eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
3 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ذره ای مدح و منقبت مولا امیرالمومنین علی (علیه السلام) اصلِ لذّت از مناجاتِ سحرهایم علیست برترین مضمونِ احیا مدح مولایم علیست بهترین سوگندِ پیغمبر به درگاه خدا هر سحر، نامِ شَهَنشاهِ دو دنیایم علیست حَیِّ سرمد بارها فرمود با ختم رُسل قالعِ کفر و نفاق و شرکِ اعدایم علیست از شب معراج چون برگشت احمد، فاش کرد از ازل نوری که شد هم قدّ و بالایم علیست لیلةُ القدرِ خدا زهراست، اما فاطمه گفت: آری لیلةُ القدرم، که همتایم علیست از حسن پرسید سلمان، سِرّی از مولا بگو مجتبی فرمود: سِرُّالله بابایم علیست گفت اربابِ شهیدم وصفِ ثارُالله را خون‌بهای قطره قطره، خونِ رگهایم علیست قائم آل محمد اینچنین فرموده است: ذوالفقارم، یادگارِ جدِّ والایم علیست یل یلِ اُم البنین، هِیبت ز حیدر برده است هیبةُ اللّهیِ سالارِ دل آرایم علیست ِ چون حجاب از چشم ما یک لحظه بَردارد خدا دیده خواهد دید جَنبُ الله، آقایم علیست با کسی کاری ندارم، من غلامِ قنبرم زانکه قنبر بندۀ درگاه مولایم علیست فاتح بدر و حنین و خیبر و خندق علی صاحب قلبِ پُر از حُبِّ تَولّایم علیست زاهدِ شب، مَرد میدان، شیرِ حق، عبدِ خدا معنیِ زُهد و وَرع، طاعات و تقوایم علیست در طواف کعبه میگردم به گِردِ روی او آبروی بیتِ حق، مولای یکتایم علیست صحن ایوان نجف، دربارِ سلطان من است کلب این درگاهم و هردَم تمنایم علیست نام او نقشِ نگین خاتم پیغمبران قبلۀ راز و نیاز و درد دلهایم علیست شیر مادر، لقمۀ بابا، حلالم تا ابد در حقیقت مادرم زهرا و بابایم علیست سائلم من، سائلم من، سائل روی علی صاحب دنیا و دین، امروز و فردایم علیست از علی دم میزنم تا زنده ام، سِرّ و عَلن گر گنهکارم ولی پنهان و پیدایم علیست @hajmahmoodzholideh
گر که محرم شدگان، یارِ تو دانند مرا عاقبت نزد تو یک روز بخوانند مرا به سر کوی تو ای حضرتِ طاووسِ جنان دارم امید، شهیدان برسانند مرا ز دعاگوییِ اصحابِ سحر زنده دلم این چه فیضی است که صاحب نفسانند مرا مستم از ذکر تو و ، نوکری اَت شأن من است باورم نیست که از یار ندانند مرا اینهمه حُسن ندارم که تو نشرش دادی کَرمِ توست که اینگونه بخوانند مرا با همه آبرویم، پیش رؤسُ الاشهاد نکند روز قیامت بکشانند مرا من سرِ زلف، در خانه ی زهرا بستم نگذارید گنهکار بدانند مرا همه دانند که من حیدری و مادری ام مادرِ من نگذارد که برانند مرا هر چه از دست رَوم ، باز فِرستَد ارباب که دوباره سرِ جایم بنشانند مرا استخوان هم ندهی کلبِ حرم میمانم به وفا داری تو نیست همانند مرا ای خوش آنروز که در راه دفاع از حرمت پیشِ این قافله ها، خون بفشانند مرا نکند باز هم از کرب و بلا جا مانم جز به روضه، بتو آقا نرسانند مرا @hajmahmoodzholideh
«زمـزمـه» ذکر نبی، ذکر علی، ذکر ملائک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک ذکر تمام اولیا باشد یکایک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک بس این در و آن در زدم از پا فتادم از هر دری رانده شدم تنها فتادم تا عاقبت خواندم ترا اینجا فتادم پس بارِ من افتاده یا رَبّـا بِبابِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک با گوشِ دل صوتِ تو مولا را شنیدم گفتی بیا، آهِ ترا حالا شنیدم تا توبه کردم، ناله ای درجا شنیدم مولا صدا میزد الهی کُنتُ عبدک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک رفتم به پشت دربِ بیتی در مدینه بیتی که باشد در دو عالم بی قرینه آنجا که باشد صحبت از مسمار و سینه آهی صدا میزد اَمان مِن حَرِّ نارِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک با گریه میگفتم مرا ای دوست دریاب حالم دگرگون است، هستم در تب و تاب ناگه نوایی آمد از گودالِ ارباب میگفت در مقتل رضائـاً بِقَضائک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک در لابلای نیزه ها، پیچید آهی یالَیتنا گفتم به گِردِ قتلگاهی چشمِ دلم افتاد سوی خیمه گاهی طفلی صدا میزد اَعانَنــّا بِعَونِک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک اَبدانِ هفتادو دو تن نقش زمین بود یک ساربان گویا بدنبال نگین بود بانویی آمد، بر لبش صوتُ الحزین بود میگفت با دیدارِ آن اجساد، یک یک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک حنجر صدا میزد به خواهر، یااُخَیَّ اینجا به زیرِ نیزه ها هستم، اِلَیَّ مادر صدا میزد، بُنَیَّ یا بُنَیَّ اعضای او از هم جدا دیده یکایک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک جسمِ ز هم پاشیده را بوسید مادر بر تک تکِ اعضاء میگریید مادر دورِ حسینِ بی سرش گردید مادر از ما قبول این کشته ها بنما بفضلک یاربـنا یاربـنا جَلَّ ثنائک @hajmahmoodzholideh
🍂السلام علیکم یا اهل بیت النبوه🍂 🍂به بهانه سالروز تولد مداح با اخلاص اهلبیت(ع) رزمنده دلاور دفاع مقدس و جانباز سرافراز خدمت به هموطنان سیل زده، کربلایی حاج حسین سازور🍂 وقتی که مَحرم میشود با روضه نوکر لاجُرعه نوشد باده از دستانِ کوثر🍂 روضه تمامِ جسم و جانش را بگیرد وقتی شود مستِ میِ زهرای اطهر🍂 هان! در حقیقت، ذاکر ارباب یعنی: آئینه ای از روضه ی آل پیمبر🍂 خونِ دل و خونِ سر و خونِ گلو را ریزد بجای اشکِ دیده پای دلبر🍂 وقتی که نوکر میشود پهلو شکسته پیداست در پنهان خریده دردِ مادر🍂 چون درد خواهد از خدا در راهِ ارباب چندین نشان گیرد بروی صورت و سر🍂 ای زخمِ فرق و ابرو و پیشانیِ تو همچون مدالی بهرت از عباس و حیدر🍂 بس زخمهای عاشقی زیباترت کرد... چون شیرِ زخمی خفته ای در بینِ بستر🍂 آری علَم داده به دستت کفُّ العباس برخیز از جا ای علمدار دلاور🍂 ای یادگار نغمه های حاج منصور بر خیز و اشکِ اهلِ هیئت را درآور🍂 با دردمندان خوب همدردی نمودی دادی پیام از دل به مداحانِ کشور🍂 مداح یعنی آنکه در کارِ جهادی لبیک میگوید پیِ فرمان رهبر🍂 ما را نشان از راهیانِ نور دادی با همرهان، دادی بما درس ای برادر🍂 مانند مولایت کنی خدمت به مردم الحق تویی عبدالحسین، این است سازور🍂 این است ما را هدیه ی روز تولد یارب بده عمرش صد و ده سالِ دیگر🍂 حاج حسین جون تولدت مبارک❤ 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @hajmahmoodzholideh
🔸﷽🔸 🔻هيئت محبان المرتضي(ع)-جلسه هفتگي🔻 🔹یکشنبه ٢٢ ارديبهشت ماه ٩٨ يك ساعت قبل أز افطار 🔹(ايام رحلت ام المومنين حضرت خديجه كبري(س) با مداحي حاج جعفر طهماسبي 🚩 خيابان ١٧ شهريور ، اتوبان شهيد محلاتي غربي ، قبل از پل ري ، خيابان شهيدوفايي برومند ، كوچه قرباني ، بيت الزهرا(س) 🚩يادبود مرحوم حاج حسين آزادي (ره) پدر بزرگوار خادم الحسين (ع)حاج ابوالفضل آزادي ☑️ @hajhoseinsazvar
🔸﷽🔸 شَهرُ رَمَضان اَلّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآن 🔻هیئت غريب مدينه 🔻 (با قرائت زیارت عاشورا) و نماز جماعت مغرب و عشاء دوشنبه ٢٣ اردیبهشت (روز هفتم ماه مبارک رمضان) ايام رحلت أم المؤمنين حضرت خديجه الكبري (س) با مداحي حاج احمد نيكبختيان "یکساعت قبل از افطار" خیابان فلسطین، پایین تر از ۴راه بزرگمهر، کوچه شهیدان باقری حسینیه موج الحسن(ع) @hajmahmoodzholideh
🔸﷽🔸 هیئت عصر عاشورا (قرائت زیارت جامعه کبیره) جمعه ۲۷ اردیبهشت (۱۱ رمضان) ایام وفات حضرت خدیجه(س) از ساعت ۱۹ تا اذان مغرب خ فلسطین پایین تر از ۴راه بزرگمهر حسینیه موج الحسن(ع) @hajmahmoodzholideh
همینکه مادر زهرا شدی، تو یکتایی نشانِ بندگیِ توست، ٱم زهرایی ز دامن تو چو حَوراءُالانسیه آمد دلیل شد که تو هم خود، ز جنسِ حورایی که میتوان به مقام تو دست یابد که تو زوجةُ النَّبوي ، رازدار طاهایی تویی تو مادر کوثر، تویی تو شاهد وحی تو افتخار زمین، فخر آسمانهایی تو مَحرم همۀ آیه های قرآنی تو اولین زن مؤمن به ماه بطحایی چه میتوان ز شباهات تو به مولا گفت تو سِرّ ٱم ابیها تو یارِ مولایی به کوری دگران ٱم مؤمنین هستی تو مادر همۀ شیعیان دنیایی به اوج غربت اسلام و غربت احمد تو پشتوان رسول خدا به غمهایی میان آن همه دشمن ز مشرکین قریش تو یار دین پیمبر شدی به تنهایی دلت به شِعب ابیطالب آزمایش شد نشان به فاطمه دادی که اصل تقوایی تمام کرب و بلا را به تجربه دیدی تو آشنای عطش، غصه دارِ فردایی تمام هستیِ خود را نثار دین کردی براستی که کنیز خدای یکتایی به وقت رفتن تو، دستِ خالی اَت میگفت: نیازمندِ عبای رسول عظمایی کفن برای تو از جانب بهشت آمد حسین، شد کفنش بوریای صحرایی کنار پیکر پاره نبودی، ای مادر که داشت زمزمۀ یابُنَیَّ غوغایی هزار و نهصد و پنجاه زخم را زینب در آن قیامت گودال، دید زیبایی @hajmahmoodzholideh
🔸﷽🔸 🔻هيئت محبان المرتضي(ع)-جلسه هفتگي🔻 🔹یکشنبه ٢٩ ارديبهشت ماه ٩٨ يك ساعت قبل از افطار 🔹(جشن ميلاد امام حسن مجتبي(ع) با قرائت زيارت امين الله با مداحي حاج جعفر طهماسبي 🚩 خيابان ١٧ شهريور ، اتوبان شهيد محلاتي غربي ، قبل از پل ري ، خيابان شهيدوفايي برومند ، كوچه قرباني ، بيت الزهرا(س) ☑️ @hajhoseinsazvar
قلّۀ ماه مبارک، لَیلةُ القَدرِ نبی است فاتحِ قلّه یقیناً،لَیلةُ البَدرِ علی است روح و جانِ لیلةُ القدرِ نبی هم، فاطمه ست علت پیروزیِ بدرِ علی هم، فاطمه ست این شب بدرِ علی،این باده، جام کوثر است ذکر زهرا، یاامیرَالمؤمنین یا حیدر است چیست طوفانی که آمد در شب بدرِ علی هست آن ذکری که شد ذکرِ شب قدر علی ذکر یازهرا و یاحیدر به لبهای مَلک چون نسیمی می وَزد از اهلِ جنت بر فلک اَصلُها ثابت حکایت کرد، ریشه با علیست بدر ثابت کرد،نصرت چون همیشه با علیست چون علی را دید،پیغمبر به دوشش،مَشکها همچو باران ریخت،از شوقش،به رویَش،اشکها یادم آمد روضه ای،از اشکِ ساقیِ حسین مشکِ ساقیِ پیمبر،مشکِ ساقیِ حسین نصرت حیدر کجا و نینوا، عباس،آه بَدریون سیراب اما کربلا، عباس،آه کودکان در خیمه میگویند ساقی! اَلعطش بهر اصغر آب میجویند، ساقی! اَلعطش تشنه لب طفل رباب و وای از قحطیِ آب آب، نایاب و عِتاب و وای از قحطیِ آب چشمِ سالار حرم را دور دیده کوفه، وای پس بساط بغضِ خود را جور دیده کوفه، وای بغضِ روز بدر آمد،دستها سیلی شدند کینۀ دیرینه آمد،چهره ها نیلی شدند @hajmahmoodzholideh
رکعت اول، نمازش با سلامت ختم شد رکعت دوم، رکوعش تا قیامت ختم شد شد عمودِ آهنین، سهم سرِ شیر خدا در سحر شد منهدم یکباره، أرکانُ الهُدی با وجودی که هنوز از هر قضاوت زود بود من نمیدانم چگویم، تیغ زهرآلود بود تا حسن آید به مسجد، کار از کارش گذشت تیغ از پشتِ سرش، تا پشتِ رخسارش گذشت زیر یک بازوی بابا را حسن محکم گرفت زیر یک بازوی مولا را حسین کم کم گرفت باز هم تکرار شد، آنکه عصای مادر است... با حسینش مجتبی، حالا عصای حیدر است وای بر حال دل زینب که مهمانش رسید مرتضی با حال و احوال پریشانش رسید جان زینب بر لب آمد، تا پدر برگشت باز قابضُ الأرواح آمد، دیده تر برگشت باز گفت دستانم رها سازید، زینب مضطر است او به یاد روزهای واپسینِ مادر است دخترم تاقت ندارد، رحم بر حالش کنید کربلا در پیش دارد، فکرِ احوالش کنید بعد از این سرها ببیند روی نِی، از تن جدا خونِ من بر چهره بیند، بر گلو خون خدا آید آن روزی که میبیند، میان اشک و آه میزند در خون حسینش، دست و پا در قتلگاه @hajmahmoodzholideh