#شعارهای_حمایت_از_مردم_مظلوم_غزه_و_لبنان_و_مقابله_با_پرچم_نفود_مجازی_دشمن_آمریکایی_صهیونیستی
حمایت از فلسطین
یک واجب شرعی است
پشتیبانی از لبنان
یک جهاد اسلامی است
فرار صهیونیستها
از موشک حزبالله
پایانِ اسرائیل است
هر مرگ بر آمریکا
هر مرگ بر اسرائیل
صد موشکِ سجیل است
موشکِ فتاحِ ما
این مرگ بر آمريکاست
موشکِ هایپرسونیک
این مرگ بر اسرائیل
وعدهی صادقِ سه
از مسئولین سپاه
مطالبه میکنیم
تا خون به رگهای ماست
با رژیم اشغالگر
مقابله میکنیم
- داریم به امید خدا
*میریم به جنگ اسرائیل
- با فرمان روح خدا
*میریم به جنگ اسرائیل
- با حکم حضرتِ آقا
*میریم به جنگ اسرائیل
- تا محوِ مکرِ آمریکا
*میریم به جنگ اسرائیل
- با جان و مال و آبرو
*میریم به جنگ اسرائیل
- تا محوِ ظلمِ صهیونیست
*میریم به جنگ اسرائیل
- تا فروپاشیِ ستم
*میریم به جنگ اسرائیل
- تا محوِ دشمن از جهان
*میریم به جنگ اسرائیل
- تا قطع دستانِ نفوذ
*میریم به جنگ اسرائیل
- تا سقوطِ پرچمِ کفر
*میریم به جنگ اسرائیل
دستِ نفوذِ دشمن
قاتلِ نصرالله است
نفوذِ صهیونیستی
قاتلِ نیلفروش هاست
این فضای مجازی
قاتلِ سرداران است
نقشهی آمریکایی
شد قاتلِ هنیه
از ترورِ هنیه
تا کشتنِ نصرالله
با نفوذِ مجازی است
این طرحِ حذفِ فیلتر
از جانبِ وزیران
نوعی ز حقّه بازی است
نفوذ صهیونیستی
نابود باید گردد
اینستا و تلگرام
تعطیل باید گردد
واتساپِ اسرائیلی
منکوب باید گردد
بمباران مجازی
مغلوب باید گردد
حکمرانیِ مجازی
ایجاد باید گردد
اینترنتِ ایرانی
ایفاد باید گردد
ای وزیر اقتصاد
حیاکن حیاکن
طرحِ حذفِ فیلترو
رهاکن رهاکن
وزير ارتباطات!
فیلترشکن نفوذی است
قتلگاهِ جوانان
این فضای مجازی است
از اینستا تا فیس بوک
قاتلِ جانِ مردم
تلگرام است و واتساپ
خصمِ ایمانِ مردم
- ترویجِ بیحجابی
= یک چالشِ مجازی است
- نقشهی بیعفافی
= یک چالشِ مجازی است
- تبلیغ بیغیرتی
= یک چالشِ مجازی است
- برهنگی نمادِ
= یک چالشِ مجازی است
- ترورهای پیجری
= جاسوسیِ مجازی است
- کشتار دسته جمعی
= جاسوسیِ مجازی است
- کشتار امدادگران
= جاسوسیِ مجازی است
- قتل عام کودکان
= جاسوسیِ مجازی است
- حمله به بیمارستان
= جاسوسیِ مجازی است
- بمباران مدارس
= جاسوسیِ مجازی است
- کشتارهای غزه
= جاسوسیِ مجازی است
- ویرانیهای لبنان
= جاسوسیِ مجازی است
یاعلی مدد
@hajmahmoodzholideh
#به_مناسبت_ایام_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_به_روایت_۴۵_روز
آنانکه که با لگد، به زنِ حامله زدند
نزدیک آمدند، نه با فاصله زدند
هیزم بیارِ معرکه میزد، به قهقهه
دنبال او به فاطمه، یک قافله زدند
از روی در که رَد شدن، آسان نمیشود
هم رَد شدند، هم وسطِ هلهله زدند
قسمت نبود، محسنِ او دیده واکند
وِی را به قصدِ کُشت، به هر مرحله زدند
"باور کنید، مادر ما باردار بود"
گفتند حامله ست، چه با حوصله زدند
اینجا غلافِ تیغ، به بازوی مادر است
در کربلا، به دخترِ او، سلسله زدند
#به_مناسبت_ایام_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_به_روایت_۴۵_روز
@hajmahmoodzholideh
#ولادت_عقیله_بنی_هاشم_حضرت_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
آنکه راهش راه و رسم داور است
بیگمان شوقِ وصالش بر سر است
سالکِ سیر و سلوک ِکوی یار
در حقیقت سالکِ پیغمبر است
سر به فرمانِ ولایت مینهد
آنکه گوید خاکِ پای حیدر است
هر برائت از مسیرِ دشمنان
همصدای آیههای کوثر است
یارِ ساداتِ جوانانِ بهشت
شیعه و دلدادهی یک خواهر است
همچو زینب باش، در بندِ حسین
با عقیله، بندگی زیباتر است
کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین
عاشق و معشوق شیدایی شدند
هر دو هم آغوشِ همتایی شدند
از ازل در انتظارِ یکدِگر
ای عجب در عشق، رؤیایی شدند
بیقرار از دیرباز، آمد وصال
در سکوتی محض، غوغایی شدند
چشمها غرقِ نگاهِ یکدِگر
هر دوتا، تفسیرِ یکتایی شدند
اشکها تبدیل بر لبخند شد
بانیِ لبخندِ زهرایی شدند
زینتِ بابا که آمد در حرم
خاندانِ وحی، مولایی شدند
کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین
هر نگاهش از نبی دل میبرد
از علی صدها خصائل میبرد
از بزرگی، همچنان مادر بزرگ
دل ز جدّش، زان شمایل میبرد
ارث از زهرای اطهر، در سرشت
با هزار و یک فضائل میبرد
این همان بانوست، کز طوفانِ غم
ناقه را منزل به منزل میبرد
ناخدای دین پس از خونِ خداست
کشتیِ دین را به ساحل میبرد
حجتِ حق را برون از اضطرار
بِینِ زنجیر و سلاسل میبرد
کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین
کیست زینب، آنکه خلقت را مَطاف
پنج تن، گِردِ وجودش در طواف
کاف، ها، یا، عین، صاد، آئینهایست
از وجودش، یک به یک در اعتراف
مریمِ کرب و بلا نه، فاطمه
رفته در گودالِ خون، زیرِ غلاف
شاهدِ تشتِ سَر و تشتِ جگر
ناظرِ جسمی پر از زخم و شکاف
با وجودِ سنگبارانهای سخت
پاسدارِ عصمت و دین و عفاف
یکتنه حق را حمایتگر، ولی
بِینِ انبوهِ مصائب، در مصاف
کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین
از حرم تا قتلگه، میدانِ اوست
دیدهی سلطانِ دین، گریانِ اوست
پاسدارِ قافله، بعد از حسین
چشمهای دشمنان، حیرانِ اوست
ناطقِ قرآن بروی نیزهها
پاره پاره بر زمین، قرآنِ اوست
کوفه شد با خطبهاش کرب و بلا
حیدرِ کرار پشتیبانِ اوست
شام اما تاقتش را تاق کرد
شاهدم بارانیِ چشمانِ اوست
قاتلش بزمِ شراب و خیزران
کاخِ دشمن، لاجرم ویرانِ اوست
کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین
شرحِ غم، آموزگارش زینب است
دفترِ غم، اعتبارش زینب است
هر که داند قدرِ غیرت، زینبی است
غیرتِ دینی، مدارش زینب است
هر چه در عالم خدایی دارد و
روضه هم، پرودگارش زینب است
آگه از اسرار مقتل، قلبِ اوست
جنگِ تبیین ذوالفقارش زینب است
صبر و حلم از او به حیرت آمده
صبر هم، صبر و قرارش زینب است
روزِ عالَم، تیره تا صبحِ فرج
صبح، نام مستعارش زینب است
کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینب کبراست، مرآتُ الحسین
#ولادت_عقیله_بنی_هاشم_حضرت_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
خوشحالم از اینکه، مرا هم دوست داری
هرگز نمیگویم، مرا کم دوست داری
خیلی زیاد از تو عنایت دیده نوکر
از بس مرا، ای باوفایم دوست داری
من تازه فهمیدم، چقدر از یار دورم
اما مرا، باز ای امامم دوست داری
گاهی ز تو دورم ولی، گهگاه نزدیک
والله در وصل و فراقم دوست داری
من از علی دم میزنم، تا زنده هستم
از بسکه خاطرخواهِ اویم دوست داری
خاکِ من از شاه نجف باشد معطر
حتی مرا، وقتِ گناهم دوست داری
شاید مرا روزِ مبادا کاری داری
با تو قراری را که دارم دوست داری
آیا مرا از یاورانت میشماری؟
آیا مرا خطّ مقدم دوست داری؟
جدّ غریبت با غلامان همنشین بود
آری غلامت را مسلَّم دوست داری
روی سیاهم را مبین، قلبم سفید است
نورِ حسینی را به قلبم دوست داری
آقا دعا کن تا بمانم پای کارَت
تو ماندَنَم را زیرِ پرچم دوست داری
خواهم برایت، قطعه قطعه گردم آقا
روزیکه میبینی شهیدم دوست داری
حرفِ از شهادت میکُشد ما را، شنیدم
وقتی ز مادر روضه خوانم دوست داری
مادر ترا، بینِ در و دیوار خوانده
فریادِ ما را، بهرِ این غم دوست داری
گریان تمامِ عمر، از این ماجرایی
چشمانِ گریانِ مراهم دوست داری
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
بیا ای زادهی طاها، ضیاء دیدهی مولا
رسان مرهم بر این دلها، بجانِ مادرت زهرا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
صفای جانِ پیغمبر، شفابخشِ غمِ مادر
بحق غنچهی پرپر، بیا ای چارهی غمها
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
همه سر در گریبانیم، که غمخوار غریبانیم
ز درد و غم پریشانیم، تویی درمانِ دردِ ما
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
بیا ای ماهِ محرومان، برس بر دادِ مظلومان
قسم بر آهِ معصومان، ببین اوضاعِ این دنیا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
نه لبخندی به لب مانده، نه ما را روز و شب مانده
فقط دستِ طلب مانده، اجابت کن دعاها را
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
هزاران کشته میبینیم، بخون آغشته میبینیم
ز کشته پشته میبینیم، امان از فتنهی اعدا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
تو میبینی غریبان را، غم و درد یتیمان را
شهیدان را اسیران را، غریب و بیکس و تنها
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
تو با غم آشنا هستی، پر از درد و بلا هستی
تو بهرِ کربلا هستی ولیِ دم، بیا آقا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
تو دانی غصه یعنی چه، به خانه شعله یعنی چه
به خیمه حمله یعنی چه، میانِ از آتشِ دلها
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
امان از ضربهی سیلی، فغان از چهرهی نیلی
نه تقدیری نه تجلیلی، از این حقِ ذَوِی القربا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
تو از زخمِ جبین دانی، غمِ سقطِ جنین دانی
امیرالمؤمنین دانی، چرا شد یکّه و تنها
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
چو مادر گیر کرد آنجا، و فضه دیر کرد آنجا
علی را پیر کرد آنجا، عزای غنچهی زهرا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
نه زهرا در امان مانده، نه زینب در امان مانده
همه در شعلهها حیران، حرم تا قتلگه یکجا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
تو دانی ظلمِ عدوان را، تَهِ گودال عطشان را
هجوم سمّ اسبان را، تنِ او پخش در صحرا
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
به نیزه حنجری پاره، به صحرا زینب آواره
ز کف داده رهِ چاره، بیا ای چارهسازِ ما
مدد ای یوسف زهرا
مدد ای یوسف زهرا
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
پر ز دردی بی نهایت، صفحهی رخسار توست
غرقِ اشکی سرخ، رنگِ گریهی خونبار توست
اشکِ تو حاکی، ز داغِ چادری خاکی است، نه؟
چادری که شاهدِ دستِ امانتدار توست
دستمالی زرد، آیا نزدتان محفوظ نیست؟
قسمتی آیا از آن، پیچیده در دستار توست؟
گوئیا دستی شکسته، پیشِ رویت هر شب است
شاهدِ دستِ دعایی، دیدهی بیدار توست
مخفی از آن چشمِ ناظر، دودِ بیت وحی نیست
تیزیِ مسمار، هردم مایهی آزار توست
بستری پهن است، اما بینِ آن بیمار نیست
بعد از این، در خاک پنهان مادرِ بیمار توست
از زمین و آسمان، فریاد یازهرا رسد
یکهزار و چارصد سال است، شیعه یار توست
هر کجا را بنگری بزمِ عزای فاطمه ست
روی هم رفته، دلِ یک امتی غمخوار توست
مادرت از پشت در گوید: بیا صاحب عزا
یوسفم برگرد، عالم تشنهی دیدار توست
روز تنهایی گذشت، اینک جهانی شد بسیج
روز، روزِ انتقام از دشمنِ قدّار توست
از نجف تا کربلا، از کربلا تا قدس را
خود ببین، غرقِ سپاهِ حیدرِ کرار توست
تا بگویی یاعلی، ما همرکابت میشویم
یالثارات الحسینِ ما هم از تکرار توست
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
یا صاحب الزمان، چقدَر گریه میکنی
شب زنده دار، تا به سحر گریه میکنی
حق داری ای عزیز دلِ آل فاطمه
بر پهلوی شکسته اگر گریه میکنی
بر بازویی که دادِ علی را بلند کرد
زیرِ غلاف و ضربهی در گریه میکنی
وقتی نشد عمو حسنَت، بینِ کوچهها
دستش رسد به دفعِ خطر گریه میکنی
بر آن مصیبتی که چهل سال مجتبی
گرئید بیصدا به سحر گریه میکنی
بر غنچهای که سقط شد از کفوِ مرتضی
حتی ندید روی پسر گریه میکنی
بر قطرهای که از نوکِ مسمار میچکد
بر زخمِ سینه، خونِ جگر گریه میکنی
پرسی ز دربِ خانه و دیوارِ کوچه نیز
این در چه سخت دیده اثر گریه میکنی
از دردهای مادرِ مظلومه روز و شب
وز دستمالِ بسته به سر گریه میکنی
بر خطبهای که هیچکس آنرا نکرد درک
جز از خواص، چند نفر گریه میکنی
گاهی به کعبه، گاه نجف، گاه کربلا
بر مادرِ خمیده کمر گریه میکنی
عمری برای خانه نشینیِ جدّ خویش
بر حیدرِ بدونِ سپر گریه میکنی
تقدیر بود غسلِ شبانه برای او
تا صبح زین قضا و قدَر گریه میکنی
هر روز و شب، به یاسِ کبودِ مدینه ات
تا علقمه به اشکِ قمر گریه میکنی
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_رب_ادرکنی
من گنهکارم، امید است عفو بارانم کنی
آتش آوردم که مهمان گلستانم کنی
با خطایم آمدم، اما به درگاه کریم
با بدیها آمدم، کز جمعِ خوبانم کنی
وای اگر یکبار از چشمت بیفتم، ای دریغ
گر ز خود تردم کنی، بدبخت و حیرانم کنی
گر ببخشی نعمت است و گر نبخشی نقمت است
از تو میآید، ولی خوبست احسانم کنی
من علی مولائی ام، حُبَّش نجاتم میدهد
جای کیفر بهتر است، لطفِ فراوانم کنی
گر دهی رخصت به ایوانِ نجف رو آورَم
تا که از طومار زوارِ علی جانم کنی
نام زهرا میبرم آنقدر، تا راضی شوی
مادری هستم، خوشا مِنّا چو سلمانم کنی
مادرم انسیهی حوراء و من وابستهاَش
روضه میخوانم که بر مظلومه گریانم کنی
رنگِ برگِ یاس، از طُرفه نسیمی خون شود
روضه خوانِ سیلیام، خواهم چو طوفانم کنی
انتقامی سخت گیرم صبحِ روزِ انتقام
گر مرا یار علی، همچون شهیدانم کنی
در شب جمعه ترا خواندم، شبِ ذکرِ حسین
تا به زیر قبّهی ارباب مهمانم کنی
میرسد صوتِ حزینِ یابُنَیَّ در حرم
میشوم گوشه نشینِ یابُنَیَّ در حرم
#یا_رب_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_از_زبان_فضه_ی_خادمه_علیها_سلام
از زیرِ در، وقتی که زهرا را در آوردم
گشتم به سختی، غنچهای را پرپر آوردم
اصلاً نمیدانستم آن لحظه، چه باید کرد
ناگاه، پیشِ چشمِ زینب سر در آوردم
او خیره خیره دید، وحشت کردنِ من را
من بارِ زهرا را، به نزدِ حیدر آوردم
او غنچه را دید و نظر بر باغچه انداخت
قبری پِیِ دفنِ جَنینِ مادر آوردم
از سینهی سوراخ، چادر غرقِ در خون بود
رفتم برایش چادر و هم معجر آوردم
وضعِ بدی دیدم، علی فرمود: ای سلمان!
رویش عبا اَنداز، عبایش را درآوردم
با بردنِ مولا، دوباره او ز جا برخاست
خود را پیِ زهرا بحالِ مضطر آوردم
با دیدنِ دستانِ بینِ ریسمان مُردم
بیدست و پا، دستی کمک بر کوثر آوردم
مَردی یهودی، صحنه را دید و مسلمان شد
گفتا: به ذهنم، یادِ فتحِ خیبر آوردم
زهرا کمربندِ علی را میکشید، اما
ناباورانه، قتلِ او را باور آوردم
زیرِ غلافِ تیغِ قنفذ، دست و پا میزد
دستم بزیرِ بازوانِ اَطهر آوردم
خون بود کز، پهلو و دست و سینهاَش میریخت
چادر نمازِ خویش را، چون بستر آوردم
یکسو، حسین و مجتبی را در بغل گیرم
یکسو، فغان از گریههای دختر آوردم
روزی رسید، این ماجرا در کربلا دیدم
هرچه دعا کردم، اجابت کمتر آوردم
میخواستم بهر اسیران، آب و نان آرَم
اما ز صبرِ بانویم، چشمِ تر آوردم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_از_زبان_فضه_ی_خادمه_علیها_سلام
@hajmahmoodzholideh