🧚♂روش تربیت بچه ی #باعرضه🧚♀
بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم یک مهمان است در خانه ام و روزی از خانه ام می رود.
روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود...
به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟
کدام مهمتر است. خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟
چون دانستم که او مهمان خانه من است.
این باعث شد اولویتم را تغییر دهم،
بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست....
شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم.
از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم.
از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضي شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد.
اما، فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من و خشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.
چون می دانم......
او مهمان زودگذر خانه من است.
کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد.
پدر و مادر حرفهاي
بچهی «باعرضه» بار ميآورند
نه شاگرد اول.
برايشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد
و بند کفشش را ببندد.
وقتی سر جلسهی امتحان، خودكارش ننوشت اشكش در نيايد و راهی پیدا کند.
ميوههايي كه مادر برايش ميگذارد، توي كيفش نگندد.
وقتي معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی میگردند زير ميز قايم نشود.
غذا خوردنش كه تمام شد دل آدم بههم نخورد از ديدن ظرف غذايش.
وقتي بزرگتري خواست از او سوالهاي اضافی بپرسد راحت بپيچاندش.
وقتي تلويزيون نگاه میکند
انگشتش نيممتر توی حلقش فرو نرود.
پدر و مادر حرفهاي يكجوري با بچهاش حرف ميزند كه بچه، جواب دروغ نمیدهد.
اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدايش را رها کند،
پدرش توي ذوقش نمیزند که «چه خبرته!».
وقتي یک بچهی دیگر خواست توپش را به زور بگيرد او ندهد، بهش حالي كند با زور نميتواني، اما اگر دوست داري، باهات بازي ميكنم.
وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که میخواهد باشد، اعتراض میکند.
اینها بچهی با عرضه بار ميآورند
تا به خاطر نيم نمره امتحانی جلوي ميز معلم عجز و التماس نكند.
ادامه دارد...
📡 @hakim35