#تلنگر
داستان آموزنده 😉 👌🏻
چند روز قبل توی صف قصابی بودم و چند نفر جلوم بودن، یه پیرزن رنجور و نحیف به قصاب گفت: یه بسته دل مرغ بهم بده، فقط تازه باشه امشب میخوام برای نوه هام بپزم.
یهو یکی توی صف گفت: چند بسته هم به من بده، تازه هم نبود مهم نیست، برای سگم میخوام.
پیرزن بنده خدا از شدت خجالت سرخ شد
یه سکوت سنگینی قصابی رو برداشت و ناگهان یکی از توی صف گفت: آقا دو بسته دل مرغ به من بدید امشب میخوام کباب کنم؛
یکی دیگه گفت سه بسته به من بدید میخوام سوپش کنم بخورم؛
هر کدوم از افراد داخل صف یه تعداد دل مرغ سفارش دادن و تاکید کردن که برای خوردن خودشون میخوان.
قصاب هم تیر آخر رو زد و رو به یارو گفت: دیدی که دل مرغمون تموم شد، دفعه بعد خودتو پرت کن جلوی سگات.
بقیه مردم هم یارو رو هل دادن از مغازه کردن بیرون.
پیرزن چیزی نگفت، ولی با چشماش میخندید و با قدردانی به همه نگاه میکرد،انگار که حالا کلی آدم کس و کارش شده باشن.
✅ کانال رسمی حکیم خیراندیش
@hakimkheirandiish
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر به سکوت خواص
#طب_سنتی
#درمان
#آموزش
#نسخه
#استادخیراندیش
#پیشگیری
✅ کانال رسمی حکیم خیراندیش
@hakimkheirandiish