سهم #روز_هشتادم : نامه ۳۱ #نهج_البلاغه بند ۶ تا بند ۷
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه31: نامه به امام حسن مجتبی(علیه السلام )
6⃣ ضرورت توجه به معنويّات
🔻پسرم در وصيّت من درست بينديش، بدان كه در اختيار دارنده مرگ همان است كه زندگی در دست او و پديد آورنده موجودات است، هم او می ميراند و نابود كننده همان است كه دوباره زنده می كند و آن كه بيمار می كند شفا نيز می دهد، بدان كه دنيا جاودانه نيست و آنگونه كه خدا خواسته است برقرار است، از عطا كردن نعمتها و انواع آزمايشها و پاداش دادن در معاد و يا آنچه را كه او خواسته است و تو نميدانی. اگر در باره جهان و تحوّلات روزگار مشكلی برای تو پديد آمد آن را به عدم آگاهی ارتباط ده، زيرا تو ابتدا با ناآگاهی متولّد شدی و سپس علوم را فرا گرفتی و چه بسيار است آنچه را كه نميدانی و خدا می داند كه انديشه ات سرگردان و بينش تو در آن راه ندارد، سپس آنها را ميشناسی. پس به قدرتی پناه بر كه تو را آفريده، روزی داده و اعتدال در اندام تو آورده است، بندگی تو فقط برای او باشد و تنها اشتياق او را داشته باش و تنها از او بترس. بدان پسرم هيچ كس چون رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) از خدا آگاهی نداده است، رهبری او را پذيرا باش و برای رستگاری راهنمایی او را بپذير، همانا من از هيچ اندرزی برای تو كوتاهی نكردم و تو هر قدر كوشش كنی و به اصلاح خويش بينديشی همانند پدرت نميتوانی باشی. پسرم اگر خدا شريكی داشت، پيامبران او نيز به سوی تو می آمدند و آثار قدرتش را می ديدی و كردار و صفاتش را می شناختی، امّا خدا، خدایی است يگانه همانگونه كه خود توصيف كرد، هيچ كس در مملكت داری او نزاعی ندارد، نابود شدنی نيست و همواره بوده است، اوّل هر چيزی است كه آغاز ندارد و آخر هر چيزی كه پايان نخواهد داشت، برتر از آن است كه قدرت پروردگاری او را فكر و انديشه درك كند. حال كه اين حقيقت را دريافتی در عمل بكوش آن چنانكه همانند تو سزاوار است بكوشد، كه منزلت آن اندك و توانایی اش ضعيف و ناتوانی اش بسيار و اطاعت خدا را مشتاق و از عذابش ترسان و از خشم او گريزان است، زيرا خدا تو را جز به نيكوكاری فرمان نداده و جز از زشتيها نهی نفرموده است.
7⃣ ضرورت آخرت گرایی
🔻ای پسرم من تو را از دنيا و تحوّلات گوناگونش و نابودی و دست به دست گرديدنش آگاه كردم و از آخرت و آنچه برای انسانها در آنجا فراهم است اطّلاع دادم و برای هر دو مثالها زدم تا پند پذيری و راه و رسم زندگی بياموزی، همانا داستان آن كس كه دنيا را آزمود، چونان مسافرانی است كه در سر منزلی بی آب و علف و دشوار اقامت دارند و قصد كوچ كردن به سرزمينی را دارند كه در آنجا آسايش و رفاه فراهم است. پس مشكلات راه را تحمّل می كنند و جدایی دوستان را می پذيرند و سختی سفر و ناگواری غذا را با جان و دل قبول می كنند، تا به جايگاه وسيع و منزلگاه أمن با آرامش قدم بگذارند و از تمام سختيهای طول سفر احساس ناراحتی ندارند و هزينه های مصرف شده را غرامت نمی شمارند و هيچ چيز برای آنان دوست داشتنی نيست جز آن كه به منزل أمن و محل آرامش برسند. امّا داستان دنيا پرستان همانند گروهی است كه از جايگاهی پر از نعمتها می خواهند به سرزمين خشك و بی آب و علف كوچ كنند، پس در نظر آنان چيزی ناراحت كننده تر از اين نيست كه از جايگاه خود جدا می شوند و ناراحتيها را بايد تحمّل كنند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی