رفقا
بیاید یڪم از مذهبمون بیشتر بدونیم...
چجوری انقدر راحت تهمت میزنیم و دل میشکونیم؟!
توروخدا یڪم به حرف زدناتون دقت کنید!!
وقتی ناشناس پیام میدین دلیل نمیشه هرچیزی دلتون میخواد بگین که ...😶
#اسلامراشیوخمقدسنمازدند....!
#اخرایامساله...
چه زود گذشت…..
(سر #کین داری ای چرخ)...
بگذریم...
اقا...خودمونیم...
بریم بشینیم جلو اینه...
یه #دودوتا #چهارتا بکنیم..
به قول حاجی ببینیم #دخلوخرج کارای امسالمون با هم میخونده یا نه...
ببینیم چیکار باید میکردیم که نکردیم
چیکارا نباید میکردیم که کردیم...
حرفامون
رفتارامون
قضاوتامون
نگاهامون
گوش دادنامون
اذیت و ازار کردنامون
کارای خوب یواشکیمون
کارای خوبمون+هوار زدنامون:\\\
خلاصع که ببینیم #چیکارهبودیم....
یه حساب سر انگشتی هم که بکنیم تکلیف سال دیگمون #روشنه!!
(از یه لونه دوبار گزیده نشیم)...
پاشیم بریم صورتمونُ بزاریم
کف #پای حاج خانوم؛حاج اقا...
یا اگه نیستن بزاریم روی سنگ مزارشون
بگیم #دمتونگرم که یه سال دیگه هوامونو داشتین...
اگه #صد سال دیگه هم تلاش کنم یه لحظه از محبتاتون غیر قابل #جبرانه...
اگه #اهل و #عیال داری
پاشو برو از اونام #حلالیت بطلب...
آدمیزاده دیگه...یهو یه جایی...یه حرفی..رفتاری...جلوهمسایه ایی؛ دوستی اشنایی؛غریبه ایی هر چی اصن...
اونوقت یه #دلی...
اگه #شکسته باشه...#آبرویی رفته باشه..
بیخبر یا با خبر #دِینش به گردمونه...
خلاصش اینکه...
با بارِ #سنگین نریم به استقبال سال بعد
هر چی هست #سروسامون بدیم...
اگه هر کدومامون تو هر جایگاه و مکانی که هستیم #نَشتی های خودمونو بگیریم...
#امسالسالظهوراقاستانشاءالله:)
باشه که خدا بگه دمت گرم بنده من درسته #گندکاری زیاد داشتی...
ولی خب اخر سالی همین که به دلت افتاده بارتو #سبک کنی...
امسال سالتُ #احسنالسنة و حالتُ #احسنالحال میکنم...
و در اخر اینکه...
مارم حلال کنید..
اگه چرت و پرتی...
حرف بیجایی...
پر حرفی...
کم حرفی...
کم کاریی...
خلاصه هر چی...
از جانب ما بوده لطف کنید #حلال کنید:)!!
سر سال تحویل هم سفت و سخت دعا کنید انشاءالله اگر #صلاحه
به تک تک ارزوی های مشتیتون #برسید!!
(اولیشهمظهوراقاانشاءالله)
#کربلا باز بشه بریم یه دل سیر بین #الحرمین بشینیم...
خدا سایه #بزرگترامونو مخصوصا #رهبر عزیزمونو رو سرمون #مستدام نگه داره...
دشمنامون(چه داخلی چه خارجی)اگه قابل #هدایتن خدا #هدایتشون کنه...اگه قابل هدایت #نیستن خدا هر چه سریعتر #منقرضشون کنه...
اوضاع #دل و #زندگی مردممون #خوب بشه...
ظلم و ستم تو هر جای دنیا هست ریشه کن بشه..
سفره ها و زندگی ها پر برکت...
دفترای #طلاق و پله های دادگاه #خلوت بشه...
تکیامون #دوتایی بشن
دوتاییامون سه تایی بشن
سه تاییامون چهارتایی بشنو به همین ترتیب
هِی نسل #شیعه حیدری زیاد بشه...
بیکارامون #کار دار بشن...
کاردارای بی عرضمون #هدایت بشن..
جاده خاکی زده هامون بیان تو #جاده...
بد اخلاقامونو خدا #اخلاق بده...
بی معرفتامونم #معرفت...
خدایا مارو به #خودمون #بشناسون...
خودت #پسندمون کن...
اگه لایق شدیم اونجور که باید
#تهِقصه #شهید مون کن:)
خلاصع که#انشاءالله امسال پر از اتفاقای
#خوب و پر #برکت باشه...!!
((والله یعلم ما فی قلوبکم))
#حالدلتوناحسنالحال
#التماسدعا
#هُوَنوشت
#بهوقتاخرایِامسال
@haji_bikhiall-
Shayan_Gorji_Douz_Rue_Of_Fiction_Mohammadreza_Shajarian_&_Olafur.mp3
18.88M
♡ ㅤ ❍ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
خوش آن ساعت که یار از در درآیو ...
1_2286423486.mp3
9.08M
♡ ㅤ ❍ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
مَندُعآيفَرجمیخوآنَمبیـآآقـا؎ِمَن!
رفقا..!
یهجملهروقابڪنیم
یابزنیـمگوشهذهنمون
وهرازگاهےنگاهےبھشبندازیم
دونهدونه #گنـاه من
لحظهلحظهظھور #امامزمان
روعقبمیندازه
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
یک نفر میگفت
وقتی میگویی اعوذ باالله چیزی فراتر از پناه بردن به خدا است
یک چیزی توی مایه های "خدایا بغلم کن.."
قلب من به تنگ آمده
اعوذ باالله:).......
.
از کجا معلوم، شاید اون عنکبوتی که تو اتاقت کشتیش، بهترین دوستش تو بودی.
+ دیگه عنکبوت نکشین😅🙁🕷
حسینطاهری_۲۰۲۲_۰۸_۲۳_۱۹_۱۵_۴۲_۹۰۵.mp3
13.06M
♡ ㅤ ❍ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
التماسمہ حرم حرم ! با عنایتِ حسین ، حسین . .
آرزوم شده حرم حرم ؛ تحت رایت حسین ، حسین !"
اوایل جنگ بود ومرزها دست عراق بود درارتـــــفاعات گیلان
غرب بودیم باحسرت بہ ابراهیم گفتم: یعنے میشہ مردم ما با امنیت از جاده
عبور کنند و بہ شهـرِخودشان برن؟
#ابراهیمهادے گفت:
روزے مےآيد کہ مردم ما ازهمین
جادهـ دستہ دستہ به کربلا سفر مےکنند. . .✋🏻♥️
#حُرّ
براے شناخت آدما نباید عجول بود
دیر یا زود خیلےقشنگ خودشونو نشونت میدن...
فقط باید صبور باشے:)!
#فلذا
#وایسا_نگاه_کن...
|حُرّ|
💗عشق در یک نگاه💗 قسمت11 یه هفته ای میشد که نرفته بودم حسینیه چهارم محرم بود و من بیتاب بی تابه رفت
💗عشق در یک نگاه💗
قسمت12
نزدیکای غروب بود که زهرا اومد خونه
منم تو پذیرایی نشسته بودم و تلوزیون نگاه میکردم
زهرا: سلام
مامان: سلام مادر
زهرا: خانم خانمااا سلام کردمااا،جواب سلام واجبه!
( یه دفعه یاد سلام آقای زمانی افتادم ،چقدر کار زشتی کردم که جوابشو ندادم)
زهرا اومد کنارم
زهرا: کجایی خواهر من ،حواست نیستااا،مشخصه عاشق شدی
- همینجام
زهرا: چرا نیومدی معراج؟
- اومدم
زهرا: جدی؟ من چرا ندیدمت
- تو اون شلوغی منو چه جوری میخواستی پیدا کنی؟
زهرا: اره راست میگی ،بین اون همه چادری ،تو رو پیدا کردن کار حضرت فیل بود
حالا یه خبر خوش بدم ؟
- اره بگو شاید حال این روزامو بهتر کنه
زهرا: خانم موسوی گفت بعد محرم ،میخوان چند نفرو ببرن کربلا البته لیست افراد و نوشت گفت قرعه کشی میکنن
- من اینقدر گناه دارم که اقا نگام نمیکنه چه برسه ببره منو به حرمش
زهرا: ععع نرگس،این حرفا از تو بعیده ،حالا امشب بابا بیاد ببینیم اول اجازه میده یا نه
- باشه هر کاری دوست داری انجام بده
شب بابا اومد خونه ،موقع شام بود که زهرا موضوع رو گفت
بابا: زهرا جان ،من دستم خالیه الان،وگرنه از خدامم بود که بفرستمتون کربلا
زهرا: بابا جون پول نمیگیرن که، قرعه کشی میکنن با هزینه خودشون میبرن
مامان: جدی چه خوب؟
انشاءالله که اسمتون بیافته
بابا: باشه بابا ،میتونین برین
- بابا جون ،هنوز معلوم نیست اسممون بیافته یا نه ،
زهرا: من که دلم روشنه اسممون میافته
بابا: انشاءالله
🍁نویسنده: فاطمه ب🍁
-چند سالته؟!
+وقتی سرحالم ۱۷ سال
وقتی خستهام ۲۵ سال..
-الان چند سالته؟!
+هزار سال!