eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
411 دنبال‌کننده
107 عکس
4 ویدیو
23 فایل
در حکاکی اشک، به تحلیل زوایای ناگفته تاریخ ائمه اطهار و ارائه نکات نوین در مقاتل می‌پردازیم. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi sa.aboutorabi@ut.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 🚦 خستگی راه 🔻از روز هشتم ذی الحجه که امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کوفه رهسپار شد، حدود ۲۰ الی ۲۲ روز در راه بودند تا زمانی که با سپاه حر روبرو شدند. 🔻در این مدت اهل حرم حضرت دل‌نگرانی‌های زیادی متحمل شدند. 🔻هر روز خبری از کوفه و بی وفایی کوفیان می‌رسید. ⬅️یک روز خبر شهادت مسلم و هانی، یک‌روز خبر شهادت قیس بن مسهر، روزی خبر شهادت عبدالله بن یقطر. 🔻در کل این مسیر خانواده حضرت دائما خوف از دست دادن پدر را داشتند. 🔻این اضطراب ها وقتی به سپاه حر رسیدند بیشتر شد که در جواب امام حسین علیه السلام که فرمود: با مایی یا علیه ما؟ عرض کرد: به خدا قسم علیه شما؟ ↙️چه ترسی در دل کودکان امام حسین علیه السلام افتاد که روز عاشورا جناب حر در وقت توبه می گفت: اللهم انی ارعبت قلوب اولیائک. 🔻چند روزی کاروان امام حسین علیه السلام آواره در صحرا شد تا به کربلا رسید، زمینی بی آب و علف در کنار نیزار نینوا و دشت سرسبز غاضریه! ↙️حالا حر دستور ابن زیاد را اجرا کرد که گفته بود جعجع بالحسین! [نام کتاب : مقتل الحسین علیه السلام نویسنده : خوارزمی    جلد : 1  صفحه : 331] به حسین سخت بگیر! و او را در زمینی دور از آب و پناهگاه اسکان بده و به انتقام خون عثمان آب را بر او بببند. 🔻کودکانی که روز ۸ ذی الحجه به راه افتاده بودند حالا پس از حدود ۲۴ روز به کربلا رسیدند. ↙️ آنها هنگام ورود به کربلا شنیدند که پدر چگونه این زمین را وصف کرده و تقریبا مطمئن شدند که این زمین محل فراق است که فرمود: ههناسَبيُ حَريمِنا .... الملهوف : ص 139 ↙️۸ روز در کربلا هم پر اضطراب بود. هر روز بر سپاه دشمن اضافه می‌شد و ترس از دست دادن پدر قوی تر می شد تا روز تاسوعا. 🔻روز تاسوعا روزی که محاصره کامل شد و از رسیدن نیروی کمکی قطع امید شده بود. الكافي : ج 4 ص 147 ح 7 ، 🔻بعد از عاشورا اهل بیت امام حسین که (یعنی در پوشش) خوانده می شدند اسیر دست وحشیانی شدند که در دینشان اینان چون اسیران دیلم و ترک بودند و سبی نامیده می شدند! ↙️۲۰ روز دیگر سفر طول کشید، ۴۰ منزل! با طعم داغ پدر و ترس از ربوده شدن و سنگینی نگاه های پلید مردم! 🔻کاروانی خسته و داغ دیده بعد از حدود ۵۲ روز خستگی راه، روز اول صفر وارد شهر شام شدند. 🔻و امان از شام. ↙️مردم دسته دسته جمع شدند تا این کاروان را ببینند. 🔻آفتاب که سر زد وارد شهر شدند و هنگام ظهر به کاخ یزید رسیدند، چرا؟ نفس المهموم،ج۱،ص۲۹۴ ↙️کاروانی که در بین زنان و مردان و جوانانی که می رقصیدند و دف می زدند و هلهله می کردند و شاد از کشتن پسر پیغمبر بودند. (همانجا) 🔻خستگی و اضطراب و داغ عزیزان در مجلس یزید به اوج رسید که دختر‌امام حسین دید پلیدی او را می نگرد و با یزید صحبت می کند... (نام کتاب : الإرشاد (الشيخ المفيد) ، جلد : 2 ، صفحه : 121) 🔻جسارت ها تمام نشد و به یک مجلس ختم نشد که امام سجاد فرمود: کان یتخذ مجالس الشرب... چند مجلس شراب گرفتند و اهل بیت را بردند. ( الملهوف على قتلى الطّفوف (السيد بن طاووس) ، جلد : 1 ، صفحه : 220) 🔻به همه ی آنچه از قبل گذشت، اضافه کنید داغ از دست دادن خواهری کوچک در دل شب در خرابه را. و لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم التماس دعا محرم الحرام ۱۴۴۴ @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم السلام‌ علیک یا اباعبدالله 🔻وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسید و از نام سرزمین پرسیدند و فرمودند اعوذ بالله من الکرب و البلا ههنا والله مناخ رکابنا و.... ↙️ شخصی جلو آمد و گفت یابن رسول الله من با پدرت امیرالمومنین بودم وقتی در جریان جنگ صفین از این مسیر گذشتیم، مشتی از این خاک گرفت و بو کرد و مثل آنچه تو فرمودی فرمود! حضرت به او فرمود حالا که حجت بر تو تمام شده آیا همراه ما می‌مانی؟ گفت: من در کوفه بدهکارم و نیز عیالوارم(زن و دختر و فرزند دارم) و نمی توانم با شما بمانم که از آنها در هراسم!!! ((المطالب العالیه،ج۴،ص۳۳۶،ح۴۵۱۷)) ↙️حضرت به او فرمود از این پول هایی که جلویت هست بردار تا قبل از اینکه بر تو حرام‌ شود. 🔻راستی مگر قرار بود چه اتفاقی بیفتد که او بخاطر زن و  دخترش نماند؟ 🔻جناب زهیر هم بعد از ملاقات اول با امام حسین علیه السلام به همسرش گفت من تو را طلاق می‌دهم که بعد از من‌ آزار نبینی!!! ((الملهوف،ص۱۳۲)) 🔻آری در قانون اسلام اموی کسی که بر حاکم خروج کند، خارجی است‌و جان و مالش حلال! و اسیران در آن جنگ، برده و کنیز می شوند. 🔻جسارت را به جایی رساندند که حضرت در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید: و سبی اهلک کالعبید... ولاحول و لاقوه الا بالله العظیم محرم الحرام ١٤٤٤ @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم السلام‌ علیک یا اباعبدالله 🚦 در کوفه دختر دارم! 🔻وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسید و از نام سرزمین پرسیدند و فرمودند اعوذ بالله من الکرب و البلا ههنا والله مناخ رکابنا و.... ↙️ شخصی جلو آمد و گفت یابن رسول الله من با پدرت امیرالمومنین بودم وقتی در جریان جنگ صفین از این مسیر گذشتیم، مشتی از این خاک گرفت و بو کرد و مثل آنچه تو فرمودی فرمود! حضرت به او فرمود حالا که حجت بر تو تمام شده آیا همراه ما می‌مانی؟ گفت: من در کوفه بدهکارم و نیز عیالوارم(زن و دختر و فرزند دارم) و نمی توانم با شما بمانم که از آنها در هراسم!!! ((المطالب العالیه،ج۴،ص۳۳۶،ح۴۵۱۷)) ↙️حضرت به او فرمود از این پول هایی که جلویت هست بردار تا قبل از اینکه بر تو حرام‌ شود. 🔻راستی مگر قرار بود چه اتفاقی بیفتد که او بخاطر زن و  دخترش نماند؟ 🔻جناب زهیر هم بعد از ملاقات اول با امام حسین علیه السلام به همسرش گفت من تو را طلاق می‌دهم که بعد از من‌ آزار نبینی!!! ((الملهوف،ص۱۳۲)) 🔻آری در قانون اسلام اموی کسی که بر حاکم خروج کند، خارجی است‌و جان و مالش حلال! و اسیران در آن جنگ، برده و کنیز می شوند. 🔻جسارت را به جایی رساندند که حضرت در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید: و سبی اهلک کالعبید... ولاحول و لاقوه الا بالله العظیم ۱۴۴۴ @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله ⛔ محتوای این متن شامل روضه سنگینی است. پیشاپیش از محضر امام زمان عذرخواهم. 🚦حروف مقطعه! 🔻وقتی کاروان به کربلا رسید، حضرت پس از آنکه دید اسبش حرکت نمی کند(مقرم، ) و نام این زمین را پرسید و گعتند اینجا کربلاست، فرمودند: قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها، فَهاهُنا وَاللَّهِ مَناخُ رِكابِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ سَفْكُ دِمائِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ هَتْكُ حَريمِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ ذِبْحُ اطْفالِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ تُزارُ قُبُورُنا، وَ بِهذِهِ التُّرْبَةِ وَعَدَنِي جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِهِ». (عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها؛ مكارم شيرازى، ناصر جلد:1صفحه:381) 🔻حضرت به سربریدن فرزندانشان اشاره کردند. در لغت ذبح را برای زمانی به کار می برند که بخواهند سر از بدن زنده‌ای جدا کنند. 🔻این اتفاق ۳ بار در کربلا برای فرزندان اهل بیت رخ داد. و ۳ بار کلام اباعبدالله به ناگاه قطع شد! 🔻بار اول زمانی بود که حضرت شیرخوارش را در آغوش داشت، حضرت با سپاه صحبت می کردند و یا با خود کودک، ناگهان تیری از کمان حرمله لعنه الله رها شده و هم کودک را ذبح کرده و هم کلام حضرت قطع شد! 🔻بار دوم زمانی بود که عبدالله بن حسن در دامان امام حسین علیه السلام با دستی قطع شده در حال درد کشیدن بود، حضرت در حال صحبت بودند که باز هم حرمله تیری رها کرد و ذبح الغلام... 🔻و بار آخر در مناجات پایانی امام بود که کلامش قطع شد. قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است. فرصت بده این آخرین راز و نیاز است. و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ١٤٤٤ @hakakiashk