eitaa logo
حاج بیخیال!
1.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
705 ویدیو
71 فایل
[﷽] ‌‌گفتم : شراب ِ وصل به اُوباش می‌دهند؟ با خنده گفت: بنده‌ی «او» باش، می‌دهند:)! اتبادلات‌و‌شروط‌و‌از‌این‌حرفا @shorote_hagbikhial👇🏿 جهت تبادل👇🏿 @lolanolol #اول‌آدم‌باش‌بعد‌مذهبی #والسلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🖇 الماس از تراش و انسان از تلاش می‌درخشد - صادق باش هنگامی که فقیری - ساده باش وقتی که ثروتمندی - مؤدب باش وقتی که قدرتمندی - و سکوت کن هنگامی که عصبانی هستی -آدم‌های مهربان از سر احتیاج مهربان نیستند! - آن‌ها دنیا را کوچک‌تر از آن می‌بینند که بدی کنند. - آن‌ها خود انتخاب کرده‌اند که نبینند نشنوند و به روی خود نیاورند، نه اینکه نفهمند. هزاران فریاد پشت سکوت آدم‌های مهربان است، سکوتشان را به پای بی‌عیب بودنِ خود نگذاریم...
حاج بیخیال!
سرکلاس بحث این بود که چرا بعضی از پسرهایی که هر روز با یک دختری ارتباط دارند، دنبال دختری که تا به حال با هیچ پسری ارتباط نداشته اند برای ازدواج می گردند!😳🤔اصلا برایمان قابل هضم نبود که همچین پسرهایی دنبال این طور دخترها برای زندگیشان باشند!😏این وسط استادمان خاطره ای را از خودش تعریف کرد:😅ایشان تعریف میکردند من در فلان دانشگاه، مشاور دانشجوها بودم،😎 روزی دختری که قبلا هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد،😳 سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت،🙄 سر کلاس هم که بودیم مدام تیکه می انداخت و با پسرا کل کل می کرد و بگو بخند داشت، دختر شوخی بود و در عین حال ظاهر شادی داشت.😅سلام کرد گفت حاج آقا من میخواستم در مورد مسئله ایی با شما صحبت کنم، اجازه هست؟☝️ گفتم بفرمایید و شروع کرد به تعریف کردن.راستش حاج آقا توی کلاس من خاطر یه پسرَ رو میخوام،😍ولی اصلا روم نمیشه بهش بگم،☺️میخوام شما واسطه بشید و بهش بگید،آخه اونم مثل خودم من خیلی راحت باهام صحبت میکنه و شوخی میکنه،🙄 روحیاتمون باهم می خوره، باهم بگو بخند داره،خیلی راحت تر از دختر های دیگه ای که در دانشکده هستن بامن ارتباط برقرار میکنه و حرف میزنه، ای چشم هاش معلومه اونم منو دوست داره،😳🙄 ولی من روم نمیشه این قضیه رو بهش بگم میخواستم شما واسطه بشید و این قضیه رو بهش بگید."حرفش تمام شد و سریع به بهانه ایی که کلاسش دیر شده از من خداحافظی کرد و رفت.در را نبسته همان پسری که دختر بخاطر اد کن بامن سر صحبت رو باز کرده بود وارد اتاق شد.☺️ به خودم گفتم حتما این هم بخاطر این دخترک آمده، چقدر خوب که خودش آمده و لازم هم نیست من بخواهم نقش واسطه رو بازی کنم!پسر حرفش رو اینطور شروع کرد که: من در کلاسهایی که می رم،دختری چشم من رو بد جور گرفته،😍میخوام بهش درخواست ازدواج بدم،😉 ولی اصلا روم نمیشه و نمی دونم چطوری بهش بگم!🙄بهش گفتم اون دختر کیه: گفت خانم فلانی!😐چشم هام گرد شد، 😳دختری رو معرفی کرد که در دانشکده به «مریم مقدس» معروف بود!!😥😳 گفتم تو که اصلا به این دختر نمی خوریمن باهاش چندتا کلاس داشتم، این دختر خیلی سرسنگین و سر به زیر ِ، بی زبونی و حیائی که اون داره من تا الان توی هیچ کدوم از دخترهای این دانشکده ندیدم، ولی تو ماشاءالله روابط عمومیت بیسته!😅فکر میکنم خانم فلانی (همون دختری که قبل از این پسر وارد اتاق شد و از من خواست واسطه میان او و این پسر شوم) بیشتر مناسب شما باشه!😏 نگذاشت حرفم تمام شود و شروع کرد به پاسخ دادن:"من از دختر هایی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار میکنن بدم میاد،😒من دوست دارم زن زندگی ام فقط مال خودم باشه،😍دوست دارم بگو بخند هاشو فقط با مرد زندگیش بکنه،😅😍 زیبایی هاش فقط مال مرد زندگیش باشه،👌همه دردو دل هاشو با مرد زندگی ش بکنه،💑حالا شما به من بگید با دختری که همین الان و قبل از ازدواج هیچی برای مرد آینده اش جا نذاشته من چطوری بتونم باهاش زندگی کنم؟!😒😥من همون دختر سر به زیر سرسنگینی رو میخوام که لبخندشو هیچ مردی ندیده،همون دختری رو میخوام که میره ته کلاس میشینه و حواسش به جای اینکه به این باشه که کدوم پسر حرفی میزنه تا جوابش رو بده چار دنگ به درسش ِ و نمراتش عالی!💞😍 همون دختری که حجب و حیاءش باعث شده هیچ مردی به خودش اجازه نده باهاش شوخی کنه، و من هم بخاطر همین مزاحم شما شدم، چون اونقدر باوقاره که اصلا به خودم جرات ندادم مستقیم درخواستم رو بگم." 😳 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ↷''✿°.🌚🌝 ⌈ @oshaghsz ○°.⌋
تسبیح هم کلافه از این استخاره هاست! دعوای عقل و عشق چه بالا گرفته است . . .
383.4K
اۍکاش‌عشق‌سربھ‌سرمانمۍگذاشت :))
دلبــــر جانـم یڪ آسمان علاقہ را نذر چشمانت مے‌ڪنم ‌تا بدانے پر از دوست ‌داشتنِ توام‌ و تو بے نهایت ترین نهایتِ زندگے منے ‌ ↷''✿°.😜 ⌈ @oshaghsz ○°.⌋
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 چه کار کنیم حجاب در جامعه رونق بگیره؟ ↷''✿°. ⌈ @oshaghsz ○°.⌋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من جاے‌خالے‌توراهم‌دوست‌دارم‌ خوش‌به‌‌حاݪٺــ:)ــ...!
... بلا که همیشه سیل و زلزله و طوفان نیست جانم، که توی اخبار نشانش بدهند و برایت گروه امداد بفرستند. که سر و تنت را زخمی کند و بتوانی نشان عزیزت بدهی که قربان صدقه ات برود و دلجویی کند. بلا گاهی "بی تابی دل" است. گاهی هجران است. دلتنگی و دلشوره و اضطراب است. نه می توانی نشان کسی بدهی، نه توی اخبار اعلامش می کنند. می توانی فقط ببری اش به در خانه ی همان کسی که بتواند رفع و رجوعش کند. به در خانه ی "دافع بلا ها". مثل حافظ که با دل تنگ سروده بود: "می‌سوزم از فراقت روی از جفا بگردان هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان "