✍️#داستان
🔵زندانبان امام حسن عسگری علیه السلام
گفته بودند:
" آنقدر شکنجهاش کنند که دیگر تاب نیاورد و... ."
زندان که رفت و نگاهش کرد، مست شد انگار. سست شد، افتاد روی زمین.
صورتش را گذاشت روی خاک. گریه میکرد، پشیمان بود.
فکر دیگری به ذهنشان نمیرسید، زندانبانان سنگدل را میفرستادند سراغش، همهشان شیعه بر میگشتند.
📕برگرفته از کتاب « آفتابِ نيمه شب » از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب
شهادت امام حسن عسگری علیه السلام تسلیت باد
#شهادت_امام_حسن_عسکری
کانال #حال_خوش
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
✍️#داستان
🔵جواب نامه ای که بدون مرکب نوشته شده بود
🔸محمد بن عباس ميگويد: ما چند نفر کنار يکديگر در مورد مقامات امام حسن عسکري عليه السلام صحبت مي کرديم،
يکي از ناصبيها، گفتار ما را به مسخره گرفت و گفت: من بدون مرکب، نوشته اي را براي آن حضرت مينويسم، اگر او پاسخ سؤالهاي مرا داد، حقانيت او را مي پذيرم
پس وي سؤالهاي خود را در نامهاي نوشت، ما نيز مسئله هاي خود را در نامه اي نوشتيم و به سوي آن حضرت فرستاديم.
امام حسن عسکري عليه السلام پاسخ مسائل همه ي ما را در جواب نامه اش داد و در نامه ي مربوط به ناصبي، علاوه بر پاسخ به مسائل او، نام او و نام پدر او را نيز نوشته بود
وقتي که آن مرد ناصبي، جواب نامهاش را ديد، متعجب و حيرتزده گرديد به طوري که از هوش رفت
پس از به هوش آمدن، حقانيت امام حسن عسکري عليه السلام را پذيرفت و جزو شيعيان آن حضرت گرديد.
📕عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام حسن عسگری (علیه السلام)،تهیه و تنظیم: واحد تحقیقاتی گل نرگس،چاپ چهارم،1386،ص503-504.
#شهادت_امام_حسن_عسکری
کانال #حال_خوش
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
🍃قیامتی است گمانم قیامت مهدی است
جهان محیط وسیع کرامت مهدی است
🍃زمان زمان شروع زعامت مهدی است
غدیر دوم شیعه، امامت مهدی است
🍃همه کنید قیام و همه دهید سلام
امام کل زمانها دوباره گشت امام
🌸آغاز امامت گل سرسبد عالم هستی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه مبارک باد .🌸
#امام_زمان
#آغاز_امامت_حضرت_مهدی
کانال #حال_خوش
https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
#داستان
✅ازاتفاقات ناخوشایند ناراحت نشویم چه بسا خیری در آن باشد
تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دور افتاده برده شد او با بی قراری به درگاه خداوند دعا میکرد تا او را نجات بخشد او ساعت ها به اقیانوس چشم میدوخت تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمیآمد
سر آخر نا امید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید
روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود
او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟»
صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک میشد از خواب برخاست آن کشتی میآمد تا او را نجات دهد
مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی ، دیدیم
کانال #حال_خوش
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
#داستان
✅نامه ای به خدا
یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا !
با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.
در نامه این طور نوشته شده بود :خدای عزیزم بیوه زنی ۸۳ ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد.
دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم.یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم.تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن…
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد.نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند.در پایان ۹۶ دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند…
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند.
عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت.تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسیدکه روی آن نوشته شده بود: نامه ای به خدا !
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند.
مضمون نامه چنین بود:خدای عزیزم. چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم .
با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی...
البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند …!!!
کانال #حال_خوش
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
💠#داستان
👈جهاد زنان
🔷زنی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رسید و عرض کرد: سؤالی دارم از طرف تمام زنهای عالم از الان تا بروز قیامت و آن این است که چرا شما بین زن و مرد اختلاف قائل شده اید. ثوابها و اعمالی برای مردان قرار داده اید که زنان از آن محروم هستند چون جهاد در راه خدا. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
🌸جَهادُ الْمَرأةِ حُسْنُ التَّبَعُّل
جهاد زنان، نیکو همسرداری کردن است»
🔸از این رو، زن در خانه باید به بهترین وجه ممکن به نظافت، تهیّه ی غذا، لباس، تربیت فرزندان و همسرداری بپردازد تا همواره در خط مقدم جبهه مشغول جهاد فی سبیل الله باشد.
#خواندنی
✅کانال #حال_خوش👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
حواسمان باشد این سوالات حریم خصوصی انسانهاست:
چرا ازدواج نمیکنی؟
بچه دار نشدی؟
چقدر چاق شدی؟
چقدر لاغر شدی؟
و خیلی چراهای دیگه
لطفا قبل از پرسیدن هر سوالی از خودتون بپرسین به من چه، اگر جوابی براش داشتین بپرسین از طرفتون
#حال_خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a9
زندگی را آسان بگیریم
*در ٤٠، پنجاه سالگی افراد با تحصیلات کم و زیاد مثل همند (حتی ممکن است افراد با تحصیلات کمتر پول بیشتری در آورند*)
*در ٥٠، شصت سالگی زشت و زیبا مثل همند (مهم نیست چقدر زیبا باشید. توی این سن چروکها و لکهای تیره رو نمیشه مخفی کرد*)
*در ۶۰، هفتاد سالگی مقام بالا و پایین مثل همند (بعد از بازنشستگی حتی یه پادو هم از نگاه کردن به رییسش اجتناب می کنه*)
*در ٧٠ سالگی خونهی بزرگ و کوچک مثل همند (تحلیل مفاصل، سختی حرکت، فقط یه محیط کوچیک برای نشستن لازمه*)
*در ٨٠ سالگی پول داشتن و نداشتن مثل همند (حتی موقعی که بخواین پول خرج کنید نمی دونین کجا خرجش کنید*)
*در ٩٠ سالگی خواب و بیداری مثل همند (بعد از بیداری نمی دونيد چکار كنيد*)
*زندگی رو آسون بگیرید. در طولانی مدت همه ما مثل همیم. پس تمام فشارهای زندگی رو فراموش کن و ازش لذت ببر*...
*روزگار دو چیز با ارزش رو از ما میگیره*:
*دوست های خوب و روزهای خوب*
*ولی هیچ وقت نمی تونه یه چیزو از ما بگیره! روزهای خوبی که با دوستهای خوب گذشت*...
💠دوستان خوب من ! روزو ساعت و وقتتون خوش
#حال_خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a9
🔸شخصی گفته
🔹یه جایی رفتیم خواستگاری
با دختر خانم رفتیم تو اتاق واسه صحبت کردن
ازم پرسید: خونتون وای فای دارید؟
گفتم: بله!
گفتن این جمله همان و سر گرفتن ازدواج همان . . .
خدایا ازدواج را بر همه آسان گردان😂
#حال_خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a9
این پسرایی که میگن با سربازی رفتن دو سال عمرمونو تلف میکنیم
انگار تا قبل سربازی دانشمند هسته ای بودند .
#حال_خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a9
#حیف_نون با زنش که از خودش حیف نون تر بود رفت سینما ،
فیلم بزن بزن بود ،
یعنی دو نفر داشتن همدیگه رو تو آشپزخونه میزنن ، یکی با شلاق یکی هم با چماق
فکر میکنید عکس العمل زن حیف نون چی بود؟
گفت وااااای چه کابینت های قشنگی...😂
#حال_خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a9
#داستان
گفته می شود پادشاهی دستور داد 10 تا سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را که از او اشتباهی سرزد او را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام اورا بخورند.
در یکی از روزها یکی از وزراء رأی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که اورا جلوی سگ ها بیندازند.
وزیر گفت ده سال خدمت شما را کرده ام
حالا اینطور با من معامله میکنی؟؟؟؟
گفت خوب حالا که چنین است 10 روز تا اجرای حکم بهم مهلت بده .
شاه گفت این هم ده روز. وزیر رفت پیش نگهبان سگ ها و وگفت میخواهم به مدت 10 روز خدمت این ها را من بکنم او پرسید از این کار چه فایده ای میکنی گفت به زودی بهت میگم. نگهبان گفت اشکالی ندارد و وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحت برای سگها از دادن غذا و شستشوی آنها وغیره.
ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید
دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند.
مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره گر صحنه هست
ولی با چیز عجیبی روبرو شد دید همه سگ ها به پای وزیر افتادند وتکان نمیخورند.
پادشاه پرسید با این سگ ها چکار کردی ؟؟؟
جواب داد 10 روز خدمت این ها را کردم فراموش نکردند ولی 10 سال خدمت شما را کردم همه اینها را فراموش کردی
پادشاه سرش را پایین انداخت ودستور به آزادی او داد.
این نوشته ، بسی جای تامل دارد.
کانال #حال_خوش
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92