فقیری نزد امیرالمومنین(ع) آمد
و درخواست نان کرد
به جناب قنبر فرمودند:
نان را به فقیر بده
قنبر گفت: نان در سفره است؛
مولا فرمودند: با سفره بده
قنبر گفت: سفره در بار شتر است؛
مولا فرمودند: با بار بده
قنبر گفت: بار روی شتر است؛
مولا فرمودند: با شتر بده
قنبر گفت: شتر به قطار شتران وصل است؛
مولا فرمودند: با قطار شتران بده
ناگهان قنبر افسار شتران را انداخت
و خود را جدا کرد!
مولا فرمودند چرا چنین کردی؟!
قنبر گفت : ترسیدم من را هم ببخشی!
|یدو منبرسبزواری،ص۱۳۸
#کهنگینپادشاهیدهدازکرمگدارا
enc_16984405705434575949761.mp3
2.79M
من اگر گریه برایت نکنم میمیرم..
منم اگر سینه برایت نزنم میمیرم..
#مهدیحسینی
enc_1692911976407096482625.mp3
3.11M
از زندگی دلم آزرده خاطره نوکر اگه نیاد روضه کجا بره..؟ #نوشهور قبل از خواب خود را شارژ کنید📿
هر چند وقت یه بار این فرشته سمت راستیِ میزنه رو شونم میگه تو رو قرآن یه صلوات بفرس ببینم خودکارم هنوزم کار میکنه یا نه...