می‌کنه، ولی صَفح نمیکنه. صَفح یعنی علاوه بر اینکه طرفت رو عفو کردی، به روی خودت هم نیاری.. حتّی بهش رویِ خوش نشون بدی... *خطاهای دیگران رو رد کردن* علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میگه: صَفح یعنی صفحه‌ی خطاهای دیگران رو رد کردن، و صفحه زدن... یعنی صفحه‌ای که گناه و جرمِ شخص رو در اون ثبت کرده بودی، ورق بزنی، و به صفحه بعد بری... درباره خودِ خدا توی دعاها داریم: *یا کَریمَ الصَّفح* ای خدایی که بندگانت رو کریمانه صَفح می‌کنی. *عدمِ عفو و گذشت از خطاهای دیگران* یکی از مشکلات ما در زندگی فردی و اجتماعی، عدمِ عفو و گذشت از خطاهای دیگران است. دوستان و همکاران، ارباب رجوع و کارمند، همسران و همسایگان و فامیل و... کلاً به سختی از اشتباهات همدیگه میگذرند، و به سختی دنبالِ وصل و بازسازیِ روابط هستند. بعضی‌ها میگن اگر پیش قدم بشم، ذلیل و خار میشم، کسرِ شأن داره. ولی توجّه ندارند که عزّت و ذلّت دست خداست. بعضی‌ها میگن: اگر من ببخشم، کوچیک میشم. نخیر!!!!!! اگر با گذشت کردن، کسی کوچیک میشد، خدا انقدر بزرگ نبود... *زمزمه‌های شیطان درذهن انسانها* این حرف‌ها حرف‌های الهی نیست، اینها زمزمه‌های شیطان هستند. خداوند کسی رو که تواضع داره دوست داره، و عزیزش میکنه. بخشش و گذشت، سیره‌ی پیامبران و اولیاء الهی است. هیچ چیزی بالاتر از این نیست، که بنده‌ای وقتی از دنیا میره، با دلِ بی‌کینه از این دنیا بره و خدا رو ملاقات کنه. اگر توقّع داریم خدا ما رو ببخشه، اوّل باید دیگران رو ببخشیم. اگر می‌تونیم بقیه رو ببخشیم، می‌تونیم امیدوار باشیم که خدا هم ما رو ببخشه... ولی اگر نمی‌تونیم، توقّع نداشته باشیم.. از همه‌ی اینها گذشته، کینه و رنجش، آرام آرام روحِ آدم رو مسموم و بیمار میکنه. آسیبی که کینه و نفرت به روحِ ما میزنه، با هیچ چیزی درست نمیشه. دیگران رو ببخشیم تا خودمون هم راحت‌تر زندگی کنیم. *عفو یاانتقام کدام نیکوتراست* به قول حضرت علی (ع): لذّتی که در عفو هست، در انتقام نیست. اگر با کسی مشکل و کدورتی داریم، همین الان تلفن رو برداریم و پیش‌قدم بشیم، تا خدا در بخششِ ما پیش‌قدم باشد سوره نور آیه ۲۲ *التماس دعا دارم*
📌دستورالعملی از امام زمان علیه السلام برای رفع گرفتاری در حال یک وقتی برای من مشکلی پیش آمد که در عمرم تاکنون چنین مشکلی پیش نیامده است و به گونه ای بود که به تلف شدنم منتهی می شد. کاملاً مضطر شده بودم. این دستورالعمل را انجام دادم همزمان با تمام شدن آن، مشکلم حل شد. مشکل من به گونه ای بود که به حساب اسباب عادی اصلاً قابل حلّ نبود ولی جای شگفتی بود که با این عمل مشکل حل شد. درباره کیفیت آن دستورالعمل، در دارالسلام عراقی چنین نقل شده است: یک وقت ابن ابی البغل کاتب مورد غضب ابومنصورِ وزیر قرار گرفت به گونه ای که از ترس وزیر خود را مخفی کرد. وزیر به دنبال او بود و او هراسان و گریزان. شبی به کاظمین رفت و از کلیددار حرم خواهش کرد که شب را اجازه دهد تا در حرم بماند. او هم موافقت کرد. ابن ابی البغل شب در حرم مشغول توسّل و تضرّع بود. با این که درهای حرم بسته بود، ناگهان می بیند کسی وارد شد و مشغول زیارت حضرت کاظم و حضرت جواد علیهما السلام شد و شروع کرد به انبیاء اولوالعزم و ائمه علیهم السلام سلام داد. ولی در خطابات خود به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام نداد. با خود گفت: شاید نام حضرت را فراموش کرده است یا از فرقه های منحرفی است که حضرت ولی عصر علیه السلام را قبول ندارند. آن شخص ناشناس فرمود: چرا از دعای فرج غافلی؟ سپس این عمل را به او تعلیم داد. ابن ابی البغل هم مشغول انجام عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابی البغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیه السلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیده ام. هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده در زده شد. در را باز کرد، عدّه ای از طرف وزیر پشت در بودند و امان نامه ای از طرف وزیر دادند و گفتند که وزیر تو را می خواهد. آیساً من الحیات نزد وزیر رفت. تا وارد شد، وزیر با قیافه ای بشّاش با وی برخورد کرد و گفت: رفته ای و شکایت مرا به حضرت ولی عصر علیه السلام کرده ای؟ سپس تعریف کرد که شب گذشته در خواب صاحب الزمان علیه السلام را دیده که مرا به ملاطفت با تو امر نموده است. ابن ابی البغل نیز حکایت تشرّف شب گذشته را برای وزیر بازگو کرد. وزیر از گناه ابن ابی البغل گذشت و او را از مقرّبین خودش قرار داد. در کیفیت آن ختم در نقل دارالسلام عراقی اغلاطی وجود دارد که باید با نقل بحارالأنوار و دلائل الإمامة مقابله و تصحیح شود. من هم در موقع انجام دستورالعمل، دعا را با هر دو کتاب مقابله کردم و هر جا نیاز بود، مطابق احتیاط عمل کردم. کیفیت عمل مطابق نقل بحارالأنوار از این قرار است: دو رکعت نماز بگذار و بعد از آن این دعا را بخوان: «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى وَ يَا غَايَةَ كُلِّ شَكْوَى يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا» ده مرتبه بگو: یا رَبّاهُ، ده مرتبه بگو: یا سَیّداهُ، ده مرتبه بگو: يَا مَوْلَيَاه‏، ده مرتبه بگو: یا غایتاهُ، و ده مرتبه بگو: یا مُنْتَهی غایةِ رَغْبَتاهُ. سپس بگو: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ ع إِلَّا مَا كَشَفْتَ كَرْبِي وَ نَفَّسْتَ هَمِّي وَ فَرَّجْتَ غَمِّي وَ أَصْلَحْتَ حَالِي‏» سپس حاجت خود را از خدا بخواه. سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «َ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي‏»، بعد از آن گونه چپ خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «أَدْرِکْنی» و این را بسیار تکرار کن. سپس آن قدر بگو: «اَلْغَوْثَ، اَلْغَوْثَ» تا نفس قطع گردد. بعد از آن سر بردار که خداوند به کرم خود تو را برآورده می کند، ان شاءالله. 📚العبقری الحسان، ج ١، ص ١٧٣ 📚 منتهی الامال، ج ٢، ص ٨١٧ 📚 برکات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ص ٢۴٨ . 💠https://eitaa.com/haj_razavi
✍دو مانع اصلی ظهور ۱-عدم آمادگی مردم برای اتحاد در دفاع از امام ۲- قدرت غالب جبهه استکبار اما اربعین آرام‌آرام مسیر تاریخ را، با حذف این دو مانع عوض می‌کند منتقمین حسین(ع) می‌آیند تا لشکر آخرالزمانی اربعین را با دو نشان همدلی و وفاداری سازماندهی کنند 🚩وقتی از پنج ندای امام زمان(عج) ۳تا از این نداها در مورد امام حسین(ع) هست یعنی در زمان ظهور، مردم دنیا امام حسین(ع) را می شناسند، که امام زمان (عج) خودشون را اینگونه معرفی می کنند. 🚩تا ۲۰سال قبل مراسم پیاده روی اربعین به این وسعت نبود، ولی اکنون جمعیت ۲۰میلیونی، از سراسر نقاط عالم در این مراسم حضور پیدا میکنند. (بوی ظهورت داره حس میشه) در روایات آمده است،زمانی که قائم آل محمد(ص) ظهور کند، مابین رکن و مقام می‌ایستد، و پنج ندا سر می‌دهد: او زمانیکه تکیه بہ خانہ کعبه می دهد خود را اینگونه معرفی میکند و پنج ندا سر می‌دهد: الأول: ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم. آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم. الثانی: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم. آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده. الثالث: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشانا. بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند. الرابع: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا. بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را برهنه روی خاک افکندند. الخامس: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا. آگاه باشید ای جهانیان که جدّ من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند 📚الزام الناصب؛فی اثبات الحجه الغائب (عج)
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وعرض تسلیت فرارسیدن رحلت نبی مکرم اسلام وسبط اکبرش روز چهارشنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت یاحی یاقیوم ابعاد شخصیّت امام مجتبی علیه السلام شخصیت سبط اکبر دامنه شخصیّت بی مانند سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم امام حسن مجتبی علیه السلام آنقدر وسیع و گسترده است که آثار و نشانه های آن در تمام کتاب های حدیث، تراجم، سیره، تاریخ و مناقب فراوان به چشم می خورد. تواضع، فروتنی، خداترسی تواضع، فروتنی، خداترسی، روابط حسنه، احترام متقابل و کمک به بینوایان از ابعاد برجسته زندگی آن سرور جوانان بهشتی است. آن بزرگوار بازویی علمی، قضایی و نیرویی بسیار کارآمد برای حکومت علوی و شخص امیرمؤمنان علیه السلام بوده است. دفاع از حریم امام ورهبری امام از جمله کسانی بود که از آغاز تا پایان به دفاع از حریم رهبری پرداخته و در جنگ های جمل، صفّین و نهروان فعالانه شرکت جسته، بلکه در بسیج نیروها از کوفه برای مقابله با فتنه طلحه و زبیر، گام های بسیار مثبت و مؤثری برداشته است زندگی پر رنج و محنت امام زندگی پر رنج و محنت امام، پر از این مسائل است که فقط به یک بُعد آن، که جایگاه علمی امام مجتبی علیه السلام باشد، اشاره می کنیم. امام در نگاه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم امام حسن مجتبی علیه السلام کودک بود که پیامبر بزرگوار اسلام از او به عظمت و بزرگی یاد می کرد. به یقین این برخوردهای محبت آمیز که هیچ گاه در زمان خاص و یا در محدوده خاصّی ابراز نمی شد، نشان دهنده این بود که آن حضرت می خواست نقاب از چهره امام حسن علیه السلام کنار زده و شخصیّت والای او را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند. امام مجتبي هادی امت حذیفه گوید: روزی صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در نزدیکی کوه حرا ـ یا غیر آن ـ گرد پیامبر جمع شده بودند که حسن در خردسالی با وقار خاصّی به جمع آنان پیوست. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با نگاه طولانی که بر او داشت، همه را مخاطب قرار داده و فرمود: «آگاه باشید که همانا او ـ حسن ـ بعد از من راهنما و هدایتگر شما خواهد بود. او تحفه ای است از خداوند جهان برای من؛ از من خبر خواهد داد و مردم را با آثار باقی مانده از من آشنا خواهد کرد. سنت مرا زنده خواهد کرد. و افعال و کردارش نشانگر کارهای من است. امام حسن مصلح بزرگ مورّخان نوشته اند که: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ضمن اظهار محبت به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: همانا حسن ریحانه من است. و این فرزندم سیّد و بزرگ است و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح برقرار خواهد کرد.» خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه طبق نقل تاریخ، امام حسن مجتبی علیه السلام با مشاهده خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه، خیر و صلاح امت را در این دیدند که از درگیر شدن با معاویه خودداری کرده و با صلح پیشنهادی معاویه، موافقت کنند. امام در نگاه امیرمؤمنان علیه السلام امام حسن مجتبی علیه السلام شخصیتی بسیار بزرگ و ممتاز بود. و از همان دوران کودکی که آیات الهی را برای مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام می خواند، به این گوهر گرانبها را شناخت و در طول سالیانی که در کنار یکدیگر بودند، هماره از فرزند خود تعریف، تمجید و تقدیر می کرد. حتی در برخی از موارد، قضاوت و یا پاسخ به سؤالات علمی را به عهده اش می گذاشت. نمونه های زیر، بیانگر شخصیت علمی و جایگاه والای آن حضرت در نزد پدر بزرگوارش می باشد. پاسخ به سؤالات مرد شامی روز دیگری یک فرد شامی، که خود را از پیروان امیرمؤمنان معرفی می کرد، حضرت ضمن معرفی وی که: تو از پیروان ما نیستی بلکه برای پادشاه کشور روم سؤال هایی پیش آمده و پیکش را نزد معاویه فرستاده، او که در جواب عاجز مانده، تو را به نزد ما فرستاده است. برای پاسخ به سؤالاتش امام حسنو امام حسین علیهماالسلام را معرفی کرد. او امام حسن را برای پاسخ به سؤالات خود انتخاب کرد. مرد شامی پیش از آنکه سؤالات خود را مطرح کند، امام حسن علیه السلام لب به سخن گشوده، فرمود: «آمده ای که چنین سؤال هایی را مطرح کنی «آمده ای که چنین سؤال هایی را مطرح کنی: فاصله بین حق و باطل چه قدر است؟ بین آسمان و زمین چه قدر فاصله است؟ قوس و قزح چیست؟ کدام چشمه و چاه است که ارواح مشرکان در آن جمع هستند؟ ارواح مؤمنان در کجا جمع می شوند؟ خنثی کیست؟ کدام ده چیز است که هریک سخت تر از دیگری است؟» . بحارالانوار، ج 43، ص 333. الاصابة فی تمییز الصحابه، ج 2، ص 12؛ ذخائر العقبی، ص 125 التماس دعا دارمhttps://eitaa.com/haj_razavi