eitaa logo
|حُرّ|
2.3هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
26 فایل
[﷽] و داد زد اسلحه ها همانطور دستتان بگیرید که انگار دست معشوقه تان است:)🚶💣! کُپـۍ‌ آزاده ستون🙂 لف دادی313صلوات بهت میوفته رفیق:) مدیر: @fatemeh_siavashii ادمین تبادلات: @fatemeh_siavashii #اول‌آدم‌باش‌بعد‌مذهبی #والسلام
مشاهده در ایتا
دانلود
نوکربودن، فقط واسه حسینِ فاطمه خوبه.mp3
10.12M
الهی بالحُسین بِن عَلی ، اَلعفو . قبل از خواب خود را شارژ کنید:) 📿
آرام‌زدم‌بھ‌شانھ‌اش ... + چراشھیدنمیشویم؟💔 - خواستۍ‌ونشد؟! + هزاران‌بار ! - نخواستۍ نخواستۍ ! دل‌ازدنیاڪندۍ؟ دل‌بستگۍ‌هایت‌رارها‌ڪردۍ؟ سحرها‌رابیدارماندۍ؟ گریھ‌ڪردۍ‌براۍ‌رفتن؟ (خوب‌فڪرڪردم‌بھ‌آنچھ‌ڪھ‌دارم وندارم‌) + نھ‌هنوز‌نھ ... - هروقت‌اینڪارهاراڪردۍ‌وشھید‌نشدۍ بیاونالھ‌ڪن ! [ 🌿]
شبتونـ.بخیر🧠
فرق عزت نفس و تکبر چیه ؟ عزت نفس یعنی عزیزِ من، انقدر عیوب خودت رو جلوی هرکس جار نزن یا رفتاری نکن که عیوبت داخل اون رفتار مثل مروارید بدرخشه 😄 مثلا یکی زبانش انقدر دُر و گوهر ازش بیرون میاد که اونجا تبدیل میشه به استخر جواهر اصلا براش مهم‌ هم‌ نیست که داره آبروی خودش رو می‌بره یا چنان میچَسبیم به یکی، که واقعا حالش از وجودِ ما هم بد میشه ! خب پس ریا چی میشه این وسط؟ ریا توی اعمال عبادی، کارهای خیر و تعریف کردن از خودمون هست نه اینکه شما راه بری چیزی که هستی رو به همه نشون بدی ! هرچی هستی برای خودت باش و سعی کن اصلاحش کنی چون اگر اصلاحش نکنی به هرحال سوتی هایی خصوصا ناخودآگاه، خواهی داد ✋🏻
از خدا بخواهیم....🍂
+ خدایا مے‌شود؟⇩ دࢪ‌تیٺࢪ‌نیازمندی‌ها؎‌ࢪوزگاࢪت‌بنویسے:↯ ـ بہ‌یڪ‌نوڪࢪ‌سادھ جهت‌شھید‌شدن‌نیازمندیم💔🙂 🍂🌱 ‌
والا:/‼️
! تنہا‌براۍ"شہــدا"‌نیسٺ مےتونےزندھ‌باشےو سࢪباز‌‌حضرت‌زهرا‌(سلام‌الله‌علیها)باشے اما‌یہ‌شرط‌داࢪھ!؛❗️ باید‌فقط‌بࢪاۍ‌... "خدا"ڪاࢪڪنۍ نہ‌ࢪیـــــا (:" ‌
کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد پسر فاطمه کافیست که فرمان بدهد😎
میگن‌ریشه واژه‌انسان‌؛ ازدوکلمه ی انس‌ و‌نسیان‌میاد؛ یعنی موجودی که زود‌‌انس‌ میگیره‌وزود‌هم‌فراموش‌میکنه :)🚶🏻‍♂
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.....📲 دریا ازاینا
حواس‌تون‌هست‌که آقای‌رئیسی‌گفتن‌شما‌ازدواج‌کنید‌خونه‌با‌من؟! عارضم‌خدمتتون‌که دیگه‌وقتشه‌شروع‌کنید‌به‌عاشق‌شدن :)) شناسنامه‌هاروهم بذارید‌دم‌دست‌وقت‌هدر‌نره .
|حُرّ|
#بسم‌رب‌العشاقــ؛) #عاشقانہ_دو_مدافع🌱°• #قسمت1️⃣4⃣ _پیکر مصطفے رو نتونستـݧ بیارݧ عقب افتاد دست داع
🌿 ❤ ❤️ ️⃣4️⃣ _دو هفتہ بعد از عقدش دوباره رفت... دلم خیلے هوایے شده بود اکثرا تو مراسم تشییع پیکر شهداے مدافع حرم شرکت میکردم. حالم خیلے خراب میشد یاد مصطفي می افتادم مطمعـ بودم کہ شهید میشہ خودمو تو مراسم تشییعش تصور میکردم _اما بخودم میگفتم مصطفے بدوݧ مـݧ نمیپره بهم قول داده هواے منو هم داشتہ باشہ ایـݧ سرے ۷۵ روز اونجا موند. _وقتے کہ برگشت رفتم پیشش و پا پیچش شدم کہ باید هر جورے شده سرے بعد مـݧ رو هم باخودش ببره اما اوݧ برام توضیح میداد کہ ایراݧ خیلے سخت نیروهاشو میفرستہ اونجا و منو ظاهرا متقاعد میکرد اما فقط ظاهرا قلبم آروم نمیشد. هر چقدر هم کہ میگذشت مشتاق تر میشدم کہ برم _همش از اونجا ، اتفاقاتے کہ میوفتاد کاراهایے کہ میکردݧ و ... میپرسیدم خیلے مقاومت میکرد کہ نگہ اما اونقد پاپیچش میشدم کہ بالاخره یچیزایے میگفت اسماء نمیدونے کہ اونجا چہ مظلومانہ بچہ ها بہ شهادت میرسـݧ ... علے آهے کشید و ادامہ داد... _مصطفے میگفت بچہ ها کہ شهید میشدݧ تا درگیرے تموم شہ دشمـݧ پیشروے میکرد و توے شرایطے قرار میگرفتیم کہ دسترسے بہ جنازه ها امکاݧ پذیر نبود بدݧ بچہ ها چند روز زیر آفتاب میموند بچہ ها هر طور شده میخواستـݧ جنازه ها رو برگردونـݧ عقب خیلے ها هم تو ایـݧ قضیہ شهید میشد _بعد از کلے درگیرے و عملیات کہ بہ جنازه میرسیدیم بدناشوݧ تقریبا متلاشی شده بود از هر طرفے کہ میخواستیم برشوݧ داریم اعضا بدنشوݧ جدا میشد _بعضی موقع ها هم کہ جنازه شهدا میوفتاد دست دشمـ چشماش پر از اشک شد و رفت تو فکر میدونستم یاد مصطفے و جنازش کہ بر نگشتہ افتاده مـݧ هم حال خوبے نداشتم اصلا تاحالا ایـݧ چیزایے و کہ میگفت و نشنیده بودم چادرم رو کشیدم رو سرم و چند قطره اشک از چشمام جارے شد _دیدݧ علے تو او شرایط چیزایے کہ میگفت، نبود اردلاݧ و میلش براے رفتـݧ نگران و داغونم کرده بود _ادامہ داد چادر و از رو صورتم کنار زدم و نگاهش کرد صورتش خیس خیس بود با چادرم اشکاشو پاک کردم نگاهم نمیکرد تو حال هواے خودش بود و بہ رو برو خیره شده بود دلم گرفت از نگاه نکردنش ولے باید درکش میکردم دستش رو گرفتم و بہ بقیہ ے حرفاش گوش دادم _۶ماه طول کشید تا براے بار سوم بره تو ایـݧ مدت دنبال کارهاے عروسیش بود یک ماه بعد از عروسیش باز هم رفت دیگہ طاقت نیوردم دم رفتـ رو کردم بهش و گفتم: مصطفے دفعہ ے بعد اگہ منو بردے کہ هیچے نوکرتم هستم اما اگہ نبردے رفاقتموݧ تعطیل _دوتا دستش و گذاشت رو شونہ هام و محکم بغلم کرد و در گوشم طورے کہ همسرش نشنوه گفت: علے دیر گفتے ایشالا ایندفعہ دیگہ میپرم بعد هم خیلے آروم پلاکشو گذاشت تو جیبمو گفت: اما داداش بامعرفتم میسپرم بیارنت پیش خودم ایـݧ پلاک هم باشہ دستت بہ عنواݧ یادگارے آخریـݧ بارے بود کہ دیدمش _آخریـݧ بارے بود داداشمو بغل کردم اسماء آخرم مث امام حسیـݧ روز عاشورا شهید شد بچہ ها میگفتـݧ سرش از بدنش جدا شد و جنازش سہ روز رو زمیـݧ موند آخر هم تو مرز تدمر افتاد دست داعش کہ هیچ جوره بر نمیگرده _حالا مـݧ بودم کہ اشکام ناخودآگاه رو گونہ هام میریخت و صورتمو خیس کرده بود علے دیگہ اشک نمیریخت میبینے اسماء رفیقم رفت و منو تنها گذاشت از جاش بلند شد رفت بیروݧ بعد از چند دیقہ مـݧ هم رفتم کهف شلوغ شده بود علے و پیدا نمیکردم _گوشے و برداشتم و بهش زنگ زدم. چند تا بوق خورد با صداے گرفتہ جواب داد الو❓ الو کجایے تو علے❓ اومدم بالاے کوه اونجا شلوغ بود باشہ مـݧ هم الاݧ میام پیشت اسماء جاݧ برو تو ماشیـݧ الا میام إ علے میخوام بیام پیشت خوب پس وایسا بیام دنبالت باشہ پس بدو. _گوشے رو قطع کرد. ۵ دیقہ بعد اومد دستم و گرفت از کوه رفتیم بالا خیلے تاریک بود چراغ قوه ے گوشیو روشـݧ کرد یکمے ترسیدم ، خودمو بهش نزدیک کردم و دستشو محکم تر گرفتم یکمے رفتیم بالا روے صخره نشستیم هیپچکسے اونجا نبود تمام تهراݧ از اونجا معلوم بود سرموبہ شونہ ے علے تکیہ دادم هوا سرد بود دستش رو انداخت رو شونم _آهے کشیدو ایـݧ بیت و خوند مانند شهر تهران شده ام... باران زده ای ک همچنان الودست.. ب هوای حرمت محتاجم... بعد هم آهےکشید و گفت ان شاءاللہ اربعیـݧ باهم میریم کربلا... ادامه دارد...
:) دخترونه
●مولاعلی(علیه‌السلام): هر کس تورا در نبودت پشتیبانی نکند، تو نیست.
بچـہ ها‌‌!! دودوتا چہارتاے خدا با دودوتا چہارتاے ما فرق داره‌، یہ گناه ٺرک میشہ،همه چیز به پـات ريختہ میشه.یه جا حـواست پرت میشه صدسال رآهت دور میشه!! ‌‌
عمو عباس ڪجایی.؟!
:)!
+میگفت شب قبل از خواب؛ با امام زمان حࢪف بزنید تا اگھ تو خواب جنابِ عزࢪائیل اومد سࢪاغتون، اخࢪین اعمالتون حࢪف زدن با امام زمان باشھ(: +الحق كه زيبا گفت :)♥️🚶🏾‍♀
زیبا نیست؟؟🥺♥️🌿
<💙🚎> وابَستِگے‌بھ‌هرچِیز؎‌براۍ‌انسان ضَرر‌دارھ..! چِه‌انسان‌اون‌و‌داشتہ‌باشہ👀. ‌چہ‌نَداشتہ‌باشہ...! تَنھا‌وابِستِگے‌مـُفید‌دَرعالم، وابستگے‌بہ‌خدا‌و‌اولیاءخداست . . . اگر‌عَلاقہ‌خودمون‌روبِہ‌خُدا‌واولیـٰائش ‌دَرحدِوابستگےبالـٰابِبَریم♥️'! تازھ‌طعم‌زِندِگے‌وعِشق‌‌رومیفَھمیم‌ واز‌تَنھایے‌وافسُردِگےخـٰارج‌میشیم . . ! _استادپناهیآن
دهه‌‌ی هشتادی‌ها هم دارن همسر ِ شهید میشن((: ..🇮🇷
قصه انگشتر ها تمومی نداره...!(: انگشتر 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر شهید دانیال، که روی سر مردم شکلات میریزه ام وهب ها هنوز هستند... رستگاری و شهادت ، جشن گرفتن دارد🌹 آشوبگران فتنه گر بترسید که عاقبت موش های آدم خوار جز ذلت نیست...‼️
°•🦋 خدای من... ‏غیر تو چ ڪسي رو دارم؟! ‏که ازش بخوام به دادم برسه... ‏و به حالم نگاه کنه🙃💞|
|حُرّ|
حواس‌تون‌هست‌که آقای‌رئیسی‌گفتن‌شما‌ازدواج‌کنید‌خونه‌با‌من؟! عارضم‌خدمتتون‌که دیگه‌وقتشه‌شروع‌کنید
آقای رئیسی گفته : مسکن از ما ازدواج از شما👇 آقای قاضی! میشه کِیس خوب هم از شما باشه؟! 😂 +لطفا البته🚶
چر‌اانقدرپر‌شدیم‌ا‌زحرف‌مردم؟! مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌چادر‌سرم‌کنم . . مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌برم‌مسجد‌نماز . . مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌باشهد‌اانس‌بگیرم . . مردم‌مسخرم‌می‌کنند‌ . . . رضای‌مردم‌یارضای‌خدا؟ کجای‌کاری‌مشتی‌حرف‌مردم‌و‌‌از‌گوشات‌بریزبیرون واسه‌خدات‌زندگی‌کن! ببین‌خد‌اچجوری‌دوست‌داره :)