#باهم_بسازیم ۳۶
" انواع سبک های شخصیتی "
سبک شخصیتی روان رنجور:
_این افراد اغلب احساس درماندگی میکنند، خودشان تصمیم نمیگیرند و منتظر دیگرانند.
_اگر کسی به آنان احترام نگذارد به شدت ناراحت میشوند.
_وقتی کاری خوب پیش نرود افسرده شده و آن را رها میکنند.
_ با توجه به اضطراب افسردگی و ناخشنودی از زندگی، با افکار خیالی زندگی کرده و سبک مقابله ناسازگارانه ای با زندگی دارند.
@ostad_shojae
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 ماجرای روز ولنتاین از زبان استاد رحیم پور ازغدی
#ولنتاین
#سوال_شماره5⃣8⃣
با سلام.خانمی هستم بیست ساله،در سن هفده سالگی با رضایت خودم ازدواج کردم .مادرم اصرار به درس خواندنم داشت حتی هزینه ی زیادی برای شرکت کردن من در کنکور کردن اما با اومدن خواستگار من به همه چیز پشت پا زدم، آخه اون اولین پسری بود که با هش هم کلام شدم و این باعث شد از شب اول خواستگاری عاشقش بشم.بعد از عقد رفتارش کمی عوض شد.با خانواده من رفتار بدی می کرد .دعوت اقوام من رو رد میکرد ولی من رو خونه تمام فامیلش میبرد.اولین بی حرمتی رو به مادرم در دوران عقد انجام داد اما من از خانواده ام خواهش کردم ببخشند.هر چه پدرم اصرار کرد که با این پسر زیر یه سقف نرو گوش ندادم .چهل روزبعد از عروس فهمیدم با خانمی رابطه داره سر این موضوع من کتک سختی ازش خوردم ،جوری که چند ساعت بیهوش تو خونه افتادم .بعد از آن روز در رو قفل میکرد وگو شی رو هم ازم گرفت تا به خانواده اطلاع ندم بعد از یک ماه زمانی که مادرم خونه ما بود همه چیز رو فهمید .بهم التماس کرد که برا بدیم خونه تا بابات باهاش صحبت کنه .اما من قبول نکردم و گفتم همه رو قربون شوهرم میکنم .خود احمقم خانوادم رو طرد کردم چون شوهرم قول داده بود درست بشه.دیگه اصلا اجازه نداشتم پدر و مادرم رو ببینم.شش ماه بعد از عروسی با اصرار شوهرم :که بچه زندگیمان رو درست میکنه باردار شدم.اما اون اصلا عوض نشد حتی کتک زدنها و محدود کردنش بیشتر شد .با وجود هتک حرمت نسبت به پدر ومادرم آنها دوباره پا روی دل گذاشتن وسیسمونی برام گرفتند اما شوهرم باز هم بی حرمتی کرد .زمان زایمان هم اجازه نداد خانوادم بیان بیمارستان.خلاصه تا حالا برای حفظ این زندگی همه رو تحمل کردم ولی شک وبی اعتمادی داره دیوانم میکنه. بهم بی توجهی میکنه .تنها ی تنهام .شوهرم به پسرم خیلی علاقه نشون میده و منو تهدید میکنه که همینی که هست میخوای بیا برو ولی آرزو دیدن بچه رو به دلت میزاره .حالا من چکار کنم میدونم خیلی خریت کردم اما هنوزم دوستش دارم