eitaa logo
پایگاه اطلاع رسانی استاد سید جلال رضوی همدانی
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
50 فایل
پایگاه اطلاع رسانی استاد حجت الاسلام والمسلمین سید جلال رضوی همدانی 💭 #بیانات (مجموعه بیانات حجت الاسلام رضوی همدانی ✍ #آثار (مجموعه مکتوبات منتشر شده استاد) 🗨 #نصایح (مجموعه توصیه های اخلاقی استاد) #مصاحبه های استاد ارتباط با استاد
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزيزان وتسلیت رحلت رسول خدا وشهادت سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم روز پنجشنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت لااله الاالله الملک الحق المبین امام حسن (ع) وفلسفه صلح بامعاویه خیانت یاران حضرت حضرت در سال سوم هجری در مدینه متولد شد. هفت سال با جدش پیامبر و سی سال در دوران امامت پدرش علی (ع) گذراند. و ده سال دوران امامت ایشان بود و در سال 50 هجری به شهادت رسید. راجع به صلح حضرت نکات متعددی بیان شده که عمدتا خیانت یاران حضرت و تلاش برای حفظ شیعیان در آن نقش داشت. به معرفی یکی از این خائنان که کمتر مطرح است می پردازیم. سرگذشت فعال سیاسی شیفته قدرت؛ جاسوس و خائن خیانت فرماندهان امام مجتبی (ع)، ترکیب نامتناجس سپاه امام و خسته بودن مردم از جنگ و ادعای صلح خواهی معاویه و خیانت اشراف قبائل در پذیرش صلح از جانب امام نقش داشت. خالد بن مُعَمَّر سَدوسی یکی از بزرگان و اشراف ربیعه است که همراه عبدالله بن عباس از بصره به صفین آمده بود. در صفین همراه با هفت هزار نفر توانست با یک حمله خیمه معاویه را غارت کند. معاویه که جسارت وی را دید از مخفی گاه خود پیام داد که اگر ادامه ندهی و با من باشی حکومت خراسان را به تو خواهم داد. آن را برای قومش؛ قبیله ربیعه مطرح کرد آنان مخالفت کردند. او به علی(ع) پیشنهاد کرد آتش‌بس را در صفین بپذیرد طمع قدرت ودنیا طلبی به نظر می رسد که طمع قدرت وی را وادار کرد که بعد از جنگ صفین با معاویه نامه نگاری کند. به امام علی(ع) این خبر جاسوسی وی رسید. حضرت همراه با جمعی از قومش با وی دیدار کرد. خالد منکر آن شد. حضرت فرمود: ای خالد بن معمّر، اگر آنچه به من گزارش داده‏اند درست باشد، من خدا و این گروه مسلمان را که به دعوت من اینجا گردآمده‌اند گواه می‏گیرم که تو از هر گزندی ایمن باشی، تا به عراق یا حجاز یا هر سرزمینی که زیر سلطه معاویه نباشد بروی. و افزود: وَ إِنْ کنْتَ مَکذُوباً عَلَیک فَأَبِرَّ صُدُورَنَا بِأَیمَانٍ نَطْمَئِنُّ إِلَیهَا؛ و اگر دروغی بر تو بسته‏اند، با سوگند خود دل‌‌های ما را بر خویش خوش‏گمان کن که (بیش‌ازپیش به تو) مطمئن شویم. خالد بن معمّر سوگند یادکرد که وی رابطه‌ای با معاویه نداشته و ندارد. بسیاری از مردم ربیعه گفتند: اگر بدانیم رابطه دارد او را می‌‌‌‌کشیم. خیانت خالد به امام حسن علیه السلام بسیاری نوشته‌اند: ابن‌‌معمر پس از علی(ع) به امام حسن (ع)خیانت کرد و به معاویه پیوست و به معاویه گفت: قبیله ربیعه و بکر بن وائل را در اختیار تو قرار می‌‌‌‌دهم و شاعر آنان خطاب به معاویه علت رسیدن وی را به حکومت خیانت خالد و همراهی وی با او دانست و گفت: معاوی أکرِمْ]أمِّرْ[خالدَ بن معمّر... فإنَّک لولا خالدٌ لَمْ تُؤمَرُ معاویه خالد بن معمر را گرامی بدار [امارت ده ] زیرا اگر خالد نبود تو به حکومت نمی‌‌رسیدی نقشه معاویه پس ازبه قدرت رسیدن معاویه بعد از رسیدن به قدرت به وعده خود وفادار ماند و او را والی خراسان و به قولی والی ارمنستان کرد. در مسیر رفتن به آنجا مسموم شد و مرد . زیرا معاویه در جلسه ای متوجه شد او هنوز علی (ع) را به خاطر عدل و صداقت و بردباریش دوست دارد. این است سرنوشت انسان‌های خائن زیرا اطمینانی به آنها نیست و تا مدتی برای افراد قابل استفادده هستند بعد از آن مردن برای آنها بهتر است. زیرا امکان خیانت آنان همیشه هست. أنساب الأشراف، ج 3، ص 39 ابن‌‌عساکر، تاریخ مدينه دمشق ج10، ص‏311 و ج16، ص‏205). تاریخ طبری، ج4، ص23؛ ابن‌‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج5، ص‏225). أخبار الطوال، ص‏189 التماس دعا دارم
*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم اعظم الله اجورکم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان و عرض تسلیت ایام رحلت جانسوز پیامبررحمت وسبط اکبرش امام مجتبی علیه السلام روز آدینه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت وبرکت اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم *رحمت و محبت ، و رفق و مدارا اساس رسالت پيامبر (ص)* *اساس رسالت محمدمصطفی* اگر رحمت و محبت ، و رفق و مداراى پيامبر نبود، اساساً دلی نرم نمی گشت ، راهی به جان مردمان برده نمی شد و فرصت هدايت حاصل نمی گشت و سدّ سكندرى ميان او و مردم حجاب مى گردید و زمينه اصلاح اجتماعى را نیز مسدود مى ساخت. رسول خدا (ص) با رحمت ومحبت ، و رفق و مدارا رسالت خود را پيش برد و اين امر در تحوّل انسان و جامعه به سوى كمال و اصلاحات اجتماعى اى كه پيامبر مأمور بدان بود نقشى كليدى داشت. به همين سبب آن وجود گرامى، براى تحقق رسالت خويش مأمور به رحمت و محبت ، و رفق و مدارا بود، چنان كه خود فرمود : *«أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِتَبْلِيغِ الرِّسَالَةِ* .» پروردگارم مرا به مدارا با مردم فرمان داد، همان گونه كه مرا به تبليغ رسالت فرمان داد *نرمخوی وپرمهری رسول الله* *فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُم* به لطف رحمت الهى، با آنان نرمخوى و پرمِهر شدى، و اگر درشتخوى و سخت دل بودى بى شك از پيرامون تو پراكنده مى شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه *پیام الهی .رحمت ومحبت* رسول خدا (ص) پيام الهى خود را با رحمت و محبت ، و رفق و مدارا به جان مردمان نشاند و دل آنان را نرم كرد و ايشان را با حق همراه نمود. محمد ( ص ) شمع فرزوان هدایت و نجات *شمع فروزانی برای هدایت* پیامبر اکرم چونان شمع فروزانی برای هدایت و نجات آدمیان است . آن وجود سراسر اخلاق ، گل سرخ توحیدی بود که در کویر شرک برآمد و اهتمام ورزید تا در پرتو آن چه بدو وحی می شد و بر مبنای اخلاق نیک ، سبک زیست اخلاقی و راه به سوی گلستان توحید و زندگی ایمانی را بر همگان هموار سازد . *هدایت ونجات انسانها* آن حضرت بدین منظور مبعوث شد و فرمان یافت تا سر از گریبان برون آرَد و برای هدایت و نجات آدمیان با شفقت تمام ، مسئولیت خویش پیش بَرَد . خداوند با آیات سورۀ مزّمّل ، آن معلم زیست اخلاقی و شمع فروزان در شبِ غفلت و ضلالت و جاهلیت را فرمان داد که ای جامه بر خویشتن فروپیچیده و گریزان از این خلایقِ در تباهی فرورفته ! از گلیمِ خلوت و انزوا بیرون آ و روی خود را مپوشان که جهان در سرگردانی و تباهی به سر می بَرَد و تو هوش و جان جهانی ؛ تو هدایت گر و نجات بخش جهانیانی ! *ازگستاخی جاهلان دلگیرمشو* برخیز و به هوش باش ، و رسالتی را که برای آن مبعوث شده ای پی گیر و استوار بمان و از گستاخی جاهلان و زشت گویی و اهانت بی مایگان ، دلگیر مشو و روی از هدایت مپوشان که دارای شمع فروزانِ وحی هستی . *ای بزرگ مرد* ای بزرگ مرد ! به هوش باش و شب‌هنگام برخیز ، که شمع در تاریکیِ شب ایستاده و فروزان است ؛ و تو آن شمع همیشه بر پا و فروزانِ روشن کنندۀ زندگی بشری . بدون روشنی تو ، حتی روزِ روشن نیز شبِ ظلمانی است ؛ بدون پناه تو ، حتی شیر بیشه نیز مقهور و اسیر خرگوش است . *ای برگزیده خدا* ای مصطفی ، ای برگزیدۀ خدا ! تو در این دریای خروشان زندگی ، کشتی نجات آنانی هستی که به تو روی می آوردند و در کشتی نوح تو از هلاکت رهایی می یابند و به دریای پُر صفا راه می یابند . خواند مُزَّمِّل نَبی را زین سبب که برون آ از گلیم ای بوالهَرَب سر مکش اندر گلیم و رو مپوش که جهان جسمی ست سرگردان تو هوش هین مشو پنهان ز ننگِ مدّعی که تو داری شمعِ وحیِ شَعشَعی هین قُم اللَّیلَ که شمعی ای هُمام شمع اندر شب بُوَد اندر قیام بی فروغت ، روزِ روشن هم شب ست بی پناهت ، شیر اسیر اَرنَب ست باش کشتیبان درین بحرِ صفا که تو نوحِ ثانیی ای مصطفی به واقع ، راهِ انسانیت و اخلاق ، رفتن بر پیِ اوست . مپندار سعدی که راه صفا توان رفت جز بر پی مصطفی سوره آل عمران آیه ۱۵۹ مشکاة الانوار ، ص ۱۷۸ مثنوی معنوی مولانا *التماس دعا دارم*
11.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 *شهادت امام رضا علیه‌السلام را تسلیت عرض می نمایم*
💠 فوایدگوش‌كردن‌اذان 1️⃣شنیدن اذان انسان را از اهل قرار مى دهد. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: همانا اهل آسمان از اهل زمین چیزى نمى شنوند مگر اذان 2️⃣ شنیدنِ اذان را نیكو مى كند، امام على(علیه السلام) مى فرماید: كسى كه اخلاقش بد است در گوش او اذان بگویید 3️⃣شنیدن اذان انسان را مند مى كند. پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: كسى كه صداى اذان را بشنود و به آن روى آورد، نزد خداوند از سعادت مندان است 4️⃣ شنیدن اذان سبب دورى مى شود. رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: شیطان وقتى نداى اذان را مى شنود فرار مى كند. 📚 میزان الحكمه، ج1، ص82. بحارالانوار، ج77، ص190
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وعرض تسلیت شهادت اباالحسن علی بن موسی الرضا وتوفیق درک ومعرفت مقام آن امام همام روز آغازین هفته شما بزرگواران همراه باخیراات وبرکات الهی یارب العالمین *شدت غربال های آخرالزمانی ازنگاه ثامن الحجج علی بن موسي الرضا علیهالسلام* پاک سازی وغربال جوامع انسانی امام رضا عليه السّلام فرمودند: آنچه شما چشمان خود را به سويش مى‌داريد(منتظر و چشم به راه آن هستيد)واقع نخواهد شد تا اينكه پاكسازى و جداسازى شويد؛ ریزش ها درجوامع دینی و تا اينكه نماند از شما مگر هر چه كمتر و كمتر! قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ لاَ يَكُونُ مَا تَمُدُّونَ إِلَيْهِ أَعْيُنَكُمْ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ تُمَيَّزُوا وَ حَتَّى لاَ يَبْقَى مِنْكُمْ إِلاَّ اَلْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ. هرچه به موعود نزدیک می شویم هرچه به روز موعود نزدیکتر میشویم، غربال ها شدت و شتاب بیشتری می‌گیرد؛ در آخرالزمان ریزش ها بصورت مرحله به مرحله رخ میدهد؛ بی توجهی به احکام وحدود شرعی واخلاق اینگونه که در هر مرحله -بر اثر یک اتفاق مثل همین موضوع کشف حجاب و بی توجهی به احکام وحدود شرعی واخلاق گریزی و انحراف ازمسیر واقعی بندگی خدا اقلیت صالح و صابر جمعیت قابل توجهی، از بدنه اصلی دین کنده میشوند؛ و در نهایت عده کمی باقی میمانند؛ همان اقلیت صالح و صابری که امتحانات و فتنه های دوران غیبت را تاب آورده‌اند؛ اینان مخلصانِ شیعه و نیروهای زبده، و کسانی هستند که شایستگی درک دنیای ظهور و یاری و نصرت حجّت الله را خواهند داشت..! *" اللهم انا نشكو اليك فقد نبينا و غيبة امامنا و شدة الزمان علينا* الغيبة (للنعمانی)،ب۱۲، ص ۲۰۸
● بنابر این،او صاحب مقام رضاست،چون جان و دل و وجود او سرشار از خشنودی به اراده و مقدرات الهی بود و هر آنجه محبوب او مقدر ساخته بود جمیل و زیبا یافت و بر آن به نهایت خشنود و شادمان بود و همه عمرش در سایه سار آن با اطمینان زیست تا به بارگاه قدس احدیت با خطاب ارجعی بار یافت و بال کشید! از این رو هم رضاست به تمام وجود و جان و روح و جسمش به تقدیر خداوند، چون محبوب اوست و از محبوب جز امر محبوب نشاید! این از تجلی جمال و کمال حضرت حق بر دل و جان آن ولی خداست! از این رو حضرتش را نور خداوند در زمین نامیده اند: "السلام علیک یا نور الله فی ظلمات الارض" از دگر سو "رضا" خوانندش چون هیچ انسان بار یافته به مقام اطمینان توفیقی در ادراک خشنودی از حق تعالی نخواهد داشت الا به وساطت و کمک آن غیاث امت،امام علی بن موسی الرضا علیه السلام. ● اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی
✍🏻 مقام "رضا" و وساطت مقام رضوان امام رضا علیه السلام ● از آثار و شئون معارف الهی مقام "رضا"ست که نهایت مقام سالک و مقام واصلان باشد. واصل کوی دوست و صاحب مقام رضا، کسی است که دلش به نور یقین روشن و دیده بصیرتش با مشاهده تدبیر الهی نورانی است. رهاورد مقام رضایت دلخوشی و خشنودی و فرحناکی در همه حالات چه در مصائب و چه در آسایش و تنعم به نعمت هاست! امیر مؤمنان علیه السلام در بیان فضائل اهل تقوی می فرمایند: "نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي الْبَلَاءِ كَالَّتِي نُزِّلَتْ فِي الرَّخَاءِ" (نهج البلاغه خطبه ۱۹۳) "در روزگار سختى و گشايش، حالشان يكسان است." صاحب مقام رضا هر آنچه را حضرت حق مقدر دارد جز لطف و محبت نبیند .چنانچه امیر سخن سلام الله علیه فرمودند: "من جلس علی بساط الرضا لم ینله مکروه" "هرکه بر سفره رضا نشیند ( راضی به رضای خداوند باشد) امر ناخوشایندی به او نرسد." • اهل معنا مقام رضا را نهایت مقام سالک و مقام واصلان دانند، پس رضا مقام سالک نبود بلکه نهایت سلوک باشد که سالک بعد طی منازل و مقامات بدان واصل شود. بدین سبب است که مرتبه رضا را ارفع از زهد و توکل دانند. بر همین معنا عارفی در پاسخ به پرسشی در برتری زهد یا رضا گفته است : "رضا برتر است، زیرا زاهد در راه است و راضی واصل!" و رضا افضل از توکل است، چون متوکل طالب خیر و صلاح خود است. چون حق تعالی را فاعل خیر داند وکیل کند در تحصیل خیر و صلاح. اماصاحب مقام رضا فانی کرده است اراده خود را در اراده حق و از برای خود اختیاری نکند! ▪︎اگر غایت سلوک مقام رضا باشد نقطه آغازین آن کجاست؟ اهل عرفان مطلع رضا را معرفت سالک به جمیل بودن حضرت حق دانند. (رک: امام خمینی شرح حدیث عقل و جهل) مرتبه‌ بعد آن وصول این علم به قلب است و ایمان قلبی به جمیل بودن خداوند است که ثمره آن خوش بینی و خشنودی به اوست! مرتبت بالاتر، اذعان به جمیل بودن خداوند سبحان با تمام وجود است. در این مرتبت است که مخاطب کلام حق خواهد شد: "یاایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه" لازمه وصول به این مقام ترد غبار کثرت و انصراف قلب از عالم کثرت و ظلمت است.اگر قلبی چنین شد آماده تجلی خداوند جمیل است و مهیای مشاهده روح رضا که حقیقت محبت و جذبه حق است! انسان رهیده از حجاب های ظلمانی با کسب معرفت حضوری به خالق، تمام تجلیات حق و مظاهر حق را کامل و زیبا می بیند و جمال و کمال حق تعالی را در همه موجودات جاری می یابد و خود را فانی در اراده محبوب و فاعل مایشاء کرده است. "وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ" سالک در این وادی از خود خشنودی و رضایتی ندارد و رضایت و شادی او تابع رضای حضرت حق است. با این مرتبت به مقام قرب نوافل راه یابد و هر آنچه انجام می دهد فقط برای حق و به امر حق و خشنود از آن است. و بدین منزلت می رسد : "فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ "(حدیث قدسی) " اگر بنده ای را دوست بدارم گوش او می شوم که می شنود و چشمش که می بیند و زبانش می شوم که سخن می گوید! " بدین سبب است که مقام رضا با مقام محبت سنخیت می یابد و محب هر حکمی که از جانب محبوب باشد به جان می خرد.چون " کل ما یفعل المحبوب محبوب" این رو آورده اند که محبت و رضا دو مقام مخلد و دائمی اند چه در دنیا و چه در عقبی. نه همانند خوف و رجا که خاص این عالم باشند. ▪︎ بدین جهت خداوند سبحان ولی خود علی بن موسی را به " رضا" خوانده است. چنانچه امام جواد علیه السلام فرمودند: "حق تعالی او را رضا نامید، چرا که راضی بود به خداوند بزرگ و به آنچه او تقدیر فرمود" ▪︎ اما وجه دیگری هم این نام و عنوان حضرت داراست ! در روایتی از امام صادق علیه السلام امام علی بن موسی غوث و غیاث نامیده شد: "یخرج الله منه غوث هذه الامه و غیاثها" خداوند فریاد رس وپناه دهنده این امت (امام رضا ) را از امام موسی کاظم بوجود می آورد. از جلو های کمک و اعانه و فریاد رسی او به امت، که تجلی اش در مقام رضای اوست که خاص حَضرتش باشد. یعنی واسطه در فیض رضایت و خشنودی برای مومنان از حق تعالی! از این روست که گفته اند در عالم خشنودی و رضایتی واقع نخواهد شد جز به واسطه مقام رضایت و رضوان امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام. چنانچه حکیم الهی و عالم صمدانی حضرت آیه الله جوادی آملی حفظه الله تعالی بیان داشته است: هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد.
🔖منبر کوتاه 🔖 خبر از پایان ماه صفر و بشارت بهشت؟😳 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم از کی و کجا، بماند؛ اما در میان عموم مردم رواج پیدا کرده است؛ در روزهای پایانی ماه صفرالخیر پیام‌هایی ارسال می‌شود و پایان این ماه را به یکدیگر بشارت می‌دهند، به امید آن‌که آن‌ها هم بشارت بهشت بیابند و عاقبت به‌خیر شوند. آیا این مطلب مستند روایی و اعتقادی دارد؟ و جریان از چه قرار است... . روایت «من بشّرنی بخروج صفر بشّرته بالجنّة» روایتی است که در هیچ منبع روایی معتبر و قابل اعتنا نیامده است. تنها در کتاب «عجائب‌المخلوقات و غرائب‌الموجودات و آثارالبلاد و اخبارالعباد» نوشته مرحوم زکریابن محمدبن محمودالقزوینی متوفی 683هجری به آن اشاره شده که این نقل هم بدون سند رجالی است. کتاب مذکور نیز در اعتبار اسنادی دچار شبهه و تردیدهای جدی است. 💠مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی رحمةالله‌علیه در کتاب المراقبات، به مناسبت ماه صفر، به این نقل اشاره و آن را دور از عقل معرفی می‌کند. (1) 💠مرحوم علامه محمدتقی جعفری رحمةالله‌علیه نیز در شرح بر مثنوی معنوی، آن‌جایی که مولوی به این مضمون اشاره دارد، می‌نویسد: «روایت فوق مأخذ معتبری ندارد، از میرداماد نقل شده است که روایت مجعول است. هم‌چنین با نظر به این‌که بشارت به پایان یافتن یک ماه، مانند پایان یافتن روز، برای همه معلوم می‌شود، پاداش بشارت پایان یافتن یک ماه را بهشت قرار دادن فوق‌العاده بعید به نظر می‌رسد». (2) ✅اتفاقاً روایتی دیگر به این مضمون در کتب معتبر روایی و با سند معتبر ذکر شده است؛ اما هدف از روایت، تضمین یا بشارت بر بهشت در مقابل خبر خروج از ماه نیست، بلکه این گفت‌وگو نشانه‌ای برای معرفی شخصیت صحابی ارجمند رسول‌خدا(ص) ، ابوذر غفاری است. 📌مرحوم شیخ صدوق در دو کتاب ارزشمند علل‌الشرایع و معانی‌الاخبار به سند متعبر از ابن‌عباس نقل می‌کند: 🔖روزی نبی‌اکرم(ص) در مسجد قبا نشسته بودند و جمعی از صحابه به نزد آن‌حضرت شرف حضور داشتند. حضرت فرمودند: اولین کسی که بر شما وارد شود، اهل بهشت است. اصحاب که این کلام را شنیدند، برخی از آن‌ها از جا برخاسته و بیرون رفتند و هر کدام سعی داشتند زودتر از دیگری به مسجد برگردد تا اولین نفر محسوب شده و بدین ترتیب در زمره بهشتیان باشد. پیامبر(ص) از حرکت ایشان آگاه گردیدند، خطاب به جماعت باقی‌مانده، فرمودند: به زودی جماعتی بر شما وارد می‌شوند که هر یک بر دیگری پیشی می‌گیرد، «فمن بشّرنی بخروج آذار فله الجنّة؛ آن‌که بشارت به‌من دهد که ماه آذار (3) خارج شده، اهل بهشت می‌باشد». 🔖جماعتی که بیرون رفته بودند، بازگشتند و در میان ایشان ابوذر رحمة‌الله‌علیه بود، رسول‌خدا(ص) فرمودند: در چه ماهی از ماه‌های رومی هستیم؟ ابوذر عرض کرد: یا رسول‌الله! ماه آذار خارج شده است. ✍پیامبر(ص) فرمودند: من خود این را می‌دانستم، منتهی خواستم این جماعت بدانند که تو مردی از اهل بهشت هستی و چگونه چنین نباشد و حال آن‌که بعد از من، تو را به جرم محبّت به اهل‌بیتم، از حرم من طرد می‌کنند و از آن پس تنها زندگی کرده و غریب و تنها خواهی مرد و جماعتی به واسطه تو سعادت‌مند خواهند شد. آنان کسانی هستند که در تجهیز و تدفین تو سعی خواهند کرد؛ ایشان رفیقان من در بهشت جاوید خواهند بود، همان بهشتی که حق‌تعالی وعده‌اش را به متقین داده است. (4) ⬅️چنان‌چه ملاحظه نمودید، این روایت در مقام بیان جایگاه و منزلت این صحابی خستگی‌ناپذیر است و خبردادن از پایان یک ماه، فقط نشانه‌ای است تا دیگران بفهمند او اهل بهشت است، نه به سبب یک بشارت ساده، بلکه به خاطر ایستادگی بر مودّت اهل‌بیت پیامبر(ص) . رسول هدایت و رحمت، به این نکته توجه داشتند که آیندگان شاید به اشتباه بیفتند؛ چنان‌چه اصحاب حضرت نیز مرتکب این فهم خطا شدند و صرف بشارت دادن به خروج ماه را عامل بهشتی شدن پنداشتند؛ لذا فرمودند: من خود می‌دانستم و لکن می‌خواستم این جمعیت بدانند ابوذر کیست. پی‌نوشت‌ها: 1. المراقبات؛ میرزاجواد ملکی تبریزی، ص36. 2. تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلال‌الدین محمد مولوی؛ محمدتقی جعفری، ج10، ص455 - 457. 3. آذار، ماه سوم از سال رومی است. این ماه دارای 31 روز و ماه اول از فصل بهار است. 4. علل‌الشرایع؛ شیخ صدوق، ج1، ص175 - 176 و معانی‌الأخبار؛ شیخ صدوق، ص204 - 205. .مجله  افق حوزه  4 دیماه 1392 شماره 380 نویسنده : محمدعلی حججی