حاج بیخیال!
گاه میاندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس میگوید؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی میشنوی
روی زیبای تو را
کاشکی میدیدم
شانه بالازدنت را بی قید
و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد
و تکان دادن سر را که
«عجیب! عاقبت مُرد؟ افسوس!»
کاشکی میدیدم
با خود میگویم
چه کسی باور کرد
جنگل جان مرا
آتش عشق تو خاکستر کرد!
حاج بیخیال!
ڪه نَیارزد به جهانے
غم چِشمان خوشات=)
امروزچوآمدبهغـمآلودهنڪن
↯♢ツ
بـاکسۍࢪفـاقـتڪن:
ڪہوقتـۍرفتـۍتـوخـودت؛
سنـدبـزارهدَرِتبیـاره...
+والاعــ:\🎈
نترس! به زبان بياور!
بنويس كه دلت برايم تنگ شده
اين همه سال
اين همه ماه
اين همه روز
من نوشتم و بى پاسخ ماند!
قول ميدهم
همين كه به زبان بياورى
قبلِ از تمام شدنِ جمله ات
پايينِ پنجره ى اتاقت ايستاده ام
باور كن تنهايىِ پنجشنبه ها،
عجيب سخت ميگذرد!
|#علي_قاضي_نظام|