eitaa logo
🇮🇷 محمد علی فتحی
629 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
789 ویدیو
48 فایل
#حاج_فتحی #رسانه_حاج_فتحی ▪️استاد حوزه و دانشگاه #اینجا: تبیین اندیشه های راهبردی و گفتمانی https://zil.ink/hajfathi_ir 📮دفتر: کرج، آزادگان، مسجد مهدویه 👌ارتباط مستقیم: @hajfathi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠نون حلال بنایی ▫️ نزدیک منزل در یک مغازه سبزی فروشی کار می کردند. ▫️ آنجا ده تومان به ایشان می دادند. تقریباً 10 الی 15 روز به آنجا رفتند. یک روز بعد از ظهر دیدم به خانه آمدند. ▫️ یک بیل و کلنگ هم گرفته اند. گفتند: از فردا می خواهم سر گذر بروم. گفتم: اینجا کارش خوب است. 10 تومان می دهند. گفت: این کار از کار قبلی بد تر است. سبزی ها را داخل آب می کنند. نصف وزن آن آب است که به دست مردم می دهند ما که پشت ترازو هستیم باید اینگونه سبزی ها را به دست مردم بدهیم. اصلاً این کار درست نیست. این نان هم از آن نان بدتر است. ▫️ صبح که شد بیل و کلنگ را برداشته و سر گذر رفتند. مثل اینکه الان سر گذر می ایستند، تقریباً یک سه چهار روزی گذشت گفتند: یک بنایی مرا سر کار بنایی می برد. و روزی 20 تومان به من می دهد. گفتم: ! گفتند: هیچ اشکالی ندارد و نان زحمت کشی بهتر از این ما است. نان و حلالی هست. ایشان می رفتند بنایی و به جایی رسیده بود که استاد شده بودند و چند نفر هم شاگرد داشتند. 📚منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
💠پیش من نکنید رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله می‌فرمود: ▫️ هیچ یک از شما یارانم از دیگری نزد من بدگویی نکند، زیرا من دوست دارم که با دلی و نزد شما بیایم (و از کسی نباشم). -------------  📚سنن النبی: اداب و سنن پیامبر صلی الله علیه و اله - صفحه ۴۳
💠نون حلال بنایی ▫️ نزدیک منزل در یک مغازه سبزی فروشی کار می کردند. ▫️ آنجا ده تومان به ایشان می دادند. تقریباً 10 الی 15 روز به آنجا رفتند. یک روز بعد از ظهر دیدم به خانه آمدند. ▫️ یک بیل و کلنگ هم گرفته اند. گفتند: از فردا می خواهم سر گذر بروم. گفتم: اینجا کارش خوب است. 10 تومان می دهند. گفت: این کار از کار قبلی بد تر است. سبزی ها را داخل آب می کنند. نصف وزن آن آب است که به دست مردم می دهند ما که پشت ترازو هستیم باید اینگونه سبزی ها را به دست مردم بدهیم. اصلاً این کار درست نیست. این نان هم از آن نان بدتر است. ▫️ صبح که شد بیل و کلنگ را برداشته و سر گذر رفتند. مثل اینکه الان سر گذر می ایستند، تقریباً یک سه چهار روزی گذشت گفتند: یک بنایی مرا سر کار بنایی می برد. و روزی 20 تومان به من می دهد. گفتم: ! گفتند: هیچ اشکالی ندارد و نان زحمت کشی بهتر از این ما است. نان و حلالی هست. ایشان می رفتند بنایی و به جایی رسیده بود که استاد شده بودند و چند نفر هم شاگرد داشتند. 📚منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان