#یاجوادالائمه ادرکنی
✅#داستان
💠شيوه سخن گفتن
روزى مامون به قصد شكار بيرون آمد و با جاه و جلال سلطانى عبور مى كرد، عده اى از بچه ها در راه بازى مى كردند و #امام_جواد عليه السلام هم كه حدود يازده سال داشت در كنار آنها ايستاده بود. بچه ها كه چشمشان به مامون و اطرافيانش افتاد از ترس فرار كردند اما آن حضرت از جاى خود حركت نكرد.
مامون به او نزديك شد و با يك نگاه آثار متانت و بزرگى را در چهره او مشاهده كرد. آنگاه به او گفت : چرا مانند بچه هاى ديگر فرار نكردى ؟
حضرت جواب داد: راه تنگ نبود تا من با رفتنم آن را وسيع كنم و گناهى هم نكرده ام كه بترسم. گمانم اين بود كه تو به كسى كه جرمى نكرده است آزارى نمى رسانى .
مامون از سخنان شيواى او در شگفتى فرو رفت و گفت : اسم تو چيست ؟
حضرت پاسخ داد: محمد.
مامون : فرزند على بن موسى الرضا عليه السلام .
مامون از خداوند براى پدرش كه خود او را به شهادت رسانده بود طلب رحمت كرد و به راه خود ادامه داد.
📚بحارالانوار، ج 50،ص 91 و 92.
#شهادت_امام_جواد
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠 #داستان
👈كمك به گرفتاران
ساربانی بيكار بوده و دنبال كار مى گشت ، به فكرش رسيد از #امام_جواد عليه السلام بخواهد تا براى او كارى انجام دهد،
از اين رو به ابوهاشم داود بن قاسم گفت : وقتى نزد امام عليه السلام رفتى از او بخواه مرا به كارى گمارد.
ابوهاشم گوید: من هم وقتى يه محضر امام عليه السلام شرفياب شدم خواستم در اين باره با او صحبت كنم كه ديدم غذا مى خورد و گروهى نيز نزد او هستند و نشد سخنى بگويم .
امام عليه السلام فرمود: اى ابا هاشم ! بيا غذا بخور و مقدارى غذا نزد من گذارد، آنگاه بدون آنكه من سؤ ال كنم فرمود: اى غلام ! ساربانى را كه ابا هاشم آورده است نزد خود نگهدار.
📚اصول كافى ، باب مولد ابى جعفر محمد بن على الثانى
#شهادت_امام_جواد
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
حاج محمود کریمی[WWW.FOTROS.IR]Ebnolreza_1396-5-30-19-30.mp3
زمان:
حجم:
5.95M
جوون امام رضا میخونه کجایی مادر من
روی خاک حجره غریبونه، میسوزه پیکر من
چشام گریونه دلم پرخونه لبام روضه میخونه ای خدا؛
خونشده دل دلبر رضا از عطش خمشده گل پرپر رضا
دست و پا میزنه علیاکبر رضا واویلا
کبوترا توو آسمون با هم پرا رو وا میکنن
یه سایهبونی رو تن آقا میان به پا میکنن
توی آفتابه دلش بیتابه
هنوز تشنهی آبه
آسمون محو دیدن روی ماهشه
عمریه درد بیکسی توو نگاهشه وای من؛ خونهی خودش قتلهگاهشه واویلا
میمونه بیغسل و كفن اینجا سهروز اگه بدنش
شبیه حسین نمیشه غارت، انگشت و پیرنش
داره میمیره عزا میگیره دلش كربلا میره
افتاد از بام خونه تا پیكر آقا
شادی كرد توو كوچه، چقدر همسر آقا
امّا كی رفته رو نوک نی، سر آقا
واویلا
#امام_جواد
#شهادت_امام_جواد
🎤مداحی #حاج_محمود_کریمی
Karimi.wma
حجم:
2.17M
ذکر لبم یا زهرا نفسم نمیاد بالا
یا زهرا وا اماه
اخر غربت این مردن من
کی میاد ببینه جون کندن من
کنیزا به پشت در دف میزنن
برای جون دادن من کف میزنن
قاتل من در غوغا نفسام نمیاد بالا
****
همسرم قاتل بی رحم منه
این هم ارث من از اقام حسنه
من میسوزم او تماشا نفسم نمیاد بالا
انکه در عرش حق قدم میزد
گوشه حجره گشته ماوایش
متوسل شده به اقایی
یا ابالفضل روی لبهایش
بس که شعله پر است بر سینه او
بر لبش حرف اب میسوزد
نا سزا بر لبان همسر او
او فقط در جواب میسوزد
#امام_جواد
#شهادت_امام_جواد
🎤مداحی #حاج_محمود_کریمی
ابن ابی دلف گوید در محضر #امام_جواد علیه السلام بودم و حضرتش راجع به مهدی موعود صحبت میکردند …. به ایشان عرض کردم:
و لِمَ سُمِّیَ الْمُنْتَظَرَ
چرا او را منتظَر مىگویند؟
حضرت فرمودند:
لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ.”
زیرا ایّام غیبتش زیاد شود
و مدّتش طولانى گردد
و مخلصان در انتظار قیامش باشند
و شکّاکان انکارش کنند،
و منکران یادش را استهزا کنند،
و تعیینکنندگان وقت ظهورش دروغ گویند،
و شتابکنندگان در غیبت هلاک شوند،
و تسلیمشوندگان در آن نجات یابند.
کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۸
#شهادت_امام_جواد
#امام_جواد
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⭕️ صقر بن دلف می گوید : محضر امام جواد صلوات الله علیه عرض کردم: آقا جان! چرا مهدی شما را خداوند به نام قائم نامیده است؟
فرمودند: بخاطر اینکه ایشان بعد از فراموش شدن ذکرشان و گمراه شدن اکثر معتقدینشان، قیام میکنند.
💠 فقُلتُ لَهُ يَا اِبنَ رَسُولِ اَلله لِمَ سُمِّيَ القَائِمُ؟ قَالَ لِأَنَّهُ يَقُوُمُ بَعدَمَوتِ ذِكرِهِ وَاِرتِدَادِ أَكثَرِ القَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ.
📜 کمال الدین، ج۲، باب۳۶، حدیث۳
#امام_جواد
#امام_زمان
حضرت #امام_جواد علیه السلام می فرمایند :
ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِي الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِي الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلي قَلْب سَليم.
✅سه خصلت جلب محبّت مي كند:
1️⃣انصاف در معاشرت با مردم،
2️⃣همدردي در مشكلات آن ها،
3️⃣بازگشت به قلب سالم یا بازگشت به یک قلب پاک و خالص است
📚كشف الغمّه، جلد 2، صفحه 349
✅مطالب مفید ( احادیث ، داستان و سخنرانی مکتوب )
✅ اشعارمصیبت و متن روضه
✅متن نوحه
بمناسبت شهادت حضرت جواد الائمه صلوات الله و سلامه علیه
همین الآن در 🔻
https://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
💠#داستان
👈حضرت #امام_جواد علیه السلام و نوازنده بی ادب
محمّد بن ریّان - که یکی از علاقه مندان به ائمّه اطهار علیهم السلام است - حکایت کند :
ماءمون - خلیفه عبّاسی - در طیّ حکومت خویش ، نیرنگ و حیله های بسیاری به کار گرفت تا شاید بتواند امام محمّد تقی علیه السلام را در جامعه بدنام و تضعیف کند .
لیکن او هرگز به هدف شوم خود دست نیافت ، به این جهت نیرنگ و حیله ای دیگر در پیش گرفت .
روزی به ماءمورین خود دستور داد تا امام جواد علیه السلام را احضار نمایند؛ و از طرفی دیگر نیز دویست کنیز زیبا را دستور داد تا خود را آرایش کردند و به دست هر یک ظرفی از جواهرات داد ، که هنگام نشستن حضرت جوادالا ئمّه علیه السلام در جایگاه مخصوص خود ، بیایند و حضرت را متوجّه خود سازند .
وقتی مجلس مهیّا شد و زن ها با آن شیوه و شکل خاصّ وارد شدند ، حضرت کوچک ترین توجّهی به آن ها نکرد .
چند روزی بعد از آن ، ماءمون شخصی به نام مخارق - که نوازنده و خواننده و به عبارت دیگر دلقک بود و ریش بسیار بلندی داشت - را به حضور خود فرا خواند .
هنگامی که مخارق نزد ماءمون قرار گرفت او را مخاطب قرار داد و گفت : ای خلیفه ! هر مشکلی را که در رابطه با مسائل دنیوی داشته باشی ، حلّ خواهم کرد .
و سپس آمد و در مقابل امام محمّد جواد علیه السلام نشست و ناگهان نعره ای کشید ، که تمام اهل منزل اطراف او جمع شدند و او مشغول نوازندگی و ساز و آواز شد .
آن مجلس ساعتی به همین منوال سپری گشت ؛ و حضرت بدون کم ترین توجّهی سر مبارک خویش را پائین انداخته بود و کوچک ترین نگاه و اعتنائی به آن ها نمی کرد .
پس نگاهی غضبناک به آن دلقک نوازنده نمود و سپس با آوای بلند او را مخاطب قرار داد و فرمود :
( اتّق اللّه یا ذالعثنون ) از خدا بترس ؛ و تقوای الهی را رعایت نما .
ناگهان وسیله موسیقی که در دست مخارق بود از دستش بر زمین افتاد و هر دو دستش نیز خشک شد؛ و دیگر قادر به حرکت دادن دست هایش نبود .
و با همین حالت شرمندگی از آن مجلس ، و از حضور افراد خارج گشت ؛ و به همین شکل - فلج و بیچاره - باقی ماند تا به هلاکت رسید و از دنیا رفت .
و چون ماءمون علّت آن را از خود مخارق ، جویا شد ، که چگونه به چنین بلائی گرفتار شد ؟
مخارق در جواب ماءمون گفت : آن هنگامی که ابوجعفر ، محمّد جواد علیه السلام فریادی بر من زد ، ناگهان چنان لرزه ای بر اندام من افتاد که دیگر چیزی نفهمیدم ؛ و در همان لحظه ، دست هایم از حرکت باز ایستاد؛ و در چنین حالتی قرار گرفتم
📚إثبات الهداة : ج 3 ، ص 332 ، ح 7
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
#داستان
🌼مرگ ناگهانی واهمیّت صلوات
✍️مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید:
روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم سکته کرده و مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی.
امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید.
آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان.
هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید.
📚 الخرایج والجرایح: ج ۲، ص ۶۶۵
#خواندنی
#شهادت_امام_جواد
#امام_جواد
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🟢#داستان
🔸مرگ و شادی
🔹حضرت امام جواد علیه السلام به عیادت یکی از اصحابش که بیمار شده بود رفت و در بالین او نشست وقتی دید او گریه میکند و در مورد مرگ بی تابی مینماید،
فرمود: «ای بنده خدا! اگر از مرگ میترسی از این جهت است که نمیدانی مرگ چیست؟
آیا اگر چرک و کثافت تو را فرا گیرد و موجب ناراحتی تو گردد و جراحات و زخمهای پوستی در بدن تو پدید آید و بدانی که غسل کردن و شستشو در حمام، همه این چرکها و زخمها را از بین میبرد، آیا نمیخواهی که وارد حمام شوی و بدنت را شستشو نمائی و از زخمها و آلودگیها پاک گردی؟
بیمار عرض کرد: البته دوست دارم در این صورت به حمام بروم و بدنم را بشویم
امام جواد علیه السلام فرمود: مرگ (برای مؤمن) همان حمام است و آن آخرین پاکسازی آلودگی گناه، و شستشوی ناپاکیهاست
بنابراین وقتی که به سوی مرگ رفتی و از این مرحله گذشتی در حقیقت از همه اندوه و امور رنج آور رهیده ای و به سوی خوشحالی و شادی روی آورده ای!»
بیمار از گفته و فرموده امام جواد علیه السلام قلبی آرام پیدا کرد و خاطرش آسوده شد، عافیت و نشاط پیدا کرد و دلهره و نگرانیش از بین رفت.
📚داستان دوستان 61:2 به نقل از معانی الاخبار: 121
#خواندنی
#شهادت_امام_جواد
#امام_جواد
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🟢#داستان
🔸ترس از دارو و مرگ
مرحوم شيخ مفيد رضوان اللّه تعالى عليه حكايت نموده است :
روزى شخصى از حضرت جوادالا ئمّه ، امام محمّد تقى عليه السلام سؤ ال شد: چرا اكثر مردم از مرگ مى ترسند و و از آن هراسناك مى باشند؟
امام جواد عليه السلام در پاسخ اظهار داشت : چون مردم نسبت به مرگ نادان هستند و از آن اطّلاعى ندارند، وحشت مى كنند.
و چنانچه انسان ها مرگ را مى شناختند و خود را از بنده خداوند متعال و نيز از دوستان و پيروان و اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام قرار مى دادند، نسبت به آن خوش بين و شادمان مى گشتند و مى فهميدند كه سراى آخرت براى آنان از دنيا و سراى فانى ، به مراتب بهتر است .
پس از آن فرمود: آيا مى دانيد كه چرا كودكان و ديوانگان نسبت به بعضى از داروها و درمان ها بدبين هستند و خوششان نمى آيد، با اين كه براى سلامتى آن ها مفيد و سودمند مى باشد؛ و درد و ناراحتى آن ها را برطرف مى كند؟
چون آنان جاهل و نادان هستند و نمى دانند كه دارو نجات بخش خواهد بود.
سپس افزود: سوگند به آن خدائى ، كه محمّد مصطفى صلى الله عليه و آله را به حقّانيّت مبعوث نمود، كسى كه هر لحظه خود را آماده مرگ بداند و نسبت به اعمال و رفتار خود بى تفاوت و بى توجّه نباشد، مرگ برايش بهترين درمان و نجات خواهد بود.
و نيز مرگ تاءمين كننده سعادت و خوش بختى او در جهان جاويد مى باشد؛ و او در آن سراى جاويد از انواع نعمت هاى وافر الهى ، بهره مند و برخوردار خواهد بود
اختصاص شيخ مفيد: ص 55
#خواندنی
#شهادت_امام_جواد
#امام_جواد
کانال #داستان و #طنز حال خوش,
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92