🌻🌝 صبحِ‌رنگین، شده مأمور که امروز تورا بدهـد حالِ خوشِ مستے و خرّم بودن ــــــــــ🍃 خدا می‌فرماید:✨ + این بندۀ من چرا گرفته است؟ +می‌خواهد به دیگران اعلام کند من خدا ندارم؟!🧐 [استاد‌پناهیان] ـــــــ🌈 #مَه_جَبین🌿 #حال‌دلتون‌خوب=)🌼🦋 💛| ↷☔️🌈''✿°. ⌈ @oshaghsz ○°.⌋

🌙-' •ــــ[ خٰاتونْ🍯]ـــــ• پایِ سفره،روی تختِ حیاط نشسته‌ام ڪم ڪم وقتِ افطار است؛ صداي قدمے که می‌آید؛سربلند میکنم یا ودود ! خاتون‌ با دو سلاحِ قوي به قصد جانم آمده؛ چگونه فکر کرده‌است که من تاب‌ می آورم؟! هم زلف پریشان و هم پیراهن گل‌‌گلے؟! بلند میگویَم؛ _خدايِ یاس‌هایِ پیراهن‌‌اش؛نجاتے عنایت کن•.• آرام میخندد؛تمام‌ شد! _خاتون؛روی قبرم بنویسے برای گلـدار هایت مُردم‌هـا! با خشم و تعجب و خنده که نگاه میکنی بله بله! حتما زنده می‌شوَم:'| ‌با خرما‌ و آب‌ افطار میکنیم، البته‌ من که فقط شعر خورده‌‌ام وقتِ قسمت خوشمزه‌ نماز میشود؛ آن هم جماعت؛ جماعتِ کوچک من و خاتون؛ که آخرش من دعا کنم تا بهشت ڪنار گل‌گلی‌هایت باشم و تو این دعا را برای چهارخانه‌هایم آمین بگویے؛..(: ــــــــ• #از‌اون‌حال‌خوبا*_* #دم‌افطار... #مَه_جَبین ↷☔️🌈''✿°. ⌈ @oshaghsz ○°.⌋

🌻•° من‌سرِکوچه‌عشق‌ام تو کجا مانده‌شدی؟! نڪند در خمِ بی مهر و وفایـان هستے.. ــــ• #کجا‌موندی‌‌پســ😢؟ #مَه_جَبین ↷''✿°. ⌈ @oshaghsz ○°.⌋

🌙🌸 در این مدت وِصال فهمیده‌ام استادِ حرص دادن است استاد اینکه لپ های ما را از حرص اناری کند، و آخر هم قهقه بزند و بگوید: گونه‌هایت را از درخت سیب دزدیده ای؟!🍎 البته راهِ آرام کردن آتشـمان را هم بلد است؛ مثل حالا ڪه وسط ڪوچه باغ بالايِ دِه برایمان مولانا میخواند🍃 و ما نبات نبات در دلمان آب میشود و محبت از وجودمان میچکد•.•🍯 +ببین خاتون؛ این گیلاس ها هرچه سعی میکنند مثل تو لُپ هایشـان را اناری کنند نمیتوانند^.^🍒 به حالتِ قهر صورت ‌از او میگیرم و زیر درخت بادام مینشینم از پشت درخت صدایے آشنا با ته مایع هايِ شیطنت میگوید؛ +ناز کنی نظر کنی، قهر کنی ستم کنی گر که جفا، گر که وفا، از تو حذر نمیشود امان از محبـوب..♡• ــــــ• #مَه_جَبین^ ^