eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حسرتی دارم به دریا تا کنار ساحلم دل به دریا می زنم تا غوطه ور گردد دلم تا ترا دارم حریف موجهای باطلم تا تویی سلطان دلها من به سلطان سائلم منکه مست بادۀ جام شراب کاملم من تمام عمر این می را قناعت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم سیر در آفاق کردم راه را دیدم علی جلوه خورشید و نور ماه را دیدم علی ترجمان ذکر یا الله را دیدم علی بر تمام ملک هستی شاه را دیدم علی هادی هر بندۀ گمراه را دیدم علی کوری چشم عدو با یار بیعت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم خُم خُم اکنون بادۀ خمّ غدیرم داده اند بادۀ مِنّا ز دستان امیرم داده اند در میان ذکرها ذکر کبیرم داده اند آسمانها از زمین بهتر سفیرم داده اند بندگی را هدیه بر قلب اسیرم داده اند بندۀ درگاهم و درک ولایت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم پرچم پیغمبرم بر دوش مولایم علی است بر سر دوش نبی این کیست آقایم علی است هم وزیر و هم وصیِ شاه بطحایم علی است اول و آخر علی و دین و دنیایم علی است گفت پیغمبر فقط همپای زهرایم علی است با علی از خصم ابراز برائت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم فاتح خندق ، امیر بدر و خیبر حیدر است قاصم کفار و شمشیر پیمبر حیدر است در تمام جنگها میر مظفر حیدر است صاحب تیغ دودم معنای صفدر حیدر است پهلوان بی سپر الله اکبر حیدر است لافتی الا علی را ذکر هیئت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم کیست جز حیدر که عالم را سراسر نور کرد قاسطین و مارقین و ناکثین را کور کرد کیست جز حیدر که کار انبیا را جور کرد کیست جز حیدر که چشم فتنه ها را کور کرد کیست جز حیدر که مهمانی به کوه طور کرد من ز نام نامی او کسب عزت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم رمز و راز این رسالت جز ولایت هیچ نیست این ولایت بر بشر غیر از عنایت هیچ نیست این عنایت خلق را غیر از هدایت هیچ نیست این هدایت جز عمل بر یک روایت هیچ نیست کار ما از این ولایت جز حمایت هیچ نیست از تولّای علی هر دم حمایت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم گفت پیغمبر هر آنکس در تولای من است بعد من امضای حیدر اصل امضای من است او امیر المومنین والی والای من است هم حبیب خالق و محبوب مولای من است کفو او زهرا و او همتای زهرای من است با علی تکمیل دین ،ختم رسالت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم این بشارت از امین وحی ، جبرائیل شد بهترین آیات قرآن این زمان تنزیل شد اینک از اسلام در هفت آسمان تجلیل شد با تولای علی دین خدا تکمیل شد مکر شیطان ، فتنه ابلیسیان تعطیل شد این مهم را بر همه عالم روایت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم بهترین روز علی روز غدیر حضرت است روز آقایی شیعه روز آل عصمت است بر سرش تاج ولایت با ولایش بیعت است روز تبریک محبین علی بر عترت است از برای دشمنان امروز روز حسرت است حال ، عالم را خبر از یک حقیقت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم وای از روزی که روز غربت مولا شود روبرو با فاطمه در کوچه ای اعدا شود دست مولا بسته و دست عدویش وا شود دود و آتش از حریم مصطفی بالا شود اختیار دین حق در دست یک شورا شود تا قیامت خویش را غرق مصیبت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم تا علی تنها نماند ترک لذت لازم است دست از دنیا بریدن درک عزت لازم است حق ز باطل را جدا کردن بصیرت لازم است لحظه لحظه دین حق را فتح و نصرت لازم است یاری دین خدا در اوج غربت لازم است سینۀ خود را سپر من با شجاعت می کنم از امیر المومنین حیدر اطاعت می کنم @hajmahmoodzholideh
#"لبیکَ یا حیدر" ساکن میخانه ام تا حلقه بر در میزنم هوشم و مستانه، دَم از "عشقِ حیدر" میزنم مست اگر هستم، مرا "جام ولایت" داده اند باده ی "حبّ علی" از "جام کوثر" میزنم روسیاه از جُرم، اما روسفید از حُبّ او با علی صیقل بر این "روحِ مکدّر" میزنم دَم ز مولایم نه تنها با زبان "با فعلِ خیر" با همه ایمان از آن "جانِ معطّر" میزنم از همان روزیکه گشتم از "اِضافاتِ گِلش" تا کنون دارم مِیِ الله اکبر میزنم در دو عالم "حیدر کرار" مولای من است دَم ز اوصافِ تولایش مکرر میزنم دیدم از روز ازل دل را به "صحرای غدیر" دستِ بیعت اینچنین بر "دستِ دلبر" میزنم با "نگاهِ لطف" مولا انتخابم کرد و گفت: من خودم نامِ ترا در "متن دفتر" میزنم شاهِ دین پوشاند چون "رختِ غلامی" بر تنم گفت: بر پیشانی اَت خود "مُهرِ نوکر" میزنم اختصاصم داد از "نور تولایش" علی "سجده" از آنروز تا حالا بر این در میزنم خُم خُم از "خُمِّ غدیرِ خُم" مرا نوشاند و دید سر به سودای علی بر کوی داور میزنم "وجهِ سبحان" یک نظر فرمود و ما را جذب کرد سر بخاکِ پای آن " الله منظر" میزنم صبح تا شب، پنج نوبت با "سرودِ اَلاَذان" بر مناره، دَم از آن "یکدانه سَرور" میزنم در شعاعِ آفتابِ روی او چون ذرّه ای... بوسه بر پایش "سرِ دستِ پیمبر" میزنم □ □ □ گفت پیغمبر جماعت را در آن "صحرای عشق" دَم ز مدحِ مرتضی "بالای منبر" میزنم گفت: از فضلش همین بس که "منم مداحِ او" دَم ز وصفِ "آیه ی بَلِّغ" سراسر میزنم بی ولای او شود کار رسالت ناتمام ای جماعت با ولایت "حرفِ برتر" میزنم بی تولای علی، کامل نگردد دینِ حق با تولای علی، آن "حرفِ آخر" میزنم "هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست" مُهر بر "اِکمالِ دین" با حکمِ حیدر میزنم از خدا دستور دارم بیعتش گیرم ز خلق هر که سر پیچد، بر آن کس "مُهرِ کافر" میزنم خونِ او خونُ من است و جانِ او جانِ من است این صَلا را نیز با "فرمانِ داور" میزنم خطبه ی غرّای من "وصفِ علی و آل اوست" با همه این حرف را تا روز محشر میزنم از "حسن تا مهدیِ" او جانشینانِ منند یک به یک از بهرشان حکم برابر میزنم تیغِ حیدر پشتوانِ نصرت دین خداست بوسه بر دستان این "آزاده رهبر" میزنم دستهای او شود روزی میان ریسمان ناله بر تنهاییِ آنروزِ حیدر میزنم دشمنان را سخت کشت و یل یلان را زد زمین حرفِ دیگر را از آن "دیوار و آندر" میزنم انتقامِ کشته های بدر و خیبر..."پشت در" ضجّه بر یک غنچه ی نشکفته پرپر میزنم □ □ □ شاعرش میگفت: حرف از قلب مضطر میزنم پس گریز روضه در دیوان و دفتر میزنم مادری از پشت در "فریاد میزد یاعلی" دمبدم فریاد از فریادِ مادر میزنم تا شهیدِ "انتقام سیلیِ زهرا" شوم بر سرم سربند یازهرای اطهر میزنم هست شمشیرم به کف "هَل مِن مُبارز" بر لبم دشمنانِ مرتضی را یک به یک سر میزنم طایرِ عشقم، طوافم "کعبه ی روی علیست" دور تا دورِ "امیرُالمومنین" پَر میزنم نعره ی "یالَیتَنی کُنتُ مَعک" سر میدهم چون سری بر جبهه های "بدر و خیبر" میزنم چیست روز جنگ، "روز امتحانِ بندگی" "مَرد از نامرد" چون رو شد، بخود سر میزنم "انتقام کشته های کربلا" خواهم گرفت همتِ مولا علی، بر قلب لشکر میزنم در رگم خون حسین است و غلام زینبم تا نفَس باقیست، حرف از "پاره حنجر" میزنم سر به راهش میسپارم چون "شهیدانِ خدا" عاقبت در راه آن مظلوم پرپر میزنم @hajmahmoodzholideh
بارانم و چو قطره زمین میخورم گهی دریایم و به موجِ وزین میخورم گهی طوفانم و به گِردِ تو چین میخورم گهی آوایم و به صوتِ حزین میخورم گهی عمر من و حیات من و ذکر یاعلی در هر بلا نجات من و ذکر یاعلی این اسم اعظم است که ما را دهد نجات این حبل محکم است ما را دهد نجات روح مکرم است که ما را دهد نجات حقِ مسلّم است که ما را دهد نجات قال النبی، حدیثِ موثّق: بگو علی حق با علی، علی است مع الحق، بگو علی بالاتر از نبی مکرم، که جز خداست؟ در حیطه ی ولایتِ اعظم که مقتداست؟ این نور بر فرازِ سرِ مصطفی چراست؟ بر روی دستِ احمدِ مختار، مرتضاست من مانده اَم، علی ولیِ حیِ سرمد است!؟ یا روح و جان و نفس و امان محمد است!؟ این قصه چیست، پای علی، دوشِ مصطفی؟ در غار، مرتضاست کفن پوشِ مصطفی معراج هم علی است هم آغوش مصطفی یعنی علی است، جان و دل و هوشِ مصطفی یک لحظه بی علی، نتواند نفَس کشد او بی علی نشد قدمی پیش و پس کشد در اصل روح و جان نبوت، ولایت است در نزد حق نبی و علی یک حقیقت است یک روح در دو جسم، که این اوج وحدت است کی گفته که غدیر حدیثِ محبت است حبِ علی، ز نخلِ ولایت شکوفه ایست حالا ببین حدیثِ ولایت چه تحفه ایست هر جا گره فتاد بکارِ پیمبری... هر جا که جلوه کرد به کس وجهِ داوری... هر جا بَدَل ز حادثه ای شد مقدری... هر جا که ابتری به فنا شد ز کوثری... یا دستی از ولای علی شد نجات بخش یا صوتی از ندای علی شد نجات بخش کشتیِ نوح را که ز طوفان نجات داد؟ جانِ خلیل را که ز نیران نجات داد؟ موسا و قوم را که ز عدوان نجات داد؟ اصلاً رسول را که ز نجران نجات داد؟ آیا کسی به غیرِ علی، یار انبیاست؟ آیا کسی به غیرِ علی بابِ اوصیاست؟ تکمیلِ دین بدونِ علی غیر ممکن است دینِ مبین بدونِ علی غیر ممکن است عرش و زمین بدونِ علی غیر ممکن است خلد برین بدونِ علی غیر ممکن است یعنی علی تمامیِ سرمایه ی خداست حیدر، خدا گواه که هستیِ کبریاست بر بامِ کعبه بت شکنی، سیره ی علیست یار فقیر و خصم غنی، سیره ی علیست خصم است اگر فنا شدنی، سیره ی علیست سِیرِ حسینی و حسنی، سیره ی علیست مقصود از طریقِ اِلی الله حیدر است ذاتِ نزولِ وحی، بِوالله حیدر است قرآنِ ناطق است، علیاً سینجلی کشف الحقایق است، علیاً سینجلی برهان صادق است، علیاً سینجلی ضدِ منافق است، علیاً سینجلی یا قاهر العدوّ و یا والیَ الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی دامادِ مصطفی نه فقط، یار احمد است شیر خدا، وصیِ فداکار احمد است در جنگ و صلح یکّه علمدار احمد است در نصبِ او خداست، نگهدار احمد است ابلاغ کن رسول خدا! انتصاب را بالای دستِ خویش ببر آفتاب را پیغمبرِ خدا چو اطاعت ز حق نمود با امر وحی، خطبه ی مدحِ علی سرود بابِ علی شناسیِ اسلام را گشود در برکه ی غدیر که آمد به خُم فرود فرمود: این سخن، سخنِ خالقِ جلیست هر کس که من ولیِ وِی اَم، این علی ولیست گفتا میانِ خطبه به چشمانِ اشکبار یارب تو بر مطیعِ علی، رحمتت ببار با دوستانِ او تو خودت باش دوستدار هر کس که دشمن است به او دشمنش بدار بیعت گرفت از همه امت میان جمع سبقت گرفت هر که به بیعت میان جمع دیری نشد که عهدِ علی را شکست قوم پیمانِ خود، ز بیعتِ مولا شکست قوم حرمت ز بیتِ حضرت طاها شکست قوم زد ضربه ای و پهلوی زهرا شکست قوم وای از مصیبتی که به دلها نشست وای بر سینه ی حسین از اینجا نشست وای @hajmahmoodzholideh