#روایٺــ_عِـشق
چمران وقتی #یتیمخانه ای را در لبنان دایر می کند در آن فضا به خانمش میگوید‼️ ما از این به بعد #غذایی را میخوریم که این یتیم ها میخورند...یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی 😋را برای من و مصطفی پخته بود. مصطفی آن #شب دیر وقت به خانه آمد.🏡 وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که #خواست بخورد از من پرسید که آیا بچه ها هم از همین غذا خوردند⁉️ گفتم نه بچه ها غذای یتیم خانه را خوردند و این غذا را #مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی😢 که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم #فقط غذایی را بخوریم که بچه ها بخورند.💯 به او گفتم حالا که بچه ها خوابند و شما هم که همیشه #رعایت می کنید این دفعه این غذا را بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن 😭و گفت بچه ها خوابند #خدای بچه ها که بیدار است👌
✍ به روایت همسرشهید
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران 🌷