Hossein Taheri - Panjere Del (320).mp3
3.28M
بپیوند بہ این خیلِ آسمانے . .
مبادا روند و تو جا بمانے !
قبل از خواب خودرا شارژ کنید📿
وقتی داری روزای سَختی رو میگذرونی
و میگی پَس خدا کجاست ؟
یادِت باشه که استاد هَمیشه موقع اِمتحان
سکوت میکنه . . .
#خدا_همیشه_هست🙃
|حُرّ|
🤍'🌚
صداش بزنید : نورِ من...!
نورِ من، یعنی مهم نیست چقدر تاریکم
چقدر تنهام، چقدر ذهنم پر از فکرای
منفیه...
چقدر دلم گرفته و ناراحتم.
همین که یادم بیاد تو رو دارم...
همهی تاریکیهای وجودم
پر از نور و امید میشه؛ 🌚🚨
دانلود+گلچین+مداحی+شهادت+امام+سجاد.mp3
4.71M
♡ ㅤ ❍ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
چشمام چشمام ، چہ گریونه . . ؛
الشام الشام ، دلم خونہ ! . .
بعضیا رو باید وردارے ببرے روانپزشک بگے آقاے دڪتر اینو میبینی!؟
واسه اطرافیانش قرص آرام بخشه،
خودش آشوبه،
چے تجویز میڪنی:)...؟!
مخترع دوربین عڪاسے📷
اگر مےدانست
ساعتها حرف زدن
با یڪ عڪس بے جان
چه بر سر آدم مے آورد
هیچگاه دست به این چنین اختراعے نمیزد!💔
#اندراحوالاټمنِدیوانهـــــ
|حُرّ|
💗عشق در یک نگاه💗 قسمت9 یه دربست گرفتم و رفتم سمت حسینیه وارد حیاط شدم و همینجور که سرم پایین بود ب
💗عشق در یک نگاه💗
قسمت10
سر میدون ساجدی پیاده شد
توی مسیر هیچ حرفی بینمون زده نشد
اقای زمانی حتی یه بار هم از آینه به من نگاه نکرد
وقتی که رسیدیم انگار ریتم قلبم دوباره برگشت ،یه نفس عمیقی کشیدم و زیر لب گفتم خدایا شکرت
از ماشین پیاده شدم ،همینجور که سرم پایین بود : خیلی ممنونم ،لطف کردین منو رسوندین
زمانی: خواهش میکنم ،وظیفه بود
،به خانواده سلام برسونین ،یا علی
- اصلا نزاشت خداحافظی کنم ،رفت
وارد خونه شدم
همه تو پذیرایی نشسته بودن
- سلام
بابا: سلام بابا، چقدر دیر کردی؟
مامان: عع اقا سلمان ،صبر کن تازه رسیده دخترم
- ببخشید بابا جون ،رفته بودیم خرید واسه حسینیه
بابا: بابا جان من اینو میدونم ،در و همسایه هم میدونن؟ نمیگن این موقع شب دختر اقا سلمان کجا بوده تا حالا؟
زهرا: بابا جان ملت خیلی حرفا میزنن ،مهم اینه که شما و مامان حرفاشونو باور نکنین
- ببخشید من برم بخوابم خستم
مامان: مادر غذا نخوردی
- گرسنه ام نیست ،مامان جون
شب بخیر
رفتم توی اتاقم لباسامو درآوردم ،رفتم روی تخت دراز کشیدم
دراتاق باز شد ،زهرا با یه ظرف برنج و خورشت قیمه اومد داخل
زهرا: پاشو ،پاشو ،صبح تا الان چیزی نخوردی
- چرا خوردم
زهرا: حتمن کیک و آبمیوه
- اره ،تو از کجا میدونی ؟
زهرا: اخه منم دیروز کیک و آبمیوه خوردم ،
- الان بهتری، تبت پایین اومد ؟
زهرا: اره بابا ،همین که تو رفتی خوب شدم ،انگار همش نشونه بود تو امروز بری جای من
- زهرا جان من از فردا دیگه نمیام حسینیه
زهرا: چرا ؟
- از درسام عقب افتادم،نمیتونم بیام
زهرا: من که باور نمیکنم ولی باشه ،به خانم موسوی میگم
حالا پاشو غذاتو بخور بعد بگیر بخواب
- دستت درد نکنه
🍁نویسنده: فاطمه ب🍁
علـٰامہامینۍدرحـٰالۍڪہبہ
پهنـٰاۍصورتاشكمۍریختفرمود:
مگررسولخدانفرمودند
"منوعلی دوپدراينامتهستيم!"
دوپدربه اينعظمتوبزرگوارۍداريم...
انسـٰاندوپدرپولدـآرداشتہبـٰاشدو
برودگدايی کند؟
چراگدایی می کنيد؟!
برویدوازاینبزرگواران
حوائجتـٰانرابگيريد...シ!🖐🏻"
#علامهامینی!
خداجانم؟
می گم حالا که عید با ماه مهمونیت مصادف شده،
تصمیم نداری اون تو دلی مونو بهمون عیدی بدی؟! :)