eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ایکه نان و آب دادی، باز ناشکرت شدم بهترین ارباب دادی باز ناشکرت شدم با وجودی که نبودم دوست خوبت، ولی اینهمه احباب دادی، باز ناشکرت شدم یک زمان یار شهیدان بودم و بر بازویم مُهری از اصحاب دادی باز ناشکرت شدم روزۀ ماه مبارک را عطا کردی بمن ناتوان را تاب دادی، باز ناشکرت شدم تو مرا همسفرۀ خوبانِ عالم کرده ای دلبرانِ ناب دادی، باز ناشکرت شدم تا بگویم یاحسین، این دیده ابری میشود یک دل بیتاب دادی، باز ناشکرت شدم بین ظلمت، زهرۀ زهرا بدادم میرسد تو بمن مهتاب دادی باز ناشکرت شدم غرق در دریای عصیان، ناگهان گفتم حسن این دُر نایاب دادی، باز ناشکرت شدم نوکر و عبد و عبیدِ درگهِ مولا شدم اینهمه القاب دادی، باز ناشکرت شدم تشنۀ آب است اربابم، بمن با دست او جرعه جرعه آب دادی، باز ناشکرت شدم یک سلام افطار دادم بر در باب الحسین پاسخ از هر باب دادی، باز ناشکرت شدم کربلا میخواستم از تو به بیداری، ولی دادِ دل در خواب دادی، باز ناشکرت شدم نام من را ثبت کردی در میان زائران رخصت سرداب دادی، باز ناشکرت شدم عبد زهرای سه ساله هستم و شکرت کنم کاش با یاد رقیه تا سحر ذکرت کنم @hajmahmoodzholideh
هر کجا بِین دعا حال شما ریخت بهم حال ما پیرو احوال شما ریخت بهم این مناجاتِ ابوحمزه پر از کرب و بلاست دل مجروح ز منوال شما ریخت بهم افتتاح از غم هجرانِ که دارد شِکوه؟ عالَمی از غم آن خال شما ریخت بهم چونکه صحبت ز سم مرکب دشمن آمد بِین جوشن همۀ آل شما ریخت بهم صحبت نیزه و شمشیر و سنان است اینجا بدن کشتۀ گودال شما ریخت بهم وسط معرکه این هلهله ها یعنی چه؟ حالم از دشمن خوشحال شما ریخت بهم سلسله، عمۀ سادات، چه ربطی دارد کعب نی سخت، پر و بال شما ریخت بهم هم به پشتِ در و گودال و سیه چالِ ستم بارها پیکر پامال شما ریخت بهم یاد آن کوچه که افتاد زمین مادرتان پیش حیدر همه آمال شما ریخت بهم یاعلی! گرچه تو گفتی برسانند عبا بانوی حامله دنبال شما ریخت بهم بازویت بود همه عمر به میدان، زهرا با غلافی همه نُه سال شما ریخت بهم @hajmahmoodzholideh
همینکه مادر زهرا شدی، تو یکتایی نشانِ بندگیِ توست، ٱم زهرایی ز دامن تو چو حَوراءُالانسیه آمد دلیل شد که تو هم خود، ز جنسِ حورایی که میتوان به مقام تو دست یابد که تو زوجةُ النَّبوي ، رازدار طاهایی تویی تو مادر کوثر، تویی تو شاهد وحی تو افتخار زمین، فخر آسمانهایی تو مَحرم همۀ آیه های قرآنی تو اولین زن مؤمن به ماه بطحایی چه میتوان ز شباهات تو به مولا گفت تو سِرّ ٱم ابیها تو یارِ مولایی به کوری دگران ٱم مؤمنین هستی تو مادر همۀ شیعیان دنیایی به اوج غربت اسلام و غربت احمد تو پشتوان رسول خدا به غمهایی میان آن همه دشمن ز مشرکین قریش تو یار دین پیمبر شدی به تنهایی دلت به شِعب ابیطالب آزمایش شد نشان به فاطمه دادی که اصل تقوایی تمام کرب و بلا را به تجربه دیدی تو آشنای عطش، غصه دارِ فردایی تمام هستیِ خود را نثار دین کردی براستی که کنیز خدای یکتایی به وقت رفتن تو، دستِ خالی اَت میگفت: نیازمندِ عبای رسول عظمایی کفن برای تو از جانب بهشت آمد حسین، شد کفنش بوریای صحرایی کنار پیکر پاره نبودی، ای مادر که داشت زمزمۀ یابُنَیَّ غوغایی هزار و نهصد و پنجاه زخم را زینب در آن قیامت گودال، دید زیبایی @hajmahmoodzholideh
نگاه ناب اربابم، مقرب میکند دل را گنهکاریم اما او مهذب میکند دل را مخور غم در حریمش، بال و پَر بشکسته هم آیی چو فطرس از سلامِ خود لبالب میکند دل را شده گاهی که می آیم پریشان حال و آشفته خدا با ذکر یازهرا مرتب میکند دل را گهی با خویش میگویم، نیایم بِین این خوبان ولی یک یاعلی سرشارِ یارب میکند دل را فقط میدانم اینجا لطف آقای خراسانی بدون هیچ منّت همدمِ شب میکند دل را رقیبم را عتیدم را بگو تا دیده بَربَندند که بی شک حضرت سقا مؤدب میکند دل را مراقب باش، تنها میهمان سفره اش باشی! گهی یک لقمۀ چرکین مذبذب میکند دل را گهی یکبار جارو میکشی این خانه را اما بنام نامیِ نوکر مُلقّب میکند دل را چه امشب سفره رنگین است و منهم اِشتها دارم که احسانِ خدا مهمان زینب میکند دل را مدافع در حرم میگفت از والاییِ زینب به سربندی شهید راه مکتب میکند دل را به دستِ بسته می بردند بانو را ز گودالی که تسکین با رگِ ببریده بر لب میکند دل را مناجات است و بشناسیم ارباب مناجاتی چه اربابی که زیر پای مرکب میکند دل را @hajmahmoodzholideh
هر چند که سنگین است این بار گناهانم ای رحمت تو سرشار، من عبد پشیمانم هر بار ترا خواندم، تو روبرویم بودی العفو نیاورده، بخشیده ای عصیانم تو در بگشایی من، اما ز تو روگردان شرمندۀ تو هستم، من عبد گریزانم تو حب علی دادی، بر این دلِ سرگردان من قدر ندانستم، کم بهره ز ایمانم بر دوستیِ زهرا تو مفتخرم کردی من قیمتِ مادر را، عمریست نمیدانم مادر نکند از من، یک ذره شود دلخور ای وای اگر یک شب، از خانه برون مانم دشمن سرِ راهِ من، صدها تله بنهاده تا ماه مبارک را گیرد ز گریبانم سوگند به اربابم، در وا کن و دریابم بیمارم و یک روضه است، تنها رهِ درمانم آه ای بدنِ بی سر، آیا تویی آقایم؟ برخیز برادر جان، رحمی به دل و جانم برخیز که ناموست، در حلقۀ نامحرم تو شاهِ شهیدان و من بینِ اسیرانم تو ماهِ سرِ نیزه، من ناقه نشین اما تو خون ز گلویت رفت، من ریخت ز چشمانم @hajmahmoodzholideh
امشب که در لباس کرامت در آمدیم بر قلۀ بلند اطاعت بر آمدیم دستور آمده، همه اَلصوم! ای بچشم شکر خدا که در نظر داور آمدیم ما بندگی نکرده، خدایی کند خدا واللهِ با سفارش پیغمبر آمدیم دارا شدیم حُبّ علی را به یاعلی قابل شدیم و در نظر حیدر آمدیم روزیِ ما ز سفرۀ زهرا رسیده است آری به لطف او ز خلایق سرآمدیم شک نیست، از امام حسن ارث برده ایم زیرا بدست بخششِ او از در آمدیم ما از کنار سفره، هر افطار و هر سحر تا کربلا بواسطۀ دلبر آمدیم ذکر حسین، مُهر قبولیِ روزه هاست وقتی بکام تشنه در این محضر آمدیم از افتتاح تا به ابوحمزه، رزق ماست آماده است سفره و ما با سر آمدیم جوش بتن کنیم و مجیری دهد پناه ما با اشاره های علی اکبر آمدیم بر تن زره که داشت، چرا قطعه قطعه شد؟ دنبال تِکّه های گل پرپر آمدیم پائین پای پاره بدن، حلقه میزنیم در جستجوی ریختۀ پیکر آمدیم همراه با تمام جوانان هاشمی تا خیمه بهر بردن یک خواهر آمدیم با روضه های شبهِ پیمبر مدد شدیم حالا به نیّتِ مددِ رهبر آمدیم @hajmahmoodzholideh
ذره ای مدح و منقبت مولا امیرالمومنین علی (علیه السلام) اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست بهترین سوگندِ پیغمبر به درگاه خدا هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست حَیِّ سرمد بارها فرمود با ختم رُسل قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست لیلةُ القدرِ خدا زهراست، اما فاطمه گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو مجتبی فرمود: سِرُّالله بابایم علیست گفت اربابِ شهیدم وصفِ ثارُالله را خون‌بهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست قائم آل محمد اینچنین فرموده است: ذوالفقارم، یادگارِ جدِّ والایم علیست یل یلِ اُم البنین، هِیبت ز حیدر برده است هیبةُ اللّهیِ سالارِ دل آرایم علیست ِ چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست با کسی کاری ندارم، من غلامِ قنبرم زانکه قنبر بندۀ درگاه مولایم علیست فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است کلب این درگاهم و هردَم تمنایم علیست نام او نقشِ نگین خاتم پیغمبران قبلۀ راز و نیاز و درد دلهایم علیست شیر مادر، لقمۀ بابا، حلالم تا ابد در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست سائلم من، سائلم من، سائل روی علی صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست از علی دم میزنم تا زنده ام، سِرّ و عَلن گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست @hajmahmoodzholideh
گر که محرم شدگان، یارِ تو دانند مرا عاقبت نزد تو یک روز بخوانند مرا به سر کوی تو ای حضرتِ طاووسِ جنان دارم امید، شهیدان برسانند مرا ز دعاگوییِ اصحابِ سحر زنده دلم این چه فیضی است که صاحب نفسانند مرا مستم از ذکر تو و ، نوکری اَت شأن من است باورم نیست که از یار ندانند مرا اینهمه حُسن ندارم که تو نشرش دادی کَرمِ توست که اینگونه بخوانند مرا با همه آبرویم، پیش رؤسُ الاشهاد نکند روز قیامت بکشانند مرا من سرِ زلف، در خانه ی زهرا بستم نگذارید گنهکار بدانند مرا همه دانند که من حیدری و مادری ام مادرِ من نگذارد که برانند مرا هر چه از دست رَوم ، باز فِرستَد ارباب که دوباره سرِ جایم بنشانند مرا استخوان هم ندهی کلبِ حرم میمانم به وفا داری تو نیست همانند مرا ای خوش آنروز که در راه دفاع از حرمت پیشِ این قافله ها، خون بفشانند مرا نکند باز هم از کرب و بلا جا مانم جز به روضه، بتو آقا نرسانند مرا @hajmahmoodzholideh
«زمـزمـه» ذکر نبی، ذکر علی، ذکر ملائک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک ذکر تمام اولیا باشد یکایک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک بس این در و آن در زدم از پا فتادم از هر دری رانده شدم تنها فتادم تا عاقبت خواندم ترا اینجا فتادم پس بارِ من افتاده یا رَبّـا بِبابِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک با گوشِ دل صوتِ تو مولا را شنیدم گفتی بیا، آهِ ترا حالا شنیدم تا توبه کردم، ناله ای درجا شنیدم مولا صدا میزد الهی کُنتُ عبدک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک رفتم به پشت دربِ بیتی در مدینه بیتی که باشد در دو عالم بی قرینه آنجا که باشد صحبت از مسمار و سینه آهی صدا میزد اَمان مِن حَرِّ نارِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک با گریه میگفتم مرا ای دوست دریاب حالم دگرگون است، هستم در تب و تاب ناگه نوایی آمد از گودالِ ارباب میگفت در مقتل رضائـاً بِقَضائک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک در لابلای نیزه ها، پیچید آهی یالَیتنا گفتم به گِردِ قتلگاهی چشمِ دلم افتاد سوی خیمه گاهی طفلی صدا میزد اَعانَنــّا بِعَونِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک اَبدانِ هفتادو دو تن نقش زمین بود یک ساربان گویا بدنبال نگین بود بانویی آمد، بر لبش صوتُ الحزین بود میگفت با دیدارِ آن اجساد، یک یک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک حنجر صدا میزد به خواهر، یااُخَیَّ اینجا به زیرِ نیزه ها هستم، اِلَیَّ مادر صدا میزد، بُنَیَّ یا بُنَیَّ اعضای او از هم جدا دیده یکایک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک جسمِ ز هم پاشیده را بوسید مادر بر تک تکِ اعضاء میگریید مادر دورِ حسینِ بی سرش گردید مادر از ما قبول این کشته ها بنما بفضلک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک @hajmahmoodzholideh
🍂السلام علیکم یا اهل بیت النبوه🍂 🍂به بهانه سالروز تولد مداح با اخلاص اهلبیت(ع) رزمنده دلاور دفاع مقدس و جانباز سرافراز خدمت به هموطنان سیل زده، کربلایی حاج حسین سازور🍂 وقتی که مَحرم میشود با روضه نوکر لاجُرعه نوشد باده از دستانِ کوثر🍂 روضه تمامِ جسم و جانش را بگیرد وقتی شود مستِ میِ زهرای اطهر🍂 هان! در حقیقت، ذاکر ارباب یعنی: آئینه ای از روضه ی آل پیمبر🍂 خونِ دل و خونِ سر و خونِ گلو را ریزد بجای اشکِ دیده پای دلبر🍂 وقتی که نوکر میشود پهلو شکسته پیداست در پنهان خریده دردِ مادر🍂 چون درد خواهد از خدا در راهِ ارباب چندین نشان گیرد بروی صورت و سر🍂 ای زخمِ فرق و ابرو و پیشانیِ تو همچون مدالی بهرت از عباس و حیدر🍂 بس زخمهای عاشقی زیباترت کرد... چون شیرِ زخمی خفته ای در بینِ بستر🍂 آری علَم داده به دستت کفُّ العباس برخیز از جا ای علمدار دلاور🍂 ای یادگار نغمه های حاج منصور بر خیز و اشکِ اهلِ هیئت را درآور🍂 با دردمندان خوب همدردی نمودی دادی پیام از دل به مداحانِ کشور🍂 مداح یعنی آنکه در کارِ جهادی لبیک میگوید پیِ فرمان رهبر🍂 ما را نشان از راهیانِ نور دادی با همرهان، دادی بما درس ای برادر🍂 مانند مولایت کنی خدمت به مردم الحق تویی عبدالحسین، این است سازور🍂 این است ما را هدیه ی روز تولد یارب بده عمرش صد و ده سالِ دیگر🍂 حاج حسین جون تولدت مبارک❤ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @hajmahmoodzholideh
🔸﷽🔸 🔻هيئت محبان المرتضي(ع)-جلسه هفتگي🔻 🔹یکشنبه ٢٢ ارديبهشت ماه ٩٨ يك ساعت قبل أز افطار 🔹(ايام رحلت ام المومنين حضرت خديجه كبري(س) با مداحي حاج جعفر طهماسبي 🚩 خيابان ١٧ شهريور ، اتوبان شهيد محلاتي غربي ، قبل از پل ري ، خيابان شهيدوفايي برومند ، كوچه قرباني ، بيت الزهرا(س) 🚩يادبود مرحوم حاج حسين آزادي (ره) پدر بزرگوار خادم الحسين (ع)حاج ابوالفضل آزادي ☑️ @hajhoseinsazvar