eitaa logo
مرحوم حاج شیخ عیسی شاکری (ره)
170 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
5.5هزار ویدیو
14 فایل
اَللَّهُمَّ‌صَلِّی‌عَلَیَ‌مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّدوَعَجِل‌فَرَجَهُم‌وَفَرَجَنَابِهِم https://eitaa.com/hajishakeri
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 خانم دکتر عباسی از ضحی دخترش می‌پرسد: بابا چه شکلی بود؟ ضحی می‌گوید، صورتش خاکی بود و کمی دودی... خانم دکتر عباسی می‌گوید ضحی، بابا یک عکس دارد روز آزادسازی خرمشهر، صورت و موهایش خاکی است، یادت هست؟ می‌گوید، بله یادم است. می‌گوید، همیشه به فریدون می‌گفتم تصورم از صورتت موقع شهادت شبیه آن عکس است. بابا شبیه آن عکس بود ضحی؟ ضحی با گریه‌های نم نم و صدای بغض آلود سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید، «بابا شبیه همان عکس بود...»😭
۳۹ ساله یک مادر/ مادر شهید جاویدی به فرزند شهیدش پیوست بعد از ۳۹ سال چشم‌انتظاری، دلتنگی و اشک‌های بی‌صدا، مادر شهید جاویدالاثر محسن جاویدی، غواص شهید عملیات کربلای ۴ از استان فارس، به فرزند دلیرش پیوست و داغ سال‌ها انتظار به وصال مبدل شد. مادر سالخورده‌ای که همه این سال‌ها، قاب عکس فرزند را چون گوهری در دل خانه‌اش نگه داشته بود و در هر مهمانی و هر خلوتی، چشم به در داشت تا شاید روزی محسنش بازگردد، حالا دیگر آرام گرفته است. او رفت تا در کنار فرزند شهیدش، مهمان سفره شهدا باشد. مراسم تشییع و خاکسپاری حاجیه عقیدی، مادر شهید محسن جاویدی امروز شنبه ۲۵ مرداد ساعت ۱۷ در زادگاهش روستای خیرآباد شهرستان فسا برگزار شد. الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم برای شادی روح همه شهدا و پدران و مادرانشان 🇮🇷🥀
35.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی از صحبت های مادر شهیدِ غواص "" 🔸این شهید بزرگوارِ غواص در عملیات کربلای چهار در آب های کارون جاوید الاثر گردید و پیکر پاکش هیچ گاه برنگشت. 🔹مادرش در آن اوایل که خبر شهادت فرزند رشیدش را شنید، بسیار بی‌قراری می‌کرد و بهانه ی او را می‌گرفت تا اینکه به او گفتند پسرت را ماهی‌ها خورده‌اند و دیگر قرار نیست برگردد! از آن موقع دیگر مادر، لب به ماهی نزد. 🥀🇮🇷
🥀 باید که به تـارک اُفـق بنویسنـد... ایـرانِ🇮🇷حـسیـن،تا اَبـدپیـروزاست تصویرشهید ناصر جوهرزاده ″ ● متولد: ۱۳۴۳/۰۶/۰۸ ● محل تولد: بوشهر ● شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۳۰ ● محل شهادت: کربلای ۵_شلمچه ● بازگشت پیکرمطهر: ۱۴۰۴/۰۲/۲۱ پس از ۳۹ سال دوری تفحص شد.
🥀 👈 تشخیص اولویت به زبان شهید مجید بقایی؛ ماندن در خط، حتی به قیمت ندیدن امام پیش از «عملیات والفجر مقدماتی» قرار شد تعدادی از فرماندهان جنگ به‌دیدارحضرت‌امام‌خمینی(ره)بروند اما سردار شهید مجید بقایی که یکی از مدعوین بود و همیشه خود را سرباز امام خمینی معرفی می‌کرد در پاسخ به این دعوت گفت: «جان من فدای امام، امروز برای من شناسایی عملیات واجب‌تر دیدار امام است» و در منطقه ماند. صبح روز بعد همراه با شهید «حسن باقری» و چند فرمانده دیگر برای شناسایی حرکت کردند. در مسیر، قرآن می‌خواند و سوره «والفجر» را مرور می‌کرد رو به همرزمش کرد و گفت: می‌شود انسان‌ به‌ مقامی برسد که خداوند فرموده: یا أیتها النَّفس المطمئنة ارجعی الی ربّک راضیةً مرضیة فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی 🥀هنوز سخنش تمام نشده بود که خمپاره دشمن فرود آمد و پاسخ پرسش خود را با خون مطهرش گرفت. وی در ۹ بهمن ۱۳۶۱، در حالی که آیات قرآن بر زبانش بود، پرکشید و مهمان بهشت شد. امروز، وقتی جامعه ما میان دغدغه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سرگردان است، راه شهید بقایی به ما می‌آموزد: اولویت همیشه تکلیف الهی است، و هدف باید حفظ نظام وانقلاب حتی به قیمت جان بود
🥀 ⚘️بسم رب الشهدا والصدیقین⚘️ از سال ۱۳۷۴ که توفیق همراهی با شهید قادر جدی را داشتم،هر وقت به گلزار شهدای وادی رحمت می رفتیم با وضو بودند و اول از همه یک دور کاملی در گلزار می زدند و فاتحه ای نثار می کردن و سپس بر سر مزار شهید غلامحسین حیدر نیا می نشستند و علاقه ی بسیار زیادی به این شهید داشتند. هنگام درد و دل با شهید،در حالی که اشک از چشمانشان بر گونه هایشان جاری بود از شهید می خواستند که دعا کند تا او نیز لیاقت شهادت را پیدا کند ومیگفت تا از خدا شهادتم را نگیرید دست از شما بر نمیدارم بعد در قسمت شهدای گمنام می نشست و همین حال را داشت. شهید غواصی به نام شهید پاشایی بود. بر سر مزار ایشان هم می نشست و عاجزانه و با گریه از ایشان می خواست از خدا بخواهید که من نیز مانند شما توفیق شهادت پیدا کنم و با زبان شوخی میگفت در همین حوالی جایی برای من هم نگه دارید. بعد از شهادت قادر عزیز دیدم که در همان حوالی ایشان را به خاک سپرده اند بعد از چندین سال به آرزویشان رسیدند ان شاالله شفاعت ایشان و همه شهدا خصوصا سیدالشهدا روزی ما گردد. به نقل از دوست شهید.
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت ۷۰ موشک به بهای ۴۰ | هر ۴۰ شهید در کنار لانچرها آسمانی شدند و حتی یک لحظه به فکر عقب نشینی نیفتادند روحشان با سیدالشهدا محشور باد 🥀
در محضر شهدا⚘️⚘️⚘️ 🥀 به غیر از سوریه سال 93 به عراق هم رفت و آنجا هم حضور مستشاری داشت. استعداد عالی و هوش و شجاعت مثال زدنی داشت. در کار پروازی حرف نداشت تخصصش جنگ شهری و رهایی گروگان و اغتشاشات شهری بود. شجاعتش خیلی بالا بود. ابتکار عملش واقعا عالی بود. هوش خیلی بالایی داشت. آنقدر که بعد از چند جلسه کلاس درس را خوب یاد می‌گرفت و استاد به عنوان کمک مربی و استاد از او استفاده می‌کرد. اگر جایی مسئولیتی به عهده می‌گرفت اینطور نبود که فقط بایستد و دستور دهد. خودش پا به پای نیروهایش کار می‌کرد. اهل رئیس بازی درآوردن نبود. وقتی وارد مجموعه می‌شدید و کسی را نمی‌شناختید، متوجه نمی‌شدید که رئیس کیست و مرئوس کیست!! آنقدرکه متواضعانه رفتار می‌کرد در عین حال یک غرور سازنده‌ای هم در کارش داشت. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
: یک شب حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به خوابم آمد و گفت، «سعید فرزند من است!» با تعجب پرسیدم «اما سعید که سید نیست؟ حضرت جواب دادند، ما خیلی از سید‌ها را فرزند خودمان نمی‌دانیم؛ اما سعید فرزند من است پس از خواب، از سعید که از جبهه آمده بود پرسیدم شما چطوری به این مقام رسیدی؟ گفت«فقط خلوص.. هرکاری می‌کنید، فقط رضایت خدا را در نظر بگیرید خدا هم پاداش با ارزشی به شما می‌دهد.» مادرشهید بعد از شهادت: قبل از کرونا قسمت شد مشرف شدیم مشهد؛ یک شب در عالم رویا دیدم سعید پشت سر امام رضا(علیه‌السلام) ایستاده‌. امام فرمودند: من و مادرم حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) به ایشان اذن داده‌ایم هر کس بر سر مزارش برود، حاجتش را بدهد؛ مگر اینکه به مصلحتش نباشد. 🥀 ‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌