eitaa logo
♡عشق من حجاب ♡
1.8هزار دنبال‌کننده
39.6هزار عکس
27.9هزار ویدیو
505 فایل
🌹بانویی از تبار زهرا🌹 چادرم یادگار مادرم زهراست♥️ کپی؟! `یه استغفرالله واسمون میگین..` کپی از اسم و پروف؟! راضی نیستم! تبلیغاتمونه:) @tabligat59 جانم؟! https://daigo.ir/secret/54018085 لحظه رویش! ¹⁴⁰⁰٫³٫¹⁵ 2k...✈️‌...3k
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 🏃🏻هروقت تو خونه با “پسرم” صدایم میکنن یا ماشین مونده تو کوچه که باید بیارمش تو پارکینگ 🍽 یا یه چیز بالای کابینت مونده که دست بهش نمیرسه یا آشغالا رو باید بذارم جلوی درب . 😂😂😂 🌷🌹🌷🌹🌹🌷❤️❤️🌷🌹 ✍️ احکام والدین:🌷🌹❤️❤️🌹🌷 🌹🌷 ازگناهان کبیره است 👇🏽و معنایش این است که عمدا کاری کندکه قلب پدر و مادر برنجد . ❤️ اگر در کار لازم و واجبی برنجند (مثل اینکه از نماز خواندن ما باشند) محسوب نمیشودولی نگه داشتن پاداش عظیم الهی رو بدنبال دارد💎🌷🌹🌷🌹 بهشت زیرپای است.🌹🌷❤️🌷🌹 دست بوسی راهمیشه داشته باشیم.🌹🌷❤️❤️🌹🌷 ‏خانواده دارن همیشه کارای منو کوچیک نشون بدن. یعنی حتی اگه بشم، بابام به همه میگه کارش مسافرکشی با هواپیماس😁😁😂😂 تحویل نگرفتن باعث میشه اعتماد به نفسشون کاهش پیدا کنه و توانمندیهاشون رو باور نکنند. قال رسول الله - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه - : اَكْرِمُوا اَوْلادَكُمْ وَ اَحْسِنُوا آدابَكُمْ. رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - فرمود: به خود احترام كنيد و با آداب و روش پسنديده با آن‌ها معاشرت نماييد. «بحار الانوار، ج 23، ص 114»
هدایت شده از پیامهایی از آسمان
🟣 ماجرای عجیب قیامت یکی از علما، که فرشتگان یکی یکی اعمال خوبش را دور می‌انداختند! 🌻یکی از علمای بصره تعریف می‌کند: شبی از شبها دیدم که برپا شده و خلایق همه جمع شده‌اند. مردم را دیدم که گناهان‌شان را بر پشتشان حمل می‌کنند تا جایی که شخص فاسق بار بسیار سنگینی از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل می‌کرد اما من بودم که به میزان و بررسی اعمال رسیدم گناهانم را در کفه ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند. کفه حسناتم و کفه گناهانم سبک بود. سپس به حسناتم نگاه کردند و یکی یکی حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند! آن حسنات برای ملائک نداشت. چون در زیر هر حسنه ریای پنهانی وجود داشت. گناهانی مثل غرور، دوست داشتن تعریف و تمجید مردم و.... من کارهای خوب زیادی انجام داده بودم اما دوست داشتم دیده شوم! 🍃چیزی برایم باقی نماند و در آستانه بودم. گناهانم مانده و حسناتم رفته بود. در آن وانفسا که بسیار ناراحت بودم، صدایی شنیدم: آیا چیزی برایش باقی مانده؟ گفتند فقط همین برایش باقی مانده و آن عمل تکه نانی بود که از روی به یک زن و پسر یتیمش بخشیده بودم! من گریه های آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم دیدم. آن را در کفه حسناتم قرار دادند. کفه سنگین شد و همینطور سنگین تر شد تا جایی که صدایی آمد و گفت: نجات یافت. 📕کتاب نسیمی از ملکوت ➥
هدایت شده از پیامهایی از آسمان
🟣 ماجرای عجیب قیامت یکی از علما، که فرشتگان یکی یکی اعمال خوبش را دور می‌انداختند! 🌻یکی از علمای بصره تعریف می‌کند: شبی از شبها دیدم که برپا شده و خلایق همه جمع شده‌اند. مردم را دیدم که گناهان‌شان را بر پشتشان حمل می‌کنند تا جایی که شخص فاسق بار بسیار سنگینی از بدنامی و رسوایی را بر پشتش حمل می‌کرد اما من بودم که به میزان و بررسی اعمال رسیدم گناهانم را در کفه ای و حسناتم را در کفه دیگر قرار دادند. کفه حسناتم و کفه گناهانم سبک بود. سپس به حسناتم نگاه کردند و یکی یکی حسناتی که انجام داده بودم را برداشتند و دور انداختند! آن حسنات برای ملائک نداشت. چون در زیر هر حسنه ریای پنهانی وجود داشت. گناهانی مثل غرور، دوست داشتن تعریف و تمجید مردم و.... من کارهای خوب زیادی انجام داده بودم اما دوست داشتم دیده شوم! 🍃چیزی برایم باقی نماند و در آستانه بودم. گناهانم مانده و حسناتم رفته بود. در آن وانفسا که بسیار ناراحت بودم، صدایی شنیدم: آیا چیزی برایش باقی مانده؟ گفتند فقط همین برایش باقی مانده و آن عمل تکه نانی بود که از روی به یک زن و پسر یتیمش بخشیده بودم! من گریه های آن زن را به خاطر کمکی که به او کرده بودم دیدم. آن را در کفه حسناتم قرار دادند. کفه سنگین شد و همینطور سنگین تر شد تا جایی که صدایی آمد و گفت: نجات یافت. 📕کتاب نسیمی از ملکوت ➥